نه مقید به قواعد تجددند و نه تعلق خاطری به هویت ایرانی دارند!

شوشان ـ عبدالرحمن نیک سرشت :

در جریان حوداث تلخ جنگ ترکیبی دشمنان تمامیت ارضی و امنیت کشور،  تحت لوای جنبش زن، زندگی، آزادی خیلی از ملاک ها و معیارهای اخلاقی و نیز هنجارهای اجتماعی جابه جا و دستخوش وارونه گی هویتی شدند. اکنون ما با جماعتی سروکار داریم که مردگان شان را طبق  سنت اسلامی کفن و دفن می کنند اما به شعائر دینی اهانت می نمایند. بر سر مزارها با ژستی روشنفکرانه کشف حجاب می کنند و حرمت اهل قبور را نگه نمی دارند.

با رجوع به آرشیو خبر، هنگامی که فروغ فرخزاد شاعره ی نوپرداز ساعت چهار و نیم عصر روز دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۴۵ در خیابان لقمان‌الدوله ادهم  چهارراه مرودشت تهران سوار بر خودرو  استیشن که متعلق به ابراهیم گلستان به اتفاق رحمان اسدی با یک خودرو استیشن دیگر  که متعلق به یک مدرسه خصوصی بوده  تصادف کرده بود وی براثر شدت تصادف  نخست به شیشه جلو اصابت و پس از باز شدن در خودرو به گوشه  ای از خیابان که جدول جوی آب قرار داشت سرش برخورد می نماید. در این حادثه که تنها مجروح آن خود فروغ بوده فورا به بیمارستان پهلوی تجریش منتقل می گردد، ولی پیش از رسیدن به بیمارستان جان می سپارد.

باز به استناد آرشیو خبر و مستندات تصویری موجود، هنگام خاکسپاری آن شاعره نوپرداز در آرامستان ظهیرالدوله واقع در خیابان دربند تهران بیشتر زنان و مردان ادیب و هنرمند چه مذهبی و چه غیر مذهبی به احترام میت و نیز حرمت آن گورستان، با پوششی مناسب، خیلی سنگین و وزین حضور می یابند البته، طبق قواعد عصر تجدد به مانند فرنگی ها که در کلیسا و دیگر مراسمات مربوط به تدفین مردگان بدون هیچ تظاهر به اباحه گری و کشف حجاب به شعائر مذهبی احترام می گذارند.

اما امروز ما با جماعتی روبرو هستیم که معلوم نیست که کافرند یا مشرک، منافقند یا ملحد، مومند یا مذنب، براستی چه باید کرد!؟
بنابراین، شایسته است شهرداری ها در مدیریت آرامستان ها تحت یک پروتکل واحد عمل نمایند و نگذارند این حریم عمومی و نیز فضای مراسمات مربوط به آن لوث شوند.چون گاها دیده می شود عده ای با ساز و آواز بر سر مزارها کنسرت برگزار نموده و عده ای دیگر نیز با کشف حجاب مانکن وار با صدها رقم فشن مد ظاهر می شوند تا به ماهواره های خبری خارج نشین سگینال بدهند که هنوز هستند در ایران عده ای که نه به قواعد تجدد مقیدند و نه تعلق خاطری به هویت ایرانی دارند.