شوشان - محمدسعید بهوندی :
جناب آقای رئیسجمهور!
سلامعلیکم
بدون شک، سادهترین دلیل و مسیر در راه ازدواج جوانان هر کشوری، وضعیّت مطلوب معیشت، آسایش و آرامش شاغلین و بازنشستگان آن کشور است و جامعهی ما نیز از این قاعده مستثنی نبوده و نخواهد بود. هنگامی که میلیونها دانشآموز کشورمان اکثریت معلمان خود، اعم از شاغل و بازنشسته را میبینند که از سختی معیشت، مودبانه و منصفانه شکوه و شکایتی آشکار داشته و از مقدار دریافتی که کفاف یک سوم ماه را هم نمیدهد، ناله سر میدهند و یا وقتی که میلیونها فرزند مجرد، پدران حقوق بگیرشان را میبینند که مرتباً در مقابل احتیاجات اولیهی اعضای خانوادهی خود حالتی شرمگینانه دارند، در چنین حالتی چگونه انتظار است تن به ازدواجی بدهند که اطمینان نداشته باشند، عاقبتش چنین نباشد...؟!
باور کنید؛ پدران و مادران با نسل نوجوان و جوان بسیار باهوشی زندگی میکنند. نسلی به غایت پرسشگر و مطالبهگر، که به آسانی حاضر نیست خود را قانع به تجربهی آیندهای نماید که نمیداند کیفیتش چیست. هر چند یکی از مهمترین و موثرترین راهها برای رضایتشان به ازدواج و "جوانسازی جمعیت" که مطمئناً یکی استراتژیترین اقدامات هر کشور در جهت رشد، بالندگی و حتی امنیت پایدار خواهد بود، بوجود آوردن زمینههای آسایش و آرامش افراد متاهل کشور است. یعنی؛ همان آینههای شفافی که جوانان کشور دائماً سرنوشتشان را در آن مشاهده مینمایند. بنابراین این سخن هرگز بی پایه و اساس نیست که؛ جوانان کشور به هر کجا نظر میافکنند، میبایست سطح رفاه مردم را در درجهی نسبتاً مطلوبی از رضایتمندی و آرامش ببینند تا آنان نیز بدون امتناع و با اطمینان کامل راضی به امر ازدواج شوند.
جنابعالی در ایام تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری و حتی پس از آن، در منظر عموم مردم، بارها و با ذکر دلائل روشن و قانعکننده، از ضرورت اجرای عدالت در دریافتها، خصوصاً رسیدگی به وضع معیشتی میلیونها بازنشسته سخن گفتید و اکثریت بازنشستگان کشور آنها را نه تنها شنیدند، بلکه هزاران بار آنها را نوشتند و گفتند و در فضاهای متعدد مجازی و گروههای دهها هزارنفریشان تکرار و منتشر کردند و از آن مهمتر به آیندهی معیشتی خویش بسیار امیدوار شدند. اما متاسفانه بجای اقدام عاجل در این خصوص، ناگهان با همراهی مجلس شورای اسلامی و خصوصاً هیئت رئیسهی آن،"لایحهی دائمیشدن متناسبسازی" را ستانده و متاسفانه هنوز که هنوز است از لایحهی جایگزینی که ظاهراً بنا بود تهیه و به مجلس ارسال شود، هم خبری نیست که نیست!.
اینجانب بعنوان یک بازنشستهی فرهنگی که همچون خیل عظیم بازنشستگان شریف این مرز و بوم، بهترین سالهای عمر و جوانیام را در راه خدمت پاک و صادقانه به کشورم سپری نمودم، بارها و بارها در مطالبم به جنابعالی، مسئولان، نمایندگان مجلس و... آوردهام که؛ بازنشسته نه فردی زیادهخواه است و نه هنجارشکن، بلکه انسانی شریف است که نسبت به احیای حق و حقوق کاملاً منطقی و قانونی خویش(بر مبنای مادهی 30 قانون برنامهی ششم)، سالهاست که مطالبهگری صنفی، آنهم بصورتی عالمانه و منصفانه مینماید و در مقابل چنین حقطلبی طبیعی، انصاف و مروّت ایجاب میکند تا بجای آوردن بهانه و استدلالهایی مانند؛ بوجود آمدن تورم و...، که حتی چنانچه واقعیت هم داشته باشند، میبایست نه تنها برای او، بلکه برای همه باشد، امّا به دهها دلیل و مستند محکم، چنین نیست!، مرّ همان قانونی(مادهی 30 قانون برنامهی ششم) به نحو مطلوب و سریع اجرا شود که سالهاست اجرایش بر زمین مانده، ولی متاسفانه ناظران آن(نمایندگان مجلس) بجای اصرار بدون مماشات بر اجرای سریع و بدون معطلی آن، لایحهاش را پس میفرستد!.
قبلاً در یک مطلب دیگر هم خطاب به حضرتعالی نوشتم که تا چشم بر هم بزنید، این چهار سال نیز خواهد گذشت. بنابراین بیایید با یاری خدا و تجمیع تمامی دلسوزی، تعهد و تدابیر خود و اعضای محترم دولت، عزم سترگتان را برای اجرای عدالت و عمل به قانون، بسرعت تمام جزم نمایید و تا پیش از آنکه هزاران نفر دیگر از بازنشستگان دارای حق و حقوق مسلّم، سر در نقاب خاک نکشیده و طلب خویش را حواله به روز محشر و دادگاه عدل الهی ننمودند، لایحهی متناسبسازی جایگزین را در نهایت کیفیت جهت تصویب به مجلس شورای اسلامی ارسال نموده و قلب میلیونها بازنشسته و اعضای محترم خانوادههایشان که جماعتی دهها میلیونی از جمعیت کشور هستند را خشنود سازید. بدون شک، لبخند رضایت آنان، خشنودی پروردگار یکتا را نیز بدنبال خواهد داشت.
من این حروف نوشتم چنانچه غیر ندانست
تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی
بازنشستهی فرهنگی و فعّالِ حوزهی فرهنگ، نقد و رسانه
اینستاگرامbehvandi1962