شوشان - زمان بابادی شوراب :
حکایت :
روزی رفته بودم بانک تا مقداری پول نقد برای حقوق کارگرهایم تهیه نمایم، ناگهان در مسیر ماشینم پنچر شد،
در حال پنجری گیری بودم ، یک آن دیدم کیف سامسونتم دست یک آقایی است و آن را می برد، تا به خودم آمدم، وداد زدم دزد، دزد، سارق سوار یک ماشین ۲٠۶ شد که صندوق عقب آن بالا بود و شماره پلاکش معلوم نبود، من هم جوان بودم و غرور زیادی داشتم مثل آرتیست های فیلم های خارجی رفتم پشت ماشین را گرفتم، پس از طی مسافتی توانم را از دست دادم و ماشین را رها کردم.
هر چه از مردم کمک خواستم کسی کمکم نکرد، به پاسگاه محل رفتم، در پاسگاه ماشینی مثل ماشینی که کیف من را زده بود در پارکینگ قرار داشت(البته ماشین های همرنگ و هم مدل بسیار است)
بارقه امیدی در دلم افتاد.
رفتم سراغ افسر نگهبان پاسگاه موضوع را با او مطرح کردم و ایشان با تمسخر و خنده به من گفت: "همین افرادی مثل شما هستند که باعث شده اند!!!!!(گویی من باید به جامعه نظم دهم)دزدها پر رو شده اند (خودشو نمی گفت)، و ادامه داد بچه های پاسگاه رفته اند ماموریت، باید منتظر بمانید تا از ماموریت برگردند."
من هم به امید آمدن نیروهای پاسگاه از ماموریت منتظر شدم، ساعت ها گذشت بالاخره نیروهای پاسگاه که ماموریت رفته بودند، به پاسگاه بازگشتند ، حالا ماموریت آنها چه بود؟جمع آوری وانت های میوه فروش در منطقه که چند تای آن ها با چند صندوق پرتغال و سیب دستگیر کرده و با خود آورده بودند.
پیش خودم گفت تعریف من از ماموریت نیروی انتظامی چه بود؟و تعریف اینها چیست؟
خلاصه یک ماه امروز و فردا از رفتن به پاسگاه و دادگاه، خسته شدم و پرونده را رها کردم.
حقیقت :
قیمت نان فانتزی و محصولات آرد صنعتی، یکدفعه و بدون مقدمه، سه برابر شدند و مسئولین مربوطه در رسانه های به اصطلاح ملی علت این گرانی را مثل همیشه صادرات قاچاق و غیرقانونی این محصولات به کشورهای همسایه مطرح کردند.
یعنی چون نیروهای مرتبط و مسئول نمی توانند(و یا شاید هم نمی خواهند) مرزها را کنترل کنند و این محصولات براحتی به خارج از کشور قاچاق می شوند، باید گران شوند تا این عمل برای قاچاقچیان به صرفه نباشد، اما تاثیر این گرانی ها بر سفره مردم از نگاه تصمیم گیران، حیاتی، مهم و قابل توجه نیست و لحاظ کردن منافع مردم هیچگاه در تصمیمات شان، از ارزشی برخوردار نبوده است.
با اینگونه استدلال های آبکی این مسئولان، مردم کشور ما نباید اجازه دهند محصولات به کشورهای همسایه صادر شود، این محصولات از دارو گرفته تا بنزین تا نان و... می توان گفت همه محصولات موجود چه وارداتی چه تولیدی در کشورهای همسایه مشتری بیشتری دارند و در آن کشورها گران تر هستند
علت این ارزانی در کشور ما چیست؟چرا کسی به این موضوع توجه نمی کند و تاوان آن را مردم کشورمان باید بدهند؟علت این ارزانی، حقوق و دستمزد پایین اقشار مختلف جامعه در کشوری ثروتمند با مردمی فقیر است.
کلام آخر :
همینطوری که هر سال در کشور ما روزی را بعنوان روز خودکفایی گندم جشن می گیریم، کاش هر سال هم یک روزی را برای خودکفایی مدیران و مسئولان بی کفایت؛ نالایق و دزد جشن شکر گذاری می گرفتیم.
۱۵/اردیبهشت/۱۴٠۱