هورالعظیم روز به روز خشک تر می شود.
مهمترین نتیجه خشک شدن «آخرین بازمانده تالاب های بین النهرین» ریزگردهایی
است که حالا به 31 استان کشور هجوم می برند. همان چیزی که محیط زیست سازمان
ملل بیش از یک دهه پیش هشدار داده بود.
در سال 2001 برنامه محیط زیست سازمان ملل UNEP رسما به ایران و عراق هشدار
داد که در تالاب «هورالعظیم»، جنوب غربی ایران و جنوب عراق فاجعه ای در
مقیاس بزرگترین فجایع زیست محیطی تاریخ بشریت در حال وقوع است و به کشورهای
منطقه اعلام کرد که تبعات این فاجعه تا کمتر از یک دهه آینده خود را نشان
می دهد.
نفت و سد
مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان در گفتگو با خبرنگار مهر می گوید: مقایسه
کانونهای شکل گیری گرد و غبار در سالهای 1989 و 2008 نشان می دهد که
تالابهای بین النهرین به ویژه «هورالعظیم» که به عنوان سدی در مقابل گرد و
غبار بودند، خشک شده اند. وسعت هورالعظیم از 750 هزار هکتار در سال 1973 به
100 هزار هکتار رسیده است. در گذشته هیچگاه پدیده ریزگردها در استان اتفاق
نیفتاده بود. اکنون با نابودی این تالاب نه تنها کارکرد آن در جلوگیری از
گرد وغبار از بین رفته بلکه خود نیز به کانون تولید ریزگرد تبدیل شده است.
احمدرضا لاهیجان زاده، عوامل خشک شدن این تالاب مرزی را که یک سوم آن در
ایران و دو سوم آن در عراق قرار دارد، یادآوری می کند: «صدام حسین رئیس
جمهور سابق عراق» در دهه 90 برای مقابله با معارضان شیعه قسمت عراقی این
تالاب را خشک کرد. در ایران نیز با آبگیری سد کرخه به عنوان بزرگترین سد
مخزنی با گنجایش پنج میلیارد مترمکعب اجازه ندادند آب به «هور» برسد. خروجی
این سد 90 مترمکعب بر ثانیه و فقط برای مصارف شرب و کشاورزی تعریف شده بود
و تالاب سهمی از این آب نداشت. بنابراین با از بین رفتن حق آبه، هورالعظیم
به تدریج خشک شد. این امر باعث شد «هور» به خودسوزی افتد. به طوری که در
یک نوبت 100 هزار هکتار دچار خودسوزی شد.
وی تصریح می کند: با ورود «وزارت نفت» به تالاب، برای اکتشاف و استخراج
نفت، روند خشکی تسریع شده است. بخشهایی که در سال 90 آبدار بودند نیز در
سال 91 با مسدود کردن ورودی آب خشک شدند. به طوری که مشاهدات نشان می دهد
روند تغییر رطوبت از سال 65 تا 90، 50 درصد کاهش یافته است.
لاهیجان زاده، افزایش شدید دمای استان را یکی از تبعات کاهش رطوبت عنوان
می کند و می گوید: میانگین دما در سال های اخیر در استان سه درجه سانتیگراد
بالا رفته و دمای 54 درجه به مدت یک ماه استمرار داشته است. تبعات این
شرایط نیز تشدید خشکی و گرد و غبار است.
وی با بیان اینکه 20 درصد مساحت خوزستان در معرض بیابان زایی است، می
افزاید: نمی توانیم با طبیعت به این سادگی بازی کنیم. نادیده گرفتن یک
اکوسیستم مانند تالاب عواقب وخیمی به دنبال دارد.
مدیرکل محیط زیست خوزستان اجرای طرح توسعه نیشکر و خشک شدن تالابهای استان
را مقایسه می کند: در سال 76 و آغاز طرح توسعه نیشکر در خوزستان، که فاقد
مطالعات ارزیابی زیست محیطی بود، در مقاله ای نسبت به این پروژه هشدار
دادم، اما توجهی به هشدارها نشد، اکنون بعد از سالها ثابت شده که نیشکر هیچ
سودی ندارد و نتیجه ای به جز خسارات نجومی به اقتصاد و محیط زیست نداشته
است. هشدارهایی که نسبت به خشک شدن تالابها داده ایم نیز با بی توجهی روبه
رو می شود که عواقب وخیمی در پی دارد.
آغاز احیا در عراق
گزارش های حفاظت محیط زیست خوزستان نشان می دهد که گرد و غبارهای این
استان ویژگی های متفاوتی دارد: اندازه این ذرات 2.5 میکرون و کمتر است.
آلودگی تا 50 برابر استاندارد و با تداوم سه تا 10 روز اتفاق می افتد. وقوع
پدیده گرد و غبار تا 80 روز در سال 88 و میانگین هر 15 روز یک بار نیز ثبت
شده است. همچنین محدوده وقوع پدیده ریزگردها از شمال غرب به جنوب شرق و هم
جهت با باد غالب خوزستان است که اثرات منفی آن را بیشتر کرده است.
امسال اما گزارشها نشان از کاهش پدیده گرد و غبار در استان دارد. در شش
ماهه نخست امسال گرد و غبار 32 روز با حداکثر غلظت یک هزار و 410 میکروگرم
بر مترمکعب (9 برابر حدمجاز استاندارد آلودگی) در خوزستان اتفاق افتاده،
این در حالیست که در سال گذشته 60 روز گرد و غباری با حداکثر غلظت شش هزار و
27 میکروگرم بر مترمکعب (40 برابر حدمجاز) را شادهد بودیم که 45 روز آن در
نیمه نخست سال رخ داده بود.
مدیرکل حفاظت محیط زیست کاهش پدیده گرد و غبار را ناشی از آبگیری بخشی از
هورالعظیم در عراق می داند و می گوید: کشور عراق رهاسازی آب را در بخشی از
تالاب آغاز کرده و بارندگی های بهار امسال نیز به آبدار شدن این قسمت ها
کمک کرده است. این مساله باعث شده که پدیده ریزگردها در سال جاری نسبت به
سال های گذشته کمتر اتفاق بیفتد.
وی تاکید می کند: مشکل 80 درصد پدیده ریزگردها فقط با مدیریت تالاب ها حل می شود.
لاهیجان زاده تصریح می کند: تا کنون ده ها سمینار و همایش و مطالعه انجام
شده اما اراده ای برای حل مشکل ریزگردها و احیای تالاب ها نیست. مشکل این
است که مصوبات اجرایی نمی شود. وزارتخانه هایی چون وزارت نیرو و جهاد
کشاوزی مکلف به انجام تعهدات نیستند و بودجه اختصاصی نیز برای رفع مشکل گرد
و غبار وجود ندارد.
وی با اشاره به اینکه جاده های جنگی هورالعظیم را به پنج حوضچه تقسیم کرده
است، می افزاید: حوضچه های یک و دو اکنون آبدار هستند. در صورتی که وزارت
نفت همکاری کند، نیز می توان حوضچه های 3 و 4 و 5 را (حدود 80 هزار تا 100
هزار هکتار در محدوده ایرانی) آبدار کرد.
لاهیجان زاده همچنین توجه به وضعیت تالاب بین المللی شادگان را ضروری می
داند و تاکید می کند: اهمیت این تالاب 400 هزار هکتاری در تعدیل رطوبت و
دما و کاهش ریزگردها کمتر از هورالعظیم نیست.
31 تالاب خشک
معاون امور مناطق و زیستگاه های سازمان حفاظت محیط زیست نیز تاثیر تالاب
ها را بر طوفانهای گرد و غبار تایید می کند: کارکرد تالاب ها در مناطق خشک
اهمیت بیشتری دارد و ریزگردهای با منشاء تالابی عناصر متفاوت و آسیب زای
بیشتری دارند.
مسعود باقرزاده کریمی می افزاید: 31 تالاب کشور یا خشک شده اند و یا در
معرض خشک شدن قرار دارند. از یک میلیون و 586 هزار هکتار وسعت تالاب های
کشور حدود یک میلیون و 46 هزار هکتار (75 درصد) خشک شده است. از آنجایی که
تالابها با نگهداری رطوبت مانع تولید گرد و غبار می شوند، شواهد نشان می
دهد خشک شدن این اکوسیستم ها منابع داخلی زیادی برای تولید ریزگرد به وجود
آورده است.
مینهای موجود در تالاب خنثی نشده اند
کریمی اما معتقد است «هورالعظیم» با مشکلات متفاوتی دست به گریبان است.
وی تائید می کند که محیط زیست تالاب در اولویت چندم قرار گرفته است:
سازمان حفاظت محیط زیست نمی تواند اولویت های کشور را تعیین کند. شاید برای
سازمان محیط زیست اولویت اول حفظ تالاب باشد و تامین حقابه را مهمترین
مساله بداند، اما برای وزارت نیرو تامین آب کشاورزی اولویت دارد و برای
وزارت دفاع امنیت کشور مهم است.
کریمی اظهار می کند: با احداث دژ مرزی در تالاب توسط عراق، مقامات امنیتی
کشورمان مصلحت را در این دیدند که در قسمت ایرانی هم دایک مرزی ساخته شود.
تنها با این شرط که کالورتهایی (دریچه ها) برای تبادل و ادامه جریان آبی
قرار داده شود تا ورود آب از این طریق تظیم شود.
وی تصریح می کند: شرایط هورالعظیم به گونه ای نیست که انتظار داشته باشیم
کارشناسان بتوانند آنجا کار کنند. مثلا مینهای موجود در تالاب خنثی نشده
اند. اگر بتوانیم تمام مسائل را در این تالاب اعم از امنیت و فقر و... با
هم حل کنیم، آن وقت هنر کرده ایم.
این مقام مسئول با بیان اینکه هورالعظیم را از پنج سال پیش پارک صلح معرفی
کرده ایم، می افزاید: اگر ایران و عراق با هم به توافق می رسیدند می
توانستند تالاب را احیا کنند.
وی درباره تامین حق آبه این تالاب اظهار می کند: خشکی بخش ایرانی
هورالعظیم زیاد به چشم نمی آید. بر اساس اظهارات وزارت نیرو، اگر در حال
حاضر بخواهیم آب بیشتری برای تالاب رها کنیم به دلیل اینکه شیب زمین به سمت
کشور عراق است، آب به سمت بخش عراقی تالاب سرازیر می شود. این در حالیست
که آنها تعهدی برای نگهداری آب در تالاب ندارند و از آن برای مصارف کشاورزی
استفاده می کنند. بنابراین باید از نظر حقوقی آنها را متعهد کرد که آب را
در تالاب نگهدارند، زیرا بر خلاف بخش ایرانی، بخش عراقی هورالعظیم در
کنوانسیون رامسر (کنوانسیون بین المللی حفاظت از تالابها) ثبت شده است.
بنابراین تا مطمئن نشویم که آب در تالاب نگهداشته می شود در رهاسازی آب
احتیاط می کنیم.
کریمی همچنین تصریح می کند: گزارشها نشان می دهد توافقی که در زمان ریاست
خانم واعظ جوادی بر سازمان محیط زیست با وزارت نفت انجام شده بود مبنی بر
اینکه چاه های اکتشافی نفت در تالاب، در یک محدوده کوچک و به صورت ایزوله
باشد عملی نشده است.
وی درباره اولویت سازمان حفاظت محیط زیست برای حل مشکلات تالاب در دولت
جدید، می گوید: قصد داریم گزارشهای جدیدی برای رئیس سازمان محیط زیست تهیه
کنیم. در گام نخست باید مساله میادین نفتی آزادگان حل شود. سازمان محیط
زیست بررسی های فنی را برای تهیه گزارش اولیه از آسیبها و اثرات چاه های
نفت در تالاب تهیه و بر اساس آن اقدامات بعدی را انجام خواهد داد.
بازگشت «ابتکار»
شواهد اما نشان می دهد که «نفت» سرنوشت «هورالعظیم» را هم تغییر داده.
علاوه بر خشکی تعمدی، اخراج ناظران محیط زیست از تالاب، ممانعت از ورود
کارشناسان، جاده سازی بی رویه، آلودگی نفتی و تاخت و تاز آزادانه
پیمانکاران چینی تنها بخشی از آسیبی است که «نفت» به «تالاب» تحمیل کرده.
باید منتظر بود و دید آیا بازگشت «ابتکار» می تواند کلید احیای هورالعظیم
باشد؟
--------------------------------
گزارش /مهر/ نادره وائلی زاده