شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۹۴۱۱
تاریخ انتشار: ۲۹ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۲:۵۹
شوشان - غلامرضا شجاع :
مشکل کلان شهرها خصوصاً پایتخت و مراکز استانها معضلی است که با مقداری مطالعه و بررسی جامعه شناختی و اقتصادی، تاریخی، فرهنگی مشخص     می شود که  حاصل استعمار یکصد ساله گذشته است و عمدتاً کشورهای انگلیس-روسیه - امریکا- آلمان ... برای کشورهای جهان سوم به وجود  آورده  و عوامل داخلی  هم نهایت کمک را در این راه به برنامه های آنان داشته اند برای مثال به جز لندن که غیر از پایتخت ، مرکز عمده صنعتی و بندر  بزرگ تجاری انگلیس می باشد نسبت جمعیت مسکو  به کل روسیه حدود 1/22
و پکن نسبت به چین  1/99
بن نسبت به آلمان  1/278
تورنتو نسبت به کانادا
1/114 و 
دهلی نسبت به هند  1/90  می باشد و 
واشنگتن نسبت به آمریکا  حدود 1/500 و 
تهران نسبت به کل کشور  حدود 1/7
است و چاره کار دولت قبل با تهدید زلزله و مشوق ها مثل افزایش حقوق برای کارمندان دولت و وام های  7 و 10 میلیونی نیمه دوم دهه 80 که به کشاورزان داده شد و بجای  کاشت زمین کشاورزی ، صرف خرید اتومبیل  شد  و کشاورز  با آن به کار در  آژانس مسافربری و مسافرکشی در شهرهای بزرگ پرداخت ، نیست. از طرفی  آمارهای چند میلیونی برای انتقال از شهرها به روستا و شهرستانها بدون بستر سازی های لازم و کارشناسی شده انجام پذیر نیست و این حرکت بزرگ و ضروری  احتیاج به  مطالعات دقیق توسط متخصصین دانشگاهی و دانش پژوهان و اقتصاد دان ها  و یک بسیج ملی دارد که با راه حل های دراز مدت از جمله هدایت سرمایه های ملی به توسعه واقعی کشور، علمی کردن و سود آوری کشاورزی، توسعه صنایعی که با وضع اقلیمی و منابع طبیعی کشور  قابل ایجاد شدن است  نه مونتاژ اتومبیل های از رده خارج شده کشورهای اروپایی و حتی آسیایی !!  که  در عین حال آلوده کننده هوا هستند. در این جا صنعت چاپ می تواند ورود و کمک کند از سوی دیگر مواریث فرهنگی ایرانی اسلامی  فقط با چاپ می تواند اشاعه یابد و فرد را به خویشتن خویش و بازگشت به طبیعت پاک روستا آگاه کند   و خلاصه مسئولین و متولیان امر زیربناهای کار را جستجو کنند و با جدیت و فداکاری بدون توجه به ابزارنارضایتی برای قشری که کار مشخص ندارند و ساکنان  کلان شهرها خصوصاً تهران هستند ، به اجرا بگذارند و در این زمینه  فرهنگ سازی نمایند و مردم بزرگوار خودشان به این نتیجه برسند که دیگر جای زندگی در این شهرهای بزرگ نیست و در این راه آماده تحمل هر گونه محرومیت باشند  به شرط اینکه آگاه شوند موطن خودشان آینده روشنی برای فرزندانشان دارند . اما برای کوتاه مدت راه حل هایی خام به فکر این حقیر  رسیده که آنها  را ارائه و امیدوارم دل سوزان نظام مطالعه کرده و درباره آنها فکر کنند و تصمیم بگیرند. 
 با عنایت به اینکه یکی از علل توسعه بی حساب و کتاب تهران مرکزیت سیاسی یعنی پایتخت بودن آن است ، این امتیاز به مرور از آن گرفته شود و در درجه اول هر وزارت خانه و اداره ای به محل واقعی آن انتقال یابد ، مقدمتاً باید یاد آور شوم که جلسات هیات دولت و کمسیونها و سمینارها و غیره (در صورت لزوم ) با وسایل ارتباطی کنونی مطلقاً احتیاج به تجمع در محل خاصی ندارد و هر موقع و در هر جا و با هر پراکندگی می توان جلساتی با تمام اعضاء تشکیل داد و به امور مملکت رسیدگی کرد برای مثال وزارت صنایع می تواند به استان مرکزی ، وزارت نفت به استان خوزستان که مرکز تولید و صنایع نفتی است و وزارت کشاورزی و ادارات مختلف آن در این خیابان های آسفالت،  زیر آسمان خراش ها و برج ها چه می کند؟  و از طرفی  روستاهای مدفون در دهه های گذشته از بین رفته ، و و پایتخت تا به  حال چه گلی بر سر کشاورزی ما زده است و آیا با انتقال به مراکز واقعی کشاورزی نمی تواند منشأ خدمات بهتر ی باشد؟ نیروی دریایی در تهران چه می کند. چرا مصوبه شورای انقلاب در سال 1366 در ارتباط با انتقال مراکز آموزش نظامی به خارج از تهران اجرا نشده و دیگر وزارتخانه ها به همین منوال البته در تمام این موارد کاستن شدید از تعداد کارمندان بسیار لازم ولی بحث آن در این مقوله نمی گنجد. 
 به فکر یک پایتخت سیاسی برای کشور در گوشه ای از این فلات بزرگ باشند که تنها نقطه ارتباطی کوچک برای پرداختن به حل و فصل امور باشد و از اول شرایطی را با خود یدک نکشد که دوباره به صورت ابر شهر ظاهر شود و حدود و تعداد جمعیت آن به شدت کنترل شود.
 مسئله ای که اگر از اقدامات دوگانه فوق مهم تر نباشد کم اهمیت تر هم نیست حذف یارانه است.

البته با کار کارشناسی اقتصاددانان و به مرور که موجب تورم و فشار مظاعف نشود بالاخره این ملت باید از پرداخت باج به دلال ها و گردن کلفت ها ( ثروتمندان ) رهایی یابد و این جز با قطع منطقی یارانه (از هر نوع آن ) در درجه اول برای تهران و سپس شهرهای بزرگ امکان پذیر نیست چرا باید یارانه سوخت به کسانی داده شود که با خودروهای آن چنانی آن هم نه یکی دو اتومبیل برای هر خانواده ، رفت آمد کنند و صاحبان واقعی این ثروت ملی از اقشار کم در آمد شهری با زندگی سخت و روستاها در اثر نداشتن امکانات هر روز بقچه سفر را برای تهران و مراکز بزرگ استان ها آماده سازند؟  آب ،برق ، گاز .....اگر یارانه نانی که به تهران داده می شود بودجه اش را به مصرف بهداشت –آموزش –توسعه و بهبود کشاورزی و خلاصه ایجاد کار برسانند دیگر روستایی به شهر نمی آید و اگر آمد همان دلال است  صلاحیت دریافت یارانه را ندارد .
 گرفتن مالیات واقعی و بدون گذشت از ثروت های بادآورده و انشاالله نداشتن اسکله های غیر قانونی و شناسایی معاملات زیر زمینی و پول شویی و هزینه کردن مالیات برای صاحبان واقعی کشور اعم از تلاشگران جسمی و فکری .
 مسئولین نظام  به لحاظ اینکه  صنعت چاپ به عنوان فرا صنعتی مهم و اساسی ، تکمیلی ، تزئینی و شناساننده و پیش برنده با کاربرد فرهنگی ( مطبوعات و نشر ) و صنعتی تجاری و حضور بلامنازع در صنایعی همچون صنعت فضایی ، پزشکی ، الکترونیکی ، ارتباطی ، اتومبیل سازی ، بهداشتی ، نساجی ، پوشاک ، کاشی و سرامیک ، چینی و شیشه و خصوصاً بسته بندی می بایست فرا صنعت چاپ را یک دغدغه ملی بدانند و جایگاهی همچون دیگر کشورهای پیشرفته و در حال توسعه برای آن در نظر بگیرند و اجرا کنند و در حوزه فرهنگی نقش صنعت چاپ در مهار آسیب شناسی اجتماعی نیز غیر قابل انکار است و در کشور  با ایجاد کارخانجات مناسب حوزه چاپ و بسته بندی می توانند به جای اینکه میوه هایمان پای درختان ریخته شود و فاسد گردد! زیرا ماشین آلات بسته بندی و ماشین آلات تبدیل به آب میوه، سردخانه و حمل و نقل مناسب نیست . نمونه دیگر با توجه به اینکه در سال یک میلیون تن خرما در کشور تولید می شود و اهمیت خرما به عنوان ماده غذایی ارزشمند و غذای بحران ها در مواقع سیل و زلزله ، متأسفانه فقط 10 درصد آن یعنی 100000 تن صادر می شود که جمع ارزی آن رقم 100 میلیون دلار می شود و همین مقدار صادرات ما را دیگر  کشورها مثل امارات با بسته بندی مناسب بین 7 تا 10 برابر ارزش افزوده یافته ، به دنیا حتی به کشور خودمان صادر می کنند و در حوزه دیگر مثل خشکبار به همین ترتیب و یا در حوزه تولید شیر ، کشور ما تعداد گاوهای شیرده به اندازه کشور هلند داریم ولی به علت نبود ماشین آلات نگهداری و بسته بندی و تبدیلی لازم نمی توانیم استفاده بهینه کنیم و حتی جعبه شیر ما  می بایست  در عربستان و دیگر کشورها تولید و به ایران بیاید ، به هر حال تمام صنایع از جهت تکمیلی یا شناسایی و بسته بندی  احتیاج به صنعت چاپ دارند و هیچ صنعتی بی نیاز از چاپ و بسته بندی نمی باشد ما می توانیم کارخانجات چاپ و بسته بندی را در نزدیکی روستاها و شهرستان ها بنا کنیم و با ایجاد اشتغال در روستاها و شهرستان ها  ضمن جلوگیری، مهاجرت به شهر را معکوس کنیم.
 برای عملی شدن پیشنهاد های فوق و همچنین راه حل های دیگری که به نظر متخصصان برسد ، در درجه اول توجیه عوامل اجرایی آن و سپس آماده سازی فکر جامعه با این تغییرات لازم است. نباید هیچ کاری به صرف این که (من صلاح می دانم ) به اجرا گذاشته شود بلکه باید جامعه و (حداقل بخش قابل توجهی از آن) برای این تغییرات آماده باشد و برای این مقصود کار فرهنگی گسترده ای لازم است که در درجه دوم مجریان آن باید کاملاً به مسئولیت و رسالت خود پی برده و سپس این داشته ها را به دیگران منتقل کنند. 
   هیچ شکی نیست که راههای بیش تر و بهتری برای حل این معضل اجتماعی و ملی وجود دارد که به امید خدا با روشن بینی و کوشش و همت جوانان پاک وطن پرست و متدین ، تحصیل کرده ایرانی که هنوز طعم پول مفت دلالی را نچشیده اند پیدا خواهد شد و به اجرا در خواهد آمد به امید روزی که این ملت از سرطان بزرگی به نام تهران و غده های اقماری آن (منظور شهرهای بزرگ است) آسوده شده به زندگی طبیعی و همراه با کار و کوشش مضاعف و به خصوص بدون درآمد نفت دست یابد.

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار