شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۹۸۹۹
تاریخ انتشار: ۰۷ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۳:۴۷
شوشان - فائزه رحیمی مقدم :
 پس از یک دوره بن‌بست سیاسی بی‌سابقه که منجر به برگزاری پنج انتخابات طی سه سال و نیم گذشته شد، بنیامین نتانیاهو توانست بار دیگر در انتخابات موفق ظاهر شود، وی که رهبر حزب راست گرای لیکود است با کسب 64 رأی موافق از کنست مأمور تشکیل کابینه اسرائیل شد. نتانیاهو که سابقه ی ائتلاف و تلاش برای برهم زدن آن را در سابقه ی خود دارد این بار با ساکنین شهرک های غیرقانونی کرانه باختری یعنی رهبر حزب صهیونیسم مذهبی «بزالل اسموتریچ» و رهبر حزب قدرت یهودی «ایتمار بن گویر» ائتلاف کرده و به همین علت کابینه جدید نتانیاهو راست‌گراترین و افراطی‌ترین کابینه در تاریخ تأسیس اسرائیل به شمار می‌آید، مسئله ای که معرف یک بحران سیاسی و اجتماعی در این رژیم است. ائتلافی با دستور کارهایی از قبیل الحاق کرانه باختری، کاستن از اختیارات دستگاه قضایی که تاکنون ضامن دموکراسی آن بود و مقابله همه جانبه با ایران و...! 
حضور مجدد نتانیاهو خبر از تغییراتی در سطح منطقه خواهد داد؛ اما نکته ی قابل توجه، تفاوت این دولت با دولت های دیگر است؛ این بار نتانیاهو متکی به ائتلاف با افراطی‌ترین گروه‌های راست مذهبی است! مسئله ای که نسبت به آن در داخل رژیم صهیونیستی اعتراضاتی شده و اکثر کارشناسان اسرائیلی در مورد آن هشدار و اعلان خطر داده اند. این دولت افراطی ظرفیت رویارویی اسرائیل با چالش و بحرانی بی سابقه از زمان تشکیل این رژیم را دارد به طوری که حتی برخی معتقدند اسرائیل به سوی یک بحران عمیق اجتماعی رهسپار است که حتی طی آن امکان فروپاشی دولت وجود دارد. 
در حالی که اولویت نتانیاهو پرداختن به مسائل خارجی و در رأس آن برخورد با ایران است، اولویت مؤتلفین وی در مسائل داخلی نهفته است، موضوعاتی همچون تشدید فشارها بر فلسطینی ها، یهودی کردن حرم بیت المقدس، اخراج فلسطینیان و البته شهرک‌سازی گسترده! 
با توجه به اولویت های خاص مؤتلفین در مرحله اول شاید بتوان گفت دور از ذهن نیست که بی ثباتی سیاسی در اسرائیل منجر به برگزاری انتخاباتی دیگر طی یک سال و نیم آینده شود چرا که دیدگاه های مذکور به راحتی موجب بحران های داخلی خواهد شد. مسئله ای که حتی ارتش اسرائیل به نتانیاهو درباره آن هشدار داده است؛ یک نمونه از تصمیم های بن گویر نقض هر محدودیت پیشینی برای ورود یهودیان به مسجدالاقصی و انتخاب مکانی در آن به عنوان معبد یهودیان است، این موضع یعنی شعله ور شدن آتش تقابل میان فلسطینی ها و صهیونیست های افراطی به گونه ای که حماس از طریق مصری‌ها به طرف اسرائیلی پیام داده که در برابر چنین اقدامی سکوت نخواهد کرد و این قضیه به جنگی تمام عیار تبدیل خواهد شد. وزیر امنیت داخلی اسرائیل که به آشوب بیش از امنیت علاقمند است حتی پس از آزادی کریم یونس از زندان بعد از چهل سال و حمل پرچم فلسطین توسط وی به سرعت دستور برچیده شدن پرچم فلسطین را از اماکن عمومی داد، مسئله ای که موجب تشدید اختلافات داخلی گردید. 
در مرحله ی بعدی باید به این نکته مهم اشاره نمود که فلسطینی‌زدایی بی‌سابقه در کرانه باختری و قدس نه تنها منجر به افزایش اختلافات درونی خواهد شد بلکه امکان تسری پیامدهای ناشی از این اختلافات به سطح خاورمیانه را خواهد داشت؛ خاورمیانه ای که اردن و مصر را به عنوان توده های عرب حامی فلسطینیان در خود جای داده که طبق نظرسنجی‌های معتبر همچنان آرمان فلسطین به عنوان یک اولویت برای آن‌ها مطرح است. دو کشوری که با وجود انعقاد پیمان صلح جداگانه با اسرائیل و روابطی رسمی با سابقه چندین دهه، برقراری روابط اسرائیل با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس را خوشایند نمی دانند چرا که مصر مایل به انحصار دیپلماسی خود در برقراری پل ارتباطی بین اسرائیل با جهان عرب بود، حالا نگران کاسته شدن از اهمیت ژئوپلیتیک خود در محاسبات منطقه ای اسرائیل است و اردن هم که به علت مسئولیت تولیت مسجدالاقصی و مقدسات اسلامی طی سال های گذشته شاهد تضعیف این جایگاه است_حتی برخی عربستان را یک گزینه محتمل برای این امر می دانند_ از سست شدن روابط با کشورهای عربی و پیگیری توافق ابراهیم استقبال می¬کند. 
 یکی دیگر از پیامدها برای خاورمیانه برهم خوردن موقت محاسبات برخی بازیگران از جمله عربستان و خود اسرائیل است به طوری که نتانیاهو را برای پیگیری اهداف خود به خصوص در مقابل ایران به عنوان اولویت نخست سیاست خارجی¬اش تحت تأثیر قرار می دهد و از سوی دیگر روند عادی سازی روابط با کشورهای منطقه را با چالشی رو به رو می سازد به گونه ای که عربستان را برای برداشتن گام های مهم و جدی تر در راستای عادی سازی رسمی روابط مردد و محدود می سازد. 
مهمترین مسئله، چالش و توانایی نتانیاهو برای ایجاد سازگاری بین اولویت داخلی مؤتلفین و اولویت خارجی خود است، سازگاری میان چنگ انداختن به تمام کرانه باختری، اجرای شریعت یهودی و تسخیر مسجدالاقصی با برخورد و تقابل با ایران! اگر نتانیاهو بتواند بن گویر و اسموتریچ را قانع کند تا اندکی از تغییرات بشدت تنش زا در داخل پرهیز کنند تا اولویت خود را به آن ها تحمیل نماید و تنش¬زایی با ایران را پیگیری کند، خواهد توانست پس از ایجاد تنش به اولویت داخلی شرکایش کمک کند و اینگونه اهداف دوگانه را محقق سازد. اما ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای مهم دارای متحدینی کلیدی است که تقابل و هزینه آن را برای اسرائیل سخت تر از پیش خواهد کرد و پیشبرد سیاست های نتانیاهو را با موانع سختی مواجه خواهد ساخت. نتانیاهو که نگران تصمیم آمریکای بایدن برای برجام است (آمریکایی که بازی شماتت را در مسئله برجام پیش گرفته است و حتی در صورت احتمال اندک بازگشت به آن کنگره مخالفت می‌کند و وضعیت مبهمی به وجود خواهد آمد همان طور که در دوره ی اوباما!) سعی دارد تا از طریق افزایش اقدامات تبلیغی کمای برجام را به مرگ نزدیک سازد تا از این طریق و همکاری دولت های اروپایی از یک سو از تابوت برجام پلی برای ارجاع پرونده ی ایران به شورای امنیت سازد و از سوی دیگر به تشکیل کمیته حقیقت یاب سازمان ملل برای بررسی اعتراضات اخیر در جامعه ایران امید دارد. در موضوع اول نمی توان حتی به وتوی روسیه یا چین امید داشت و در موضوع دوم انتظار می رود مردان سیاست و دیپلماسی بتوانند با افزایش کیفیت حکمرانی و بهبود مناسبات داخلی از این موضوع که ظرفیت ارجاع به شورای امنیت را نیز دارد، جلوگیری کنند. 
واقعیت غیر قابل انکار در منطقه حاکی از آن است که همواره ریشه ی بحران های منطقه ای در پیامدهای منازعات درونی فلسطین است و تا حل نشدن این مسئله تاریخی، خاورمیانه روی آرامش و ثبات را نخواهد دید. دو پایه و عنصر مهم سپر اشغالگری رژیم اسرائیل یعنی دموکراسی و سکولاریسم هم اکنون در متزلزل ترین حالت ممکن قرار دارند گویی نتانیاهو و اسرائیل از یک سو راه نارندرا مودی هندی برای تضعیف مبانی دموکراتیک و تحمیل رو به تزاید موضوع مذهب به هویت سیاسی را در پیش گرفته اند و از سوی دیگر با اولویت بیان شده مؤتلفین نتانیاهو مبنی بر محدود شدن اختیارات دستگاه قضایی، ترکیه و روسیه را سرلوحه کار قرار داده اند. سوابق نتانیاهو در همکاری با شرکای خارجی غیر لیبرال و حتی ضد دموکراسی خود گویا است و اصلا نمی توان گفت که او به راه حل دو دولتی یا توقف اشغال سرزمین های فلسطینی رضایت دهد، اما دولت او همچنان می تواند تصمیم بگیرد که با نهادهای اسرائیل مبارزه نکند چرا که جامعه مدنی و دستگاه قضایی با وجود هر نقصی مهمترین عرصه این رژیم برای رقابت های دموکراتیک (به زعم خود) به شمار می روند. 
وضعیت بحران زده خاورمیانه همچون آتشفشان فعالی است که بیش از دو دهه از فعالیت آن می گذرد و ساکنین منطقه هراس از فوران آن را دارند چرا که خوب می دانند تا بیرون آمدن همه ی گدازه ها این آتشفشان آرام نخواهد گرفت و احتمالاً هر روز که می گذرد ساکنین ترس خورده به تلخ ترین موضوع فکر می کنند که: «یک روز دیگر به فوران نزدیک شدیم.»
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار