شوشان - دکتر غلامرضا جعفری :
دیرگاهی است که عادت کرده ایم مشکلاتمان را خودمان حل کنیم. عادت کردهایم تا جایی که میشود گذرمان به سازمانهای اداری و غیراداری نیفتد چه بیمارستان و چه گورستان! عادت کردهایم اخبار صدا و سیما را بشنویم و باور نکنیم و صدا و سیما همچنان با مرغ یک پایش گمان دارد هنوز در دهه شصت هستیم و مسیر چرخش اطلاعات در دایره بسته شبکه یک و حداکثر شبکه دو میچرخد!
عادت کردهایم از زبان مسئولان و مدیران تورم رو به صفر باشد و کاهش اما رشد و توسعه بر محور صعودی و شاهد گفتارشان نه اساتید برجسته و حتی غیربرجسته علم اقتصاد که عموما گوجه فروش محله شان باشد! عادت کردهایم مسکن گران و بی کیفیت شایعه است و پروژه دولتها در حوزه مسکن پروژه های موفقی هستند؛ چه با نام طرح مسکن مهر و چه با نام طرح اقدام ملی مسکن و با هر نام تازهتری ولو آنکه این طرحها یا نامی هستند بر کاغذی و یا خانههایی هستند کاغذی که با کمترین فشار مچاله میشوند!
و ما آنچنان اسیر عادتهای خود شدهایم که مدیران را نیز گرفتار این عادتها کردهایم! خاصه در ایام و شبانی که بحران می نامند. و بحران چه سیل باشد و در مسیر خود خانهها و زمینها و مزارع مردم و کشاورزان را بروبد و چه زلزله باشد که زمین را به دهانی گرسنه برای بلع مستمر جان برخی از ما بدل میسازد و چه ویروسی باشد به شیطنت آلوده! که همه را گیج کرده بود و منگ.
بحرانی که روزی یک رئیس جمهور گفت امری عادی است و دستور میدهیم از روز شنبه کرونا به خانهاش برود و مردم به سر کار و زندگیشان برگردند. هر چند این شنبه شنبهای شد به طول چند سال!
مدیران و نمایندگان گرفتار ما مردم. مدیرانی که عادتهای بد ما مردم اسیرشان کرده! و ما یادمان نمیرود که از فرط نگرانی برای مردم در اثر ورود ویروسی چشم بادامی مجلس کشور را تعطیل و جلسات مهم و غیرمهم را ویدئویی و بخشنامه در پی بخشنامه صادر کردند که های ملت! برای خواندن خواستههای این ویروس گروگانگیر باید به مکتب کنفوسیوس مراجعه کرد و و در مکتب فوق الذکر نخستین کنش پارلمانی به قاعده تعطیلی کلی و جزئی مجلس و اذناب و اتباعش است!
و ما مردمان یادمان نرفته در بلبشوی ناشی از عادتهای بدمان عنصری اضافه بر ویروس کرونا پیدا شد که نامش را سخنگو نهادند! سخنگویانی که هر کدام قرار بود مسیر رسیدن پیام به پیامگیر را سادهتر و مطمئنتر کنند اما چاره کو؟ وقتی که سخنگوی سازمانی میگفت بازارها باز میشوند و چند ساعت بعد سخنگوی آن یکی سازمان تکذیب میکرد! یکیشان میگفت کرونا مرد! آن دیگری میگفت باور نکنید دروغ سیزده است! یکی شان چنین و یکیشان چنان پیام میدادند و در این همه مقصر؟ مقصر ما مردم!
ما مردم که هنوز از یادمان نرفته جانی لغزان برای گرفت و گیر کرونا بودیم و هر چقدر سخنگوها میگفتند در خانه بمانید؛ در خانه که نمی ماندیم جخ وسط اتوبان تهران شمال به سرفه و رقصی میانه میدان مشغول میشدیم ! و هیچ یک از سخنگویان نمیگفت کدام مردم قرار است در خانه بمانند؟! وقتی که دولت مغازه خود را تعطیل نمیکرد!
در این میان یک نکته قابل ذکر است که مردم خوزستان از جنس و جنم ایستادن وسط اتوبان تهران شمال نبودند که اصلا خوزستان اتوبان شمال و ویلا و لب ساحل ندارد! تو بگو لب کارون حتی! هرچند همین مادر "فولاد" زره دیو که عناصر آلوده را در کیان اکسیژن و هوای محیط استان بدرقه ریههای خشک و خسته میکند انگاری هزینه ناقابل اتوبان کشی تهران به شمال را به عهده گرفته از جیب همین ریههای سوخته.
و ما یادمان نرفته که از همه جالبتر مربوط به خانه مردم بود؛ خانه ما مردم که راهکار نمایندگانش در جنگ با ویروس تعطیل کردن کل خانه بود! و اینگونه است و خواهد "است" که ما مقصریم ما مردم!