شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۹۲۲۲
تاریخ انتشار: ۲۹ تير ۱۴۰۱ - ۰۲:۴۶
شوشان - مهری کیانوش راد :
عشق بر خاک نشست ، بوی خوش معشوق را به خاک  داد و شد ابوتراب .
چه هم نشینی با شکوهی .
خاک باشی و پدرت محبوب ترین خلق عالم باشد.
آب زلال بود و دل به سبزی حیات بسته بود ، خاک را تازگی از آب بود، سرسبزی خاک از او  بود .

آب به خاک نگاه کرد و اندوه او عالم را پر کرد.
آب نمی دانست ، روزی تشنگی خلق را آبگیری از او کفایت می کند. 
آب نمی دانست ، پاداش صبوری او ، گره خوردن با نام کسی است ، که خلق عالم شیفته و شیدای اویند .
از زلال جان او ، سبو سبو می برند و علم او را،  پایانی نیست.

آب نمی دانست ، آبگیرهای کوچک نیز ، با نام عشق که گره بخورند،  عاشق می شوند ، در تاریخ جاودانه می شوند و می مانند.

آن روز قرعه ی عشق ، به نام غدیر افتاده بود .
سال ها محل عبور سیلاب ها از شرق به غرب بود ، دریای سرخ در نزدیکی او جا خوش کرده بود ، شاید می دانست روزی هم نشینی با برکه ای کوچک ، ارزش او را صدچندان می کند. 
برکه بی خبر از فردای خود ، بر خاک گرم ، تشنگی خاک را سیراب می کرد.
برای آب فرقی نداشت ، کجا باشد ، هر تشنه ای معشوق او بود و مهمان سخاوت او می شد. 

کاروان نزدیک می شد .
خیل عظیم مردمی که از دیدار یار برمی گشتند،  فرمان یافتند ، غدیر را دریابند، برکه ی کوچکی که با همه ی کوچکی خود ، از سیرابی تشنگان دریغ نداشت. 
درختان سرسبز غدیر،  سایه گستر تن خسته ی کاروان شد . 
همه باید توقف می کردند .
کتاب تاریخ به انتظار ایستاده بود ، تا با سرانگشت پیامبر رحمت و مهربانی ورق بخورد.
پیامبر مهربانی نمی توانست ، مهربان به مسلمانان نباشد .
پیامبر رحمت نمی توانست ، رحمت خود را از خلق،  دریغ کند. 

دست علی در دست پیامبر بالا رفت .
سکوت صحرا را پوشانده بود.
صدای محمد ، عبد خدا ، همه ی زمان و مکان و تاریخ را پر کرد: 

"من کنت مولا ، فهذا علی مولا " 
نام غدیر با نام علی گره خورد. 
اگر خاک ابوتراب است ، اکنون آب سرود سبزی را برای خلقی می خواند ، که دست در دست علی ، وادی کمال را ،با قدم او طی کند. 
نام غدیر جاودانه ی تاریخ شد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار