شوشان - محمدرضا چمن نژادیان / فعال مدنی :
نسل اول انقلاب اسلامی ایران و دوران دفاع مقدس که مشغول به دفاع بدون چون و چرا و هرگونه پرسش بوده اند. براین باور بودند که رهبران نظام و فرماندهان جنگ تنها مرجع اخذ بهترین تصمیمات و فرامین هستند. که شرط عقل نزد نیروهای میدانی هم همین بود. و هر گونه ایده و شعارتهییج کننده ی جوانان و آحاد ملت را بدون توجه به نگاه مدنی یک تکلیف واجب دینی و ملی می دانستند. این تقید و تقلید در حدی بود. که گاهی نیازی به معنای فارسی کلمات و درک واژگان هم دیده نمی شد. بلکه با تمام وجود عقیدتی در راستای اجرای منویات، خواسته ها و شعارها تکرار و کاربردی قلمداد می گردیدند. شعارهای مانند جنگ جنگ تا پیروزی را هیچ وقت مامدافعان و رزمندگان نخواستیم و نمی خواستیم که بدانیم پیروزی چیست؟ کجاست؟ و برای چیست؟ یا مرگ بر صدام حسین تکریتی را خیلی ها نمی پرسیدند که تکریتی یعنی چه؟ یا چرا صفت تکریتی به صدام می دهند؟ واژه ی تکریت با وجودی که نام محل و زادگاه صدام بود، اما چون صفتی برای صدام بود منفور و مزمون مانند ظلم، جلاد و دیکتاتور برداشت می شد.و...
امروزه راویان و تاریخ نویسان وقتی پیرامون شعار جنگ چنگ تا پیروزی تحلیل و روایت می نویسند. به ابعاد محاسن، معایب تصمیمات فرماندهان و متولیان حامی این شعار می پردازند. که جای تحلیل نیست. ولی تحلیل خط و مشی رفتاری فرهنگی، سیاسی و مدیریتی فرمانده اول میدانی جنگ و تصمیمات منبعث از آن شعار پس از دوران دفاع مقدس قابل تامل و تحلیل است. جناب آقای دکتر رضایی از کاندیدایی جریان انقلابی و جهادی است. که در معاونت اقتصادی دولت مردمی منصوب شدند. وی کاندیدایی بود که مدعی برنامه و ایده های اقتصادی کاربردی و عملیاتی برای نجات کشور بودند.واگذاری عنان اجرایی کلان کشور را به نسل اقتصاددان جنگی و دفاع مقدس تنها را نجات ممکلت می دانستند. ولی برای چندمین باردر اقبال گیری و حمایت حاکمیت، همرزمان و ملت ناکام ماندند. و سکان مدیریت جهادی و جنگی مملکت به مجموعه ی همسوی ایشان با اعلام سرباز بودن رسید.
از ابتداء که معاونت اقتصادی دولت در تقسیم مناصب بین مجموع کاندیداهای همسو و ارزشی ها به وی رسید. بیم و امیدهایی با توقعات در هواداران از فرمانده ی اول میدانی جنگ ایجاد شد. ضمن اینکه برخی امثال ما نیروهای همرزم اما به تفکر اعتدالی، هم استانی و قومی که در جریان انتخابات مستقیم تر و با واسطه مرتبط بودیم. توصیه های عزتمندانه ای به شخص ایشان و با واسط داشته ایم. ولی گوشی بدهکار نبود. جناب حجه الاسلام بزرگواری نماینده ی ادوار مجلس و... که حامی تمام قد جناب فرمانده بودند. پیش شرط شش ماهه هم برای پذیرش سمت گیری در دولت و اجرای برنامه های اقتصادی وی پیشنهاد دادند. ولی فرمانده اول دیروز با شکست نفسی برای منصب گیری در دولت همسو خود را به سربازی برای خدمت تنزل دادند. چند صباحی پس از انتصاب وی به عنوان معاونت اقتصادی دولت علنی تر شد. که در زیر فرمان سربازان بی عقبه و پشتیبانی خود در جنگ دیروز باید متعهد به تمکین بدون چون و چرا باشد. هر چند تاکیدات مقامات عالیه نظام و راهبرد پردازان دولت انقلابی شاید مجوزی برای تمکین بی چون و چرا، متانت، سکوت و بقا بوده باشد. تا ایشان هم همچون نیروهای میدانی شعار جنگ جنگ تا پیروزی به تکلیف عمل کند. زیرا از لوازم تبعیت اوامر و منویات اجرایی در حاکمیت یکدست محسوب می گردد.لیکن غیر قابل تصور است،فرمانده اول جنگ و کاندیدایی اقتصاددان از کمیسیون تخصصی و اقتصادی که باید زیر نظر و مجموعه ایشان باشد،اخراج گردد. با نهایت احترامی که به تصمیمات دولت و معاون اول دولت همسوی دکتر رضایی هست. حکم اخراج فرمانده از کمیسیون اقتصادی دولت توسط هم استانی و معاون اول دولتی صادر شده است. که کمتر کسی از آن در عرصه ی مبارزات انقلابی،ملی و کنشگری برجستگی علنی مانند ایشان نداشته است. فلذا این حذف به نوعی شائبه های ویرانگری را در اذهان نخبگان ملی، همرزمان و همتباران حتی عوام متبادر می نماید. که آیا تمامی آن ادعاهای علمی، برنامه ای و توانایی های فرمانده ی جنگ جنگ تا پیروزی واهی بوده است؟ و واقعاً نباید تصمیمات نرم حاکمیت منتج به رسیدن مرکز ثقل مدیریت تصمیم سازی، تصمیم گیری و عالی اجرای مملکت بدست ایشان می شد؟ یا در استمرار تفکر نوبتی است،که می خواهند با بی اعتمادی و اعتنایی طیفی از هیات امنای انقلاب اسلامی و بزرگان ایرانی و اسلامی در اذهان و تاریخ انقلاب اسلامی محو شوند؟
آیا فرمانده اول میدانی دیروز جنگ جنگ تا پیروزی هم مانند جانشین فرمانده کل قوا حضرت آیت الله هاشمی ره تاریخ مصرفش تمام شده است؟ و این اقدام غیر معقول یک تکنیک حذفی یا تاکتیک مدیریتی است؟ که باید ایشان در انتهای عمر موثر سیاسی، نظامی و مدیریتی کم فروغ و ناکارآمد به تاریخ ملی، ملت و قومیت معرفی شود؟ تا بی خاصیت تر از دوران دبیری ناسپاسانه اش به مرحوم آیت الله فقید سعید هاشمی ره در شورای مصلحت قلمداد گردد.
چو خواهی که نامت بود جاودان/ مکن نام نیک بزرگان نهان