شوشان - امید حلالی :
اصولن نهادهای صنفی برای پاسخ به نیاز مجموعه های هم کارکرد بوجود می آیند جهت تمرکز برای حل دغدغه ها و مشکلات و بارآوری توانمندی و ظرفیت ها.
نهادهای صنفی عموما دارای دو ماهیت اصلی هستند : یا کارفرمایی اند و یا کارگری. چرا که مشکلات هر کدام علیرغم حضور در یک مجموعه با هم تفاوت اساسی دارند. لذا خانه مطبوعات همان طور که از نامش پیداشت در غایت اصلی می بایست خانه و تشکل رسانه ها و مطبوعات باشد (نوعی انجمن کارفرمایی و روزنامه داری) و انجمن صنفی روزنامه نگاران نیز نهادی کارگری (خبرنگاری) ست که می بایست روی حل مسائل کارگران از قبیل بیمه و حقوق و دستمزد و امنیت شغلی و ... متمرکز باشد و بدین ترتیب اصلا صاحب امتیاز شرایط عضویت در آن را ندارد و مدیرمسئول به شرط داشتن اثر کما اینکه در ماجرای اخیر اخراج از منظر کارگری و (تعدیل از منظر کارفرمایی) تعدادی از خبرنگاران روزنامه های مرکز نیز محل مراجعه جهت پیگیری ها انجمن صنفی روزنامه نگاران بود با موقعیتی متزلزل تر و نه خانه مطبوعات.
اما چرا نقش انجمن صنفی پر رنگ نیست ؟
این سوالی مهم است که باید ریشه های آن را دانست.
انجمن صنفی روزنامه نگاران رهاورد و محصول دولت اصلاحات پس از دوم خرداد بود و چهره های سیاسی زمام دار اداره آن شدند مانند آقای رجبعلی مزروعی و عباس عبدی و ... با پشتیبانی معاون وقت مطبوعاتی مرحوم احمد بورقانی و ... این انجمن بعدها توسط دولت اصول گرای جایگزین تحمل نشد و به انزوا رفت و تلاش ها برای احیای آن هر بار به ثمر نرسید.
اما کارکردهای انجمن صنفی روزنامه نگاران در پروسه ای زمان گیر و به تدریج به خانه مطبوعات شیفت و انتقال داده شد. به همین دلیل اساس نامه آن چندین مرتبه دستخوش تغییرات ابلاغی از وزارت ارشاد می شد حال آنکه مجامع عمومی هر استان باید در رابطه با اساس نامه تشکل خود نظر می دادند و همین موضوع باعث صف بندی های جدیدی بین اصحاب رسانه به جای تمرکز بر حل مشکلات می شد.
در نتیجه خانه مطبوعات به نهادی صنفی تبدیل شد که همزمان می بایست هم انجمنی کارفرمایی باشد و به دغدغه روزنامه داران پاسخ گوید و هم انجمنی کارگری باشد و موضوع خبرنگاران را پیگیری نماید.
طبیعتا ایفای این همه وظایف معطوف به منافع روزنامه داران و روزنامه نگاران که شمه ای از آنها در سرفصل وظایف خانه در اساس نامه آمده است از عهده تشکلی که همه ابزارهای مدیریتی و نظارتی را در اختیار ندارد برنمی آید لذا بعد از مدتی تشکل به حالتی فشل دچار می آید و همه ذی نفعان و اعضای مجمع عمومی تا انتخابات بعد لحظه شماری می کنند حال آنکه ایراد فراتر از کارامدی یا ناکارامدی احتمالی افراد منتخب به تناقض ها و محدودیت های اساس نامه ای و وظایف و تکالیف و ابزار در اختیار تشکل برمی گردد.
برای حل مشکل و تناقض ساختاری و کارکردی که اکنون به اساس نامه خانه مطبوعات راه یافته و منجر به زمینگیری عملی تشکل گردیده است پیشنهاد می شود دو کار ذیل صورت گیرد :
1) انجمن صنفی روزنامه نگاران با توجه به سختی روزافزون کار روزنامه ها و رسانه ها ثبت گردیده و فعالیت نماید.
2) پس از ثبت انجمن صنفی تغییراتی در تشکل خانه مطبوعات به شکل هماهنگ در استان ها صورت گیرد و به شکل یک تشکل کارفرمایی- مدیریتی درآید با وظایف کمتر با بتواند اقدامات کیفی تری انجام دهد.
البته تا مادامی که انجمن صنفی روزنامه نگاران ثبت نشده و آغاز به فعالیت نکرده است کماکان خانه مطبوعات وظایف کلی اساس نامه ای را بر عهده دارد و باید کمک کرد تا به عنوان صنف سرپا بماند و کارکردهای مثبت و دستاوردهایی را برای جامعه ذی نفع به همراه داشته باشد.