شوشان - جواد الهایی سحر :
در این وانفسای آلودگی و آلایندگی ها در این بحران آلودگی هوا که پایداری محیطزیستی خوزستان ، خصوصا اهواز را به مخاطره افکنده و در طول دههٔ گذشته بر ابعاد آن افزوده شده است منابع طبیعی استان خوزستان با کاهلی ها و سست کاری ها با بی برنامگی ها و اهمال سرانه جنگل را به طور چشم گیری کاهش داد
بر این اساس و همزمان با اوجگیری دوبارهٔ بحران الودگی هوا ناشی از انباشت حجم الاینده ها در برخی شهرهای استان و مرکز آن اهواز، تخریب در جنگل های استان خصوصا اهواز ( الباجی گمبوعه حلاف و نظامیه) با شدت بیشتری ادامه دارد همچنین تخریب و تغییر کاربری بیشه ها مهمترین معضل و چالش مدیریت منابع طبیعی است
آنچه که از آن با عنوان سندروم زغال بلوط یاد می شود ، متاسفانه در جای جای خوزستان ، پرشمار و پرشتاب و پرتکرار در حال وقوع است. دیروز، جنگل های زاگرس در شمال و امروز بیشه ها و جنگل های اهواز .
شک نکنید که با این روند تخریب فقط تا چند سال دیگر جنگل هایی همچون نظامیه الباجی و حلاف از نقشه جنگلداری حذف و به جای آن شن هایی روان و ریزگرد میزبان مردمان اهوازی خواهد بود
بیگمان به نسبت سرانه جمعیت، ایرانیان در خوزستان شمار مردمانی قرار میگیرند که رکورددار پایین ترین سرانه جنگل را در کشور دارا هستند. تاملبرانگیزتر آنکه یکی از دلایل این تخریب ها در جنگل و بیشه ها،
مدیریت ضعیف منابع طبیعی در کنترل جنگلها
عدم استفاده از ظرفیت تشکلهای محیط زیست و منابع طبیعی
عدم استفاده از ظرفیت فعالین محیط زیست در حفاظت و نگهبانی از این زیست بوم هاست
زدن چوب حراج به بیشه ها، بیشه هایی ک به عکس جنگل بخاطر پوشش گیاهی متراکم گیاهی و درختچه ها شاهد حضور بیشتر حیوانات و پرندگان است روزانه تخریب و تغییر کاربری میشوند و تذکرات فعالین محیط زیست در این خصوص مبنی بر کاداستر نمودن بیشه ها استفاده از ظرفیت دهیاران در حفاظت و محیط بان افتخاری و گشت روزانه و هفتگی یگان ترک شده به طوری ک بیشه ها تا همین دیشب در حال تخریب بودند۰
عدم استفاده از ظرفیت علمی دانشگاهها متخصص جنگل و مرتع به گونه ای که مدیر منابع طبیعی تاکنون یک نشست با اساتید جنگل نداشته
عدم تشکیل پنل مدیریتی جنگل و نوشتن راهکارهای اساسی ارتقائ سرانه جنگل
عدم استفاده از ظرفیت جوامع محلی برای کاشت جنگل های خصوصی
نداشتن برنامه راهبردی و طولانی مدت حفظ جنگل
بیشترین آتش سوزی جنگلی کشور در استان
عدم هماهنگی با جهاد کشاورزی برای عدم سوزاندن کاه و کلش بعد از برداشت
عدم آگاهی دادن به جوامع روستایی برای حفظ و پاسداشت جنگل بگونه ای که تاکنون یک برنامه تلویزیونی ساخته نشده است
عدم نوشتن و نصب یک تابلو در جنگل های اهواز مبنی بر خودداري از روشن نمودن آتش در جنگلها و مراتع
ساخت و سازها و تعدی به حریم جنگل ها...
به راستی چگونه متولیان منابع طبیعی با چنین تغییر کاربری و تجاوز به بیشه ها و جنگل ها که حق همه مردم ایران است، موافقت کردهاند؟ چرا اجازه میدهیم کار از کار بگذرد و بعد دخالت می کنیم؟
نمایندگان انقلابی ما در کجای این تخریب ها و کوچک شدن بیشه و جنگل ها قرار دارند و کاهش سرانه جنگل در چنین بحران آلودگی های اهواز نمایندگان اهوازی چه جوابی به مردمان ما دارند!؟