شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۹۳۹۱
تاریخ انتشار: ۲۴ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۷:۲۰
شوشان : شیخ خزعل از ٣١ فروردین ١٣٠٤ تا ٤ خرداد ١٣١٥ در باغ همسرش فخرالسلطنه، واقع در اراضی امامزاده قاسم شمیران تحت‌الحفظ بود.
- وی تنها می‌توانست در تهران و نهایتا حومه شهر تردد کند، اما حق نداشت از شعاع سی کیلومتری تهران خارج شود. البته نشان‌هایی که او از دولت انگلیس داشت، مانع از کشتن او می‌شد وگرنه در همان روزهای اول دستگیری وی را تلف می‌کردند.
- برخی از منابع معتقدند که شیخ خزعل به مرگ طبیعی از دنیا رفته است، اما حساسیت‌های رضاشاه مبنی بر کنترل همه‌جانبه شیخ نشان می‌دهد که قتل وی باید به واقعیت نزدیک‌تر باشد.

- تسلیم شیخ به دولت مرکزی بر اساس تفاهم‌نامه‌ای بود که در آن رضاخان متعهد شده بود هیچ‌گونه آسیبی به شیخ نرساند. رضاخان در تمام مدت یازده سال او را تحت‌ الحفظ قرار داد. 

- او در چنین وضعیتی نیز از شیخ خزعل می‌ترسید؛ رضاخان از این بیم داشت که مبادا خزعل با خروج از تهران دوباره ‌شأن و منزلت خویش را بازیابد. معروف است که در خرداد ۱۳۰۷، یعنی درست سه سال پس از اسارت در تهران، در یکی از پذیرایی‌ های شاه در قصر شخصی خود، شیخ خزعل به رضاشاه عرض کرد: «این خدمتگزار دچار درد چشم شده، به‌طوری‌که چند قدمی خود را نمی‌توانم تشخیص دهم و از حضور اقدس استدعا دارم اجازه مرخصی داده شود که برای معالجه چشم به اروپا بروم». 

- شاه خطاب به تیمورتاش می‌گوید: «دستور بدهید دو نفر طبیب متخصص از اروپا خواسته شود که یکی از آنها چشم شیخ را معالجه کند و دیگری گلوی یکی از فرزندانم که مریض است عمل کند».
 سرپرسی لورین (وزیرمختار بریتانیا در سال‌های 1300 تا 1304) معتقد است که ترس رضاشاه از شیخ باعث شد تا با درخواست او مخالفت کند. لورین عمده دلیل مخالفت رضاشاه را نیز سپردهاى بسیار شیخ در بانک‌های اروپا ذکر می‌کند و معتقد بود شيخ خزعل درنظر داشت با نزديكى به انگليس و فرانسه برعليه رضاشاه كه به نازي ها نزديك بود انقلاب كرده و شاه ايران شود، و شاه شدن شيخ خزعل در ايران برخلاف منافع آلمان بود به همين دليل رضاخان دستور قتل وى را صادر كرد.
 
- وضعیت شیخ مناسب نبود و در ایران نیز کسی به او پول پرداخت نمی‌کرد.

- در شب ٤ خردادماه و در زمانِ رضاشاه که حالا دیگر شاه ایران شده و شهرت پهلوی اختیار کرده بود و شيخ خزعل را خطرى براى پادشاهى خود ميديد، گروهی به دستور رضاخان و به سرپرستی رکن‌الدین مختاری (رئیس سابق شهربانی)، عباس بختیاری معروف به عباس شش‌انگشتی، حسین‌قلی فرشچی تبریزی، عبدالله مقدادی با همدستی عباس یاوری، علی‌اصغر عقیلی‌پور و عباس جمشیدی، شیخ خزعل را در 75 سالگی در اتاقش خفه کردند و درفشی به شقیقه او کوبیدند.

- ابتدا با يك رولول كه يك پوكه مشقى در آن بود در دهان شيخ شليك كردند، شيخ از هوش رفت ولى نمرد سپس يك درفش يخ شكن از پشت گوش او به مغزش وارد كرده و مغز شيخ را در درون جمجمه متلاشى كردند.

- چند روز پس از قتل، مختاری چکی به مبلغ ده‌هزار ریال صادر و مقدادی با اخذ آن چک، رسیدی داد و به‌این‌ترتیب در میان قاتلان تقسیم کرد. 

- عباس بختیاری که گلوی شیخ را گرفته بود و تير مشقى در در دهان شيخ شليك كرد ٤٠٠٠ ریال، حسین‌قلی فرشچی که درفش را به شقیقه شیخ فروکرده بود ٣٠٠٠ ریال، عباس جمشیدی که در حیاط و راهرو مراقبت کرد ٢٠٠٠ ریال، عباس یاوری که در پشت در مراقب بود ٥٠٠ ریال و علی‌اصغر عقیلی‌پور که در پشت در مراقب بود ٥٠٠ ریال.
همچنين بدليل مديريت قتل شيخ خزعل مختارى دو درجه ترفيع از رضاشاه اخذ و تيمسار شد، و به پاس اين خدمت، زمينهاى شمال ايستگاه راه آهن تهران به مركزيت خيابان پهلوى به وى هديه داده شد، چهارراه مختارى اولين چهارراه خيابان پهلوى(ولى عصر) تا كنون بنام مختارى است.

- نکته‌ای که قتل شیخ خزعل را توسط رضاشاه ثابت می‌کند، ترس وى از جنازه شیخ است. 

- پس از کُشتنِ شیخ خزعل، رضاشاه تا زنده بود به خانواده وی اجازه نداد جنازه او را برای دفن به نجف ببرند. به همین دلیل فرزندان او ناگزیر شدند پیکرش را در امامزاده عبدالله شهر ری به‌صورت امانت به خاک بسپارند. پس از تبعید و مرگ رضاخان، در زمان حکومت محمدرضا و درحالی‌که نزدیک به بیست سال از وفات شیخ می‌گذشت (سال ١٣٣٤)به خانواده شیخ اجازه داده شد جنازه او را به نجف ببرند. پس از آن بود که شیخ خزعل در آرامگاه خانوادگی آلبوکاسب (خاندانی از قبیله کعب) در جوار قبر پدرش حاج جابر، برادرش شیخ مزعل و پسرش عبدالحمید درنجف به خاک سپرده شد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار