شوشان - شهرام گراوندی :

ین اشکال در شکل و شمایل بزرگتری در مکانیزم های خود وزارت ارشاد در رابطه با صدور مجوز رسانه به افراد وجود دارد. یعنی هیچ گونه ترتیب مشخص و یا تعریف واحد و منسجم و عقلانی و منطقی وجود ندارد که فقط افراد صالح و سالم و مرتبط و ذیحق بتوانند مجوز انتشار رسانه را دریافت کنند؛ و متاسفانه از دیرباز شاهد این بلیه و مشکل و معضل هستیم که بعنوان نمونه نماینده های مجلس به راحتی آب خوردن مجوز رسانه دریافت می کردند!

نمایندگانی که در رزومه و سابقه ی پیش از دوران نمایندگی شان ، حتا یک ساعت هم در شمار اهل رسانه و مطبوعات محاسبه نمی شدند! و یا بسیاری از آنها حتا نطق هایشان را افراد دیگری برایشان تهیه می کردند چه برسد به اینکه ذهنیت و توان و سواد و تحصیلات مرتبط با روزنامه نگاری یا حیطه ی رسانه داشته باشند.

استثناهایی هم البته وجود داشت و یا دارد؛ که فی المثل فلان نماینده یا بهمان مسوول و مدیر، به روزگارانی دور یا نزدیک، قلم هم زده، تالیفی هم داشته و یا کار مطبوعاتی کم و زیادی هم کرده است. کاری به استثناها نداریم.

در مبحث عضویت و عضوپذیری در خانه مطبوعات کشور و استان ها هم همین پدیده وجود دارد.

یعنی شما کافی است به چند تن از قدمای رسانه ( پیشکسوتان ) در یک استان مانند خوزستان مراجعه کنی و از صدر تا ذیل افراد عضو خانه ی مطبوعات را روبرویشان بگذاری و بپرسی چند نفر از این اعضا را می شناسند؟! هر چند مهم ترین شاخص برای شناسایی افراد ذیمدخل ( نقش پرداز، صاحب نقش، موثر، مرتبط ) در رسانه های استان هم ، همین تاییدیه ی پیشکسوتان است ولاغیر. چرا که در یک بافتار محدود ( از نظر موضوعی ) مانند جغرافیای خوزستان ( از نظر چارچوب ) ، پیشکسوتانی هستند که از دهه های ۶۰ و ۷۰ تا کنون هنوز در عرصه ی رسانه حضور دارند و کماکان به فعالیت مطبوعاتی می پردازند. از سوی دیگر همین پیشکسوتان ، می دانند و خبر دارند و به واسطه ی تعاملی که با پیکره و اجزای رسانه های استان دارند ، می توانند محک و معیار داوری باشند.

هیچ مدیرکلی و یا معاونت مطبوعاتی اداره کلی در مقایسه با پیشکسوتان رسانه ی یک استان نمی تواند از این منظر قابلیت و توان و ظرفیت شناسایی سره از ناسره را داشته باشد.

هیچ مقام مسوول دیگری در یک استان ولو اگر ۳۰ سال هم مدیر یک تشکیلات اجرایی و یا سیاسی بوده ، نمی تواند بعنوان معیار و یا طرف مشاور در جهت شناسایی اعضای واقعی یا غیرواقعی خانه مطبوعات بعنوان طرف بحث انتخاب شود. دلیلش هم روشن است.

مدیرکل ارشاد و یا معاونت مطبوعاتی ارشاد به دلیل تغییرات اجرایی پی در پی و تغییر دولت ها و منصب ها و از اینجا به آنجا رفتن ها و گاه به حاشیه راندن ها ووو ؛ و یا فلان مسوولی که ۳۰ سال ( بعنوان مثال ) در مصدر یک پست و مقام تکیه زده بود و یا تکیه زده است، به دلیل اینکه بخشی از کارش مرتبط با رسانه ها بوده و اصولن نفس حضورش در سازمان به خاطر موضوع و ماموریت و پست و موقعیت دیگری تعریف شده ، نمی تواند یک ترازو یا سنک محک تشخیص ذیمدخل بودن و یا ذیمدخل نبودن اعضای خانه ی مطبوعات خوزستان و یا استان دیگری معرفی شوند و یا در شمار بیایند.

در دو سه دوره ی اخیر خانه مطبوعات خوزستان به دلیل الکترونیکی شدن عضوپذیری ، مدیران مسوول نشریات ، ( که حتا به جرات می توان برخی از خود مدیران مسوول و یا صاحبان امتیاز را به دلیل کم سوادی ، بی سوادی، سطح ناکافی نگاه ژورنالیستی ، بی تعهدی به فضای جامعه و حضور در مصدری با موقعیت تولید محتوا و نداشتن این ظرفیت ، بعلاوه ی دهها دلیل دیگر ، افرادی غیرمطبوعاتی تلقی کرد ) ، به دلایل آشکار و پیدا، اقدام به تزریق افرادی غیرمرتبط و غیرمطبوعاتی با حداقل دانش و سواد و سابقه ی قابل اثبات مطبوعاتی بودن، به خانه ی مطبوعات استان خوزستان کرده اند. یکی از بارزترین نمادهای این شیوه ی غیراخلاقی و ناپسند که مورد اعتراض اکثریت رسانه های خوزستان است، وجود انبوه دوستان و برادران و خواهران و پسرخاله ها و دخترخاله ها و پسرعموها و پسردایی ها و دخترعموها و دختردایی ها و فرزندان و حتا پدر و مادر برخی از همین اهالی رسانه در سامانه ی خانه ی مطبوعات است که صرفن با یک معرفی نامه ی ساده و بدون پشتوانه ی ارزشمند و قابل اثبات! از طرف برخی مدیرمسوولان به عضویت خانه ی مطبوعات استان خوزستان در آمده اند!

برخی از افراد کل خانواده و یا برخی نیمی از خانواده و برخی نیمی از طایفه ی خودشان را بعنوان عضو خانه ی مطبوعات به این سامانه معرفی و به آن تزریق کرده اند!

دلیلش هم روشن است. منافع شخصی! نگاه مادی صرف به مقوله ی فعالیت مطبوعاتی و رسانه ای! داشتن جیب گشاد و بدون انتها! داشتن دهان گشاد و بدون فرصت بسته شدن و نفسی تازه کردن!

گرفتن امتیازهای متعدد کوچک و بزرگ. خواه یک بسته ی معیشتی بیشتر باشد و یا یک کارت هدیه ی بیشتر و یا پیروز شدن در انتخابات خانه ی مطبوعات و قمپز در کردن و فیگور اهل رسانه گرفتن! ووو

بهرروی، نقد در این رابطه زیاد است و امید است کمیته یا کمیسیون و یا کارگروه ( هر نامی که می خواهد داشته باشد ) پالایش اعضای خانه ی مطبوعات خوزستان هر چه سریع تر تشکیل شود و جامعه ی مطبوعاتی استان خوزستان و خانه ی مطبوعات استان خوزستان از وجود اغیار نااهل و بی اعتبار و بدون سابقه و فاقد کیفیت عضویت از گردونه ی تشکیلات خانه ی مطبوعات بدون هیچ چانه زنی و مماشات و ترحمی ، حذف شوند.

کاری که در استان های دیگر به دلیل تشخیص و دریافت و درک اهالی رسانه های استان های دیگر از موقعیت مخاطره آمیز حضور افراد غیرمرتبط در جامعه ی رسانه ای ، کلید خورده و می توان از استان یزد بعنوان پیشقراول این جریان یاد کرد.

دخترخاله ها و دخترعموها و پسرعموها و پسردایی ها باید کنار بروند و دامان شان را از ساحت رسانه های خوزستان کنار بکشند. تعارف را باید کنار بگذاریم و هر کسی سر جای خودش بنشیند!