شوشان - علی میلاسی :
در بین رویدادهای بزرگ بین المللی و نگاهی به دشواری های سیاسی،اقتصادی،فرهنگی،اجتماعی و فرهنگی امروزی جامعه ی ما،دو رخداد دل به دردآوری،دل هر انسانی را به درد می آورد.
در یک کلان شهری، ماشین وّنِ ارشاد، دختری را به جرم بیرون شدن موی سرش با حکم مبارزه با حجاب و عفاف با خود می برند و مادرِ دختر جلوی ون را می گیرد و با داد و بیداد می گوید، دخترم بیمار است،کجا می بّریدش.و در رخدادی دیگر،وانت بلندگو داری در پیشگاه سینمایی،فریاد به تعطیلی کُنسرتی سر می دهند که برای شادی و تفریح چند ساعته مردم،برنامه ریزی شده بود.
نگاهی ساده به این دو رخ داد،نیاز به هیچ شرح و تفسیر و گفتاری ندارد که تنها به یک پند تاریخی اشاره می کنم."گویند دو سیاست مدار در خوراک سرایی در مورد یک رخدادی با هم گفت و گو می کردند.پیش خدمت به آن ها گفت که در باره چه چیزی گَپ می زنید!
یکی از آن دو گفت؛ما داشتیم برای کُشتن ۱۳هزارتَن انسان و یک الاغ،برنامه ریزی می کردیم.
پیش خدمت گفت؛چرا کشتن الاغ!؟
سیاستمدار رو به دوستش کرد و گفت؛دیدی گفتم با این روش هیچ کس به کشتن ۱۳هزارتن اندیشه نمی کند!".
حال در میان گرانی کمرشکن بازار و مسکن و نان و جان مردم و روزگار بیکاری و افسردگی در جامعه،بیرون افتادن تار موی دختران در این فصل سوزان گرما و برگزاری کنسرت شاد موسیقی در روزهای پس از سال های بیماری و افسردگی کرونا،چه هدف و پیامدهایی می تواند،داشته باشد.
مگر برگزار کردن جشن(کنسرت) موسیقی با مجوزهای ارشاد و شورای تامین و دیگر نهادهای نظارتی و امنیتی نبوده و نیست!؟.پس این گروهای بلندگودار وانتی اگر در دولت های گذشته چنین کارهایی می کردند،بهانه شان این بود که دولت،خودی نیست!و حال که دولت شان خودی شده،چرا!؟
مگر ابر و باد و مه و خورشید و فلک،دست به دست هم نداده تا دولت سیزدهم آیت اله رییسی یکدست شود،برای رفاه،نشاط،آرامش، درمان و کار در جامعه ی ایرانی!پس پیدا و نمایان است که این گروه های خودسر، مشکل شان دولت ها نیست،که شادی،آزادی و شادمانی مردم است که به آن ها،کینه ی سیاه دارند.