شوشان - منصور فاضلی :
نمیدانم چگونه بگویم و با کدامین کلید واژه در خصوص اهمیت تولید سخن بگویم .
تولید آنچنان حائز اهمیت است که امروزه تمامی کشورها فکر و ذکرشان را بر توسعه و ارتقا آن معطوف نموده اند *"برای تولید وزارت صنایع کوچک بنا نهاده اند"* ، ادارات و سازمان ها را در خدمت تولید به خط نموده اند .
روانشناسان مجرب را برای بالا بردن سطح انگیزه در خصوص صاحبان صنایع بکار گرفته اند و از دانشگاه و علوم نوین برای یاری رساندن به تولید بهره میبرند ، بانک ها را برای اعطای تسهیلات ارزان به خدمت تولید آورده اند و هر کس در سر راه توليد مانعی ایجاد نماید فوری با وی شدیدترین برخورد میشود ، در کشور آلمان ۱۲ نهاد و سازمان ، بانک در خدمت واحد های تولیدی هستند و اجبارا جهت خدمت رسانی به تولید فعال هستند ، چین و ایالات متحده و لهستان ، ژاپن و....سرسختانه در پی ایجاد صنایع کوچک و توسعه آن هستند
اما ...
اما فقط در کشور ایران است که تولید و تولید کننده مفلوکی بیش نیست
هر کس از راه میرسد عقده هایش را بر تولید خالی میکند . لگدی به تولید کننده میزند از کنارش بی توجه عبور میکند ،
در جدیدترین برنامه دولت برق شهرک های صنعتی هفته ای دوبار اجبارا قطع میشود
حتی در کمبود برق تاوانش را تولید کننده باید بدهد و هفته ای ۲ بار برق شهرک های صنعتی را از صبح تا غروب قطع میکنند تا برق منازل تامین شود ،
آن مدیری که چنین تدبیری را اندیشیده نمیداند تعطیلی تولید یعنی افزایش بیکاری ، یعنی عدم ارز آوری ، یعنی عدم اشتغال یعنی ، ضرر به واحد های تولیدی یعنی عدم تولید یعنی عدم وصول مطالبات ، یعنی انباشته شدن چک های برگشتی ، یعنی عدم پرداخت اقساط ، یعنی انباشته شدن جریمه تاخیر ، یعنی افزایش شاخص های اقتصادی
یعنی .........
نگارنده نمیداند آیا فرد مدیر و مدبری در این مملکت پیدا نمیشود تا به کمک تولید بیاید و بیش از این ، رزمندگان جهاد اقتصادی را به فلاکت نکشاند
هر چه مصیبت است بر گرده تولید کننده است ، چرا ؟؟ واقعا چرا
در این مملکت هر کس از راه میرسد تولید کننده را هدف اهداف خودش میکند ، زورش به تولید کننده میرسد و بس
چون دیواری کوتاه تر از تولید کننده نیافته اند ؟؟؟
همه ارگان ها ، نهاد ها، سازمان ها ، ادارات ، بانک ها ، مطالباتشان را از تولید کننده ای طلب میکند که با سیلی صورت خودش را سرخ نگه داشته ، در واقع در کشور ما نگاه به تولید مثبت نیست و هیچ اندیشه ای هم برای توسعه و پایداری آن وجود ندارد
تولید کننده ای که حتی در پرداخت حقوق پرسنل خویش وامانده و راهی جز ادامه ندارد ، از یک سو نمیخواهد شرمنده پرسنلش باشد از یک سو فشاری که بر وی وارد میشود قابل تحمل نیست .البته آنچه به نظر میرسد این فشار همه جانبه عامدانه باشد تا نابودی تولید ، زیرا کیست که نداند نابودی تولید یعنی نابودی اقتصاد یک کشور یعنی افزایش چشمگیر بیکاری یعنی افزایش بی رویه آسیب های اجتماعی یعنی افزایش دزدی ، طلاق ، اعتیاد و...
بیاید برای محض رضای خدا تولید کننده را حمایت کنید و بیش از این تیشه به ریشه این قشر آسیب پذیر نزنید