شوشان - محمدرضا چمن نژادیان فعال فرهنگی و مدنی :
سفر و دیدارهای مکرر و بی ملاحظه ی مقامات روسیه و شخص جناب آقای ولادیمیر پوتین در دهه ی اخیر با مقامات ایرانی چنان تامل برانگیز شد. که عده ای از علاقمندان روابط حسنه و دلسوزان ایرانی اندیشمند بر آن شدند. تا ضمن استقبال از روابط حسنه ی سالم، برد برد و پایدار برای هوشیاری طرف ایرانی و تلنگر به طرف روسی دست به قلم شوند. و گوشه هایی از سوابق عملکردی سیاه و تاریخی روسیه را جهت تحکیم صادقانه ی روابط برای آگاهی دولتمردان نظام اسلامی به رشته ی تحریر درآورند. زیرا تاریخ ۱۵۰ ساله ی اخیر ایرانیان و مبارزات ۶۰ ساله ی استقلال خواهی ایرانیان مبین نکات روشنگرانه ای است. که گزارش خوبی از حسن همجواری روسها ندارد. در مقابل بیشتر عملکردهای مسبوق به سابقه ی روسیه خائنانه و جنایت پیشگی ها در برابر کشور ایران بوده است. در برابر این تلنگرات و تحلیلهای تاریخی بود. که جناب آقای لوان جاگاریان سفیر روسیه در ایران مدتی است، فعال فرهنگی و رسانه ای شده است. و پند گونه و مداخله جویانه مصاحبه هایی را ترتیب داده است. که سراسر قلب واقعیات موجود در روابط فی مابین روسها با ایرانیان و حتی سالهای اخیر با نطام اسلامی ایران بوده است. و به نوعی هم به لفاظی اخلاقی خارج از عرف دیپلماتیک پرداخته اند. زیرا وی با تطمیع و تهدید ضمنی سعی داشت، مداخله جویانه پندآموزی اخلاقی و فرهنگی پیرامون ارزشهای غربی به ایران داشته باشد.
او با وجودی که طعنه برای طعمه ورزی خود همانند تکیه بر کرسی سران متفقین در زمان اشغالگری علیه ایرانیان زده بود. چنان با لفاظی همجنسگرایی اخلاقی غربیان را از نگاه ارزشی های به رخ ملت کشاند، کانه مسکو کعبه آمال ارزش های اخلاقی و الهی جهان و اسلام می باشند. اخبار فجایع اخلاقی در تجاوز سربازان روسی به زنان و دختران اوکراینی نمونه ی میدانی از ارزشهای اخلاقی کشور رفیق روس می باشد که شرح آن خلاف اخلاق و منافع ملی ماست... لذا انتظار این است جناب سفیر مزورانه از نقطه ضعف و اختلافات سلیقه ای درونی نظام اسلامی سوء استفاده نکنند. و کاسه ی از آش داغتر ارزشی برای جامعه ی ایرانی نشوند. و خود را ارزشی و انقلابی تر از دلسوزان ایرانی به جناح ارزشی و انقلابی معرفی و با قلمداد تحمیل ننمایند. چون پند آموزی اخلاقی وی مشابه پند آموزی و تمجید روباه طمع کار برای طعمه ای بنام پنیر خوشمزه در منقار کلاغ می باشد.و آدم را به یاد شعر زیبا و پر معنای روباه و زاغ شاعر معروف ایرانی جناب حبیب یغمایی بشرح ذیل می اندازد. که انگار برای توصیف این روزهای سراسر تزویر و ریای ما و سفیر روسیا فرمودند:
زاغکی قالب پنیری دید/
به دهان برگرفت و زود پرید
بر درختی نشست در راهی/
که از آن میگذشت روباهی
روبه پرفریب و حیلتساز/
رفت پای درخت و کرد آواز
گفت به به چقدر زیبایی/
چه سری چه دُمی عجب پایی/
پر و بالت سیاهرنگ و قشنگ
نیست بالاتر از سیاهی رنگ/
گر خوشآواز بودی و خوشخوان
نبودی بهتر از تو در مرغان/
زاغ میخواست قار قار کند
تا که آوازش آشکار کند/
طعمه افتاد چون دهان بگشود
روبهک جست و طعمه را بربود
حال جناب آقای سفیر به خوبی باید بدانند که در ایران انقلابی شد. که اساس آن آزادی و استقلال بر مبنای خواست اکثریت ایرانیان مسلمان بوده است. و بابت بدست آوردن و حفظ آن هزینه های گراسنگی و ارزشمندی تقدیم کردند.
نثار خون صدها هزار جوان شهید و شهیده و هزاران میلیارد دلار خسارت در برابر بدست آوری و حفظ آن برایشان ناقابل است. و قطعاً مقصر بخش عمده ای از این خونهای بناحق ریخته ی شده ی کودکان، جوانان و بزرگان و خسارات وارد شده به جمهوری اسلامی ایران روسها بوده اند. که گذشته از سابقه ی تاریخی که یادآور گشته ایم، شراکت و همدستی روسها با گروهک های چپ و توده ای در اوایل انقلاب، جنگ تحمیلی و تحریم های غرب با قطعنامه های شورای امنیت در عصر حاضر می باشد. پس جناب سفیر با تحقیر، تهدید به افشاء و تطمیع چند میلیون ربلی و نصایح اخلاقی و تهدید رسانه های ایرانی که داسته اند، خوب باید بداند. ما ایرانیان رسانه ی و کنشگر خوب می دانیم.
ایشان بدنبال ربودن چه طعمه ی پر هزینه و گرانسنگ عزیز و لذیذی از ما هستند.و ایشان با شگرد روباه صفتانه می خواهند از منقار ایرانیان با ظرافت و حیله گری ارزشی بربایند. و آن چیزی جزء استقلال ایران و آزادی بیان نیست. که ایشان زیرکانه با تزویر ارزشمدارانه ی تعریف، تمجید و تطمیع می خواهد مصادره به مطلوب بلوک شرق با محوریت روسیه و پوتنیزم نمایند. من باب تذکر و با احترام عرض می شود، جناب سفیر کشور دوست روسیه لازم نیست آموزش های کا گ ب را مجدداً مثل توده ای ها و اسلاف خود در ایران تجربه نمایند. اولاً: زهی خیال باطل ثانیاً: از قدیم گفته اند آزموده را آزمودن خطاست.