شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۹۰۰۴
تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۶:۴۲
شوشان - غلامرضا نورآبادی :
اصلاح اقتصادی، مبارزه با فساد،کنفرانسها و همایش های آموزنده علمی و اقتصادی وتاثیر گذاری تشکل ها برسیاست ها و جلوگیری از بروز حوادثی همچون متروپل نیازمند داشتن نگرش سیاسی درست حاکمیت بر اساس منافع ملی و داشتن قدرت نظامی و اقتصادی  جهت اجرای آن است.
در بعد سیاسی ایران تنها کشوری است که فکر می کند وظیفه اصلاح جهان بر دوش وی نهاده شده و باید یک تنه به جنگ قدرت ها برود. مردم جهان باید روش ها و آموزه های وی را سرلوحه کارهایشان قرار دهند تا رستگار شوند و سیاست شان مثل ما بر مبنای آرزوی صلح جهانی و آسایش و ارامش مردم و البته زیر سایه آرمان های ما باشد.  سیاست آرمانی موجب می شود تمام جهات سیاسی ،اقتصادی و اجتماعی بر مبنای ان تنظیم شود ،فارغ از اینکه که هستند و چقدر قدرت اجرا دارند؟با فروپاشی شوروی، کمونیست ها نیز  سیاست بر مبنای ایدئولوژی را کنار گذاشته و به واقع گرایی روی آوردند. سیاستی که روابط خود با پیرامون را بر مبنای واقعیات برنامه ریزی میکند.سیاست روسیه وارث کمونیسم ،در برجام و یا دریای خزر و ... بر مبنای منافع ملی اش بوده و تاکنون ضررهای هنگفتی به ایران زده است.هنوز بعد از فروپاشی موفق به کسب سهم خود از دریای خزر نشدیم. جنگ‌اکراین نیز براین واقع گرایی رخ داد که روسیه تهدید غرب را در جهت نزدیکی به مرزهایش و در آینده دامن زدن به تنش های قومی در داخل روسیه بزرگ ارزیابی کرد.
  رهبری جهان بر مبنای اقتصادآزاد توسط قدرت های اقتصادی ،میزان زور و توان آنان در تاثیر گذاری معادلات است ، تمام اینها امری واقعی است و نه آرمانی.
هر کشور قدرتمند مالی و نظامی میتواند اهدافش را به ضعفا تحمیل کند و ما هم در این چرخه یکروز با تحریم و یک روز با تهدید از جانب کلیه همسایگان (چه بزرگ یا کوچک مثل آذربایجان )مواجه ایم.
گمان می کنیم صرفا با داشتن قدرت نظامی پیروزیم غافل از اینکه همین قدرت نظامی (نیازمند پشتوانه قدرت اقتصادی و میزان اعتبار و پذیرش آرمانها نزد مردم خودمان وسایر ملل دارد)و نیز با محدویت هایی از جانب قدرتهای بزرگ روبرو است و ما مجبور به اطاعت هستیم (مثل تعهد عدم دستیابی به بمب هسته ای).
رهبران اتحاد شوروی نیز در دهه های ۵۰ و ۶۰ پیش بینی زوال و از بین رفتن آمریکای جنایتکار را تا ۱۹۷۰ و۱۹۸۰ کرده بودند.حالا ماهم امیدواریم و ارزو میکنیم که این فروپاشی آمریکا و اسرائیل در ۲۰۳۰ یا ۲۰۴۰ یا ۲۰۵۰ توسط چین و روسیه اتفاق بیفتد و ما هم مستفیض شویم.غافل ازاینکه این فروپاشی فقط با یک جنگ جهانی سوم رخ میدهد و میزان قدرت ما در تاثیرگذاری چقدر است؟ تجربیات گذشته مبنی بر نداشتن تحلیل های درست در جنگ‌جهانی دوم، بر سر دوراهی  حمایت از آلمان که منجر به  اشغال ایران و دور ماندن از معادلات منطقه ای شد نباید درسی برایمان باشد تا سیاست واقع گرایی در کشور حاکم شود؟
سیاست آرمانی ما ناتوان از گرفتن سهم خود در خزر در برابر آذربایجان (که حمایت کامل ترکیه را دارد) و مخالفت روسیه با طرح کریدور شمال جنوب که منافع ما را در خزر تامین میکرد( بنابه همان دید واقع گرایی ،امروز این پیشنهاد را مورد حمایت لفظی قرار داد)، سهم حقابه هیرمند از افغانستان و حل سایر مشکلات مرزی با سایر همسایگان واقع گرا شده است. گسترش فقر و از بین رفتن طبقه متوسط جامعه نیز بماند .
ما هر روز با آرمان هایمان مردم را بیشتر گرفتار می کنیم ، آرمان رستگار کردن سایر کشورها، هدفمند کردن یارانه ها و کمک به فقر زدایی بدون توجه به بدیهیات اقتصادی نتیجه ای جز تحلیل رفتن امکانات مادی و معنوی جامعه ندارد.
 اقتصاد ما جزئی از کل جهان است و نیاز به رابطه تنگاتنگ و  تن دادن به همین قوانین حاکم را دارد و باید بر مبنای واقع گرایی و منافع ملی ترسیم شود و نه آمال و آرزوها.
سنگاپور، گرجستان و مالزی و کشورهای مسلمان حاشیه خلیج فارس....چه کردند؟ فقط واقع گرا شدند!
حادثه متروپل که ناشی از عدم تدوین و بروز رسانی مقرارات ملی ساختمان و استاندارد و فساد است، زائیده تفکر آرمان گرا است که با انتصاب افراد نالایق با جان و مال و ناموس مردم بازی میکنند .وضعیت فقر درخوزستان با سیلی از منابع، گویای میزان توجه حاکمیت به آن است . حاکمیت آرمانی! 
فقط در حاکمیت آرمانی امکان ساخت کارخانه فولاد و پتروشیمی در کویر و انحراف منابع رخ میدهد. 
فقط در حاکمیت آرمانی بجای یک شاه ،شاهانی بوجود می آید که گمان میکنند منافع ملت را بهتر از خودشان می فهمند و برایشان تصمیم میگیرند که چه کسی مثلا رئیس جمهور و... شود.
بپذیریم آرمان گرایی در دنیای واقعی جایی ندارد و تا دیر نشده و نهضت پابرهنه رخ نداده تغییر را  با کمترین هزینه ایجاد کنیم !
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار