شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۱۰۴۶۷
تاریخ انتشار: ۰۱ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۲۵
شوشان ـ میلاد رضایی :

این روزها آمریکا به شدت سعی می‌کند که هژمون شکست خورده خود را در خلیج فارس و منطقه غرب آسیا احیا کند.
آمریکا به این باور رسیده که قدرت ایران در سوریه در حال تبدیل شدن به یک هژمون کاملا غالب در کل این کشور است و بزودی سایر گروه های مخالف دولت سوریه یا به فرایند صلح دولتی وارد می‌شوند و یا آنهایی که می‌خواهند در کنار تکفیری ها و سایر گروه های تروریستی مانند ارتش آزاد بجنگند، نابود خواهند شد.
به همین دلیل آمریکا سعی می‌کند در دیرالزور سوریه به رشد خود ادامه دهد.

در کنار آن اسراییل با وجود تشدید مشکلات داخلی خود با تمام توان سعی می‌کند درمقابل ایران و متحدانش صف بندی کند زیرا کاملا اطمینان پیدا کرده روند آتش بس بین این رژیم و گروه های مقاومت روز به روز شکننده تر می‌شود و اسرائیل در تارهای کنترلی ایران گرفتار شده است.

اگر روی کاغذ نگاه کنیم می‌بینیم که در یک سال گذشته، میزان خطر حمله ناتو یا آمریکا و حتی اسرائیل به ایران به شدت کاهش یافته است زیرا هم ایران روز به روز قدرت بیشتری را بدست آورده است و همچنین بعد از شکست پروژه اغتشاشات ژینا در سال گذشته دیگر امید ایجاد یک بحران داخلی و سپس درگیری خارجی با ایران از بین رفت به همین دلیل غربی ها به سمت توافقات گسترده با ایران حرکت کردند.
اما این وسط نباید خیلی خاطر جمع باشیم ، این اتفاق در داخل خودش یک خطر پنهان از سوی گروه های قدرت صهیونیستی دارد.
هر بار که ایران و اروپا یا ایران و آمریکا به سمت اصلاح روابط خود حرکت کردند، این گروه ها با انجام اقداماتی سعی کردند روابط دوجانبه را به بهم بزنند به عنوان مثال بحران سازی در سفارت خانه های ایران، قتل های زنجیره ای، آشوب های سال 88 و...
توجه کنید تا دیروز بهبود روابط ایران با غرب به نوعی با توافق و امتیاز دهی نسبی طرفین امکان پذیر بوه که در همه آنها یک ریسمان بسیار نازک باعث تثبیت این ارتباط شده بود که براحتی و با ایجاد یک بحران ساده دچار فروپاشی میشد اما از سال گذشته و با نابودی نظم گذشته دنیا و تضعیف شدید هژمون آمریکا، محور غرب در یک اجبار ناخواسته برای ایجاد رابطه با ایران گام برداشته اند و وقتی آنها مجبور باشند دیگر چشم خود را روی هر نوع اتفاقات ناخوشایندی که در گذشته باعث نابودی روابط شده بود، می بندند و باند صهیونیستی به شدت نگران است که چگونه باید این رابطه را برهم بزند و فقط یک راه برای آنها باقی مانده و آن شروع یک جنگ است.
درواقع رفتارهای رهبران آمریکا و اسرائیل نشان دهنده این واقعیت است که هرکدام به طور جداگانه به شدت تحت فشار هستند و ممکن است در این فشار یک تصمیم اشتباه بگیرند.  
از سوی دیگر باید به موقعیت جهانی آمریکا نیز توجه کنیم، آمریکا نمی تواند نتیجه مطلوب مورد نظر خود را در مسئله اوکراین بگیرد. در اقیانوس آرام نیز احتمال دارد همه چیز بزودی به نقطه بدون بازگشت و خطرناکی برسد و نقطه مشترک برتری روسیه و چین، در این درگیری ها با آمریکا، ایران است که توانسته کنترل مرکز انرژی دنیا را به دست بگیرد و با این ابزار در حال خفه کردن آمریکا و اروپا است.

روی دیگر این سکه ضد ایرانی، ترکیه و اسرائیل است. نتانیاهو قصد دارد به ترکیه برود ،این سفر جهت برنامه ریزی نهایی برای ایجاد یک جبهه مبارزه مستقل از حضور آمریکا علیه ایران است.
اقدامات این دو در راستای تضعیف هژمون آمریکا در منطقه است.
این دو کشور به شدت به آمریکا فشار می آوردند تا برای حفظ هژمونی خود وارد یک جنگ در منطقه شود. دلایل رفتار هرکدام را در آینده به صورت جداگانه‌ مطرح میکنیم.
ضمن اینکه از طرف دیگر آمریکا و اسرائیل هم  می خواهند به هر طریقی تلاش کنند تا ترکیه را به وضعیت جنگ علیه ایران و سوریه برگردانند.
در قرن 21( آنهم با حضور قدرت های بزرگی چون ایران روسیه، چین،) ملتی هنوز فکر می کند می‌تواند توران بزرگ را تأسیس کند.
مطمئن باشید با وجود تربیت چنین ملتی، دست اردوغان برای انجام هر نوع خریتی بدون نیاز به نگرانی نسبت به هزینه های آن باز است. رفتار منافق گونه این یهودی زاده را نباید فراموش کنید که به شدت بجای آنکه به منافع مردم ترکیه فکر کند به دنبال تامین منافع رژیم صهیونیستی است.
فعلاً یک شانس بزرگ برای ایران این است که دولت اردوغان در دام فریب آمریکا برای ورود به جنگ اوکراین در دریای سیاه افتاده است.
این روزها خبر افزایش تنش بین آمریکا و ایران بر سر ترافیک نفتکش ها و رقابت بر سر تسلط کامل بر روی مسیر کشتی های عبوری تجاری در خلیج‌فارس را می شنویم.
آمریکا می‌داند اگر ایران بتواند بر این مسیر های آبی به صورت کامل مسلط شود برای همیشه کشورهای خلیج فارس باید در زمین ایران بازی کنند و در این راستا در آینده سایر متحدان اصلی ایران در محور مقاومت نیز، این کار را در مناطق تحت کنترل خود در دریای سرخ و آب های مديترانه و حتی کانال سوئز انجام خواهند داد.
اما در آینده نزدیک مرکز اصلی تنش بین ایران و آمریکا در جبهه دیرالزور سوریه است و خطر درگیری بالایی وجود دارد.
درواقع آمریکا می‌خواهد برای کاهش تمرکز ایران از تسلط کامل بر مسیر خلیج فارس به سراغ گروگان گیری مسیر زمینی اتصال ایران به دریای مدیترانه برود.
اگر تسلط ایران بر مسیر زمینی و دریایی کامل شود دیگر آمریکا به صورت رسمی از منطقه اخراج شده است و این روند اخراج آمریکا آن هم توسط کشورهای منطقه به سرعت انجام خواهد شد.
بجز آمریکا تقریبا همه قدرت های دنیا از چین و روسیه هم متوجه خطر احتمالی  تسلط ایران بر آبراه ها و مسیر زمینی‌ شده اند و اگر نبود گرفتاری و مشغول بودن آنها در جبهه های دیگر مطمئن باشید هرکاری را برای جلوگیری از این اتفاق بزرگ انجام می‌دادند اما امروز همه گرفتار هستند و بهترین فرصت برای ایران تا این کار را تمام کند.
آنها با نگرانی زیاد برای مقابله با این رفتار ایران اقداماتی را نیز انجام داده اند (که نمی‌تواند مقابل اراده ایران کاری از پیش ببرند و در آینده به صورت جداگانه به آن می‌پردازیم)  
ایران از فرصت جنگ‌ اوکراین به خوبی استفاده کرده است و همچنین ماجرای رویارویی ترکیه با روسیه بهترین فرصت را برای ایران به ارمغان آورده تا بتواند برای همیشه روسیه را نیز به یک بازیگر درجه چندم در سوریه تبدیل کند.
در حال حاضر روسیه تنها به صورت هوایی در سوریه حضور گسترده دارد و در چند ماه گذشته جنگنده های روسی و آمریکایی یگدیگر را در مقیاس گسترده تری نسبت به گذشته رهگیری کرده اند این باعث استهلاک نیروی هوایی روسیه در سوریه شده است.
حال بیاییم به رفتار آینده آمریکا در منطقه ما و پیش بینی اتفاقات آینده نگاهی بیاندازیم.

اگر به اخبار خاص منطقه نگاه کنیم می‌بینیم که آمریکا تصمیم گرفته است یک اسکادران F-16 و F-35 به منطقه غرب آسیا بفرستد.
1 ناوشکن موشک انداز ، جنگنده های تهاجمی تقویتی A-10 و عناصر مختلف شناسایی و اطلاعاتی نیز به منطقه اعزام می شوند.
آمریکا همزمان که در حال مذاکره با ایران است سعی می‌کند به همه طرف های درگیر در منطقه خصوصا اسرائیل ثابت کند که هنوز هژمون برتر منطقه است و می‌تواند منطقه را جمع کند.
به همین دلیل است که آمریکا برای آنکه هژمون خود را بدون رقیب نشان دهد سعی می‌کند با روش های مختلف مثل ارسال جنگ افزار های پیشرفته تر و یا پی ریزی حملات انتحاری اوکراین به روسیه‌، تلاش می کند توجه روسیه را به اوکراین جلب کند، تا در منطقه شام دخالت کمتری داشته باشد.
در این بین همزمان سعی می‌کند با افزایش اقدامات تهاجمی علیه ایران، نظر اسرائیل را که قبلا بخش زیادی از ذخایر مهمات استراتژیک خود را به اوکراین داده است جلب کند تا دست از ماجراجویی تازه بردارد زیرا به خوبی می‌داند که با ورود اسرائیل به جنگ با ایران اکثریت مطلق ملت های منطقه در طرف ایران صف خواهند بست و دولت های آنان نیز مجبور می‌شوند سیاست های حمایتی به نفع ایران را پیش بگیرند.
آمریکا از صلحی که بعد از چهار دهه بین کشورهای خلیج فارس و ایران برقرار شده است بسیار ناراحت است و می خواهد دوباره به عنوان تنها قدرت برتر منطقه ظاهر شود. برای اینکار این صلح باید شکسته شود. اینجاست که به بازی ترکیه نیاز دارد.
همانطور که می‌بینید پلن ها یک به یک در حال جور شدن هستند.
در این میان باید به این نکته توجه کرد که رژیم اصلی اخوانی ترکیه چه وضعیتی دارد.
وضعیت فاجعه بار اقتصادی اجتماعی ترکیه، خطر آشوب های داخلی در این کشور، ورود به جنگ با روسیه و دور شدن از امتیازات منطقه ای مثل نفت و گاز شمال عراق و سوریه باعث شده تا اردوغان به شدت به دنبال ایجاد درگیری تازه در منطقه باشد.
در حال حاضر همه این مشکلات آمریکا، ترکیه، روسیه، اسرائیل می‌تواند با یک جنگ در سوریه به شدت کاهش بیابد. حتی اگر بخواهیم غیر منصفانه به این ماجرا نگاه کنیم ایران و یاران محور مقاومت از جمله خود دولت سوریه نیز هم از این درگیری سود می‌برد.
به عنوان مثال اگر حزب دموکرات آمریکا بتواند با ایجاد بهانه ای در سوریه یک جنگ محدود را علیه ایران و محور مقاومت براه بیاندازد می‌تواند بودجه نظامی رو به کاهش ایالات متحده و کمک به اسرائیل را برای سال آینده سی تا پنجاه میلیارد دلار افزایش دهد،که مستقیم به سمت کارخانه های اسلحه سازی حرکت می‌کند این به معنای جلب نظر مافیای اسلحه که اکثرا طرفداران حزب جمهوری خواه هستند، می باشد.
با اینکار یک دو قطبی در بین طرفداران جمهوری خواهان ایجاد خواهد شد و سبد رای دموکرات ها را پر می‌کند.
در‌ گذشته بارها در تحلیل ها به دو نکته اشاره کرده بودم، اول اینکه که آمریکا به هیچ وجه نمی‌خواهد از سوریه خارج شود. خروج آمریکا از سوریه یعنی پیروزی ایران و تسلط کامل بر محور ایران به مدیترانه است که درواقع عامل اصلی اخراج آمریکا از منطقه خواهد شد.
نکته دیگر این است که غربی ها به دنبال احیای داعش یا با هر اسم دیگری هستند و کلید اصلی ارتباط این داعش جدید با منطقه گروه اخوان المسلمین است که در اختیار ترکیه قرار گرفته و آمریکا سعی می‌کند آن را از چنگ ترکیه خارج کند و با این وضعیت فجیع اقتصادی و بحرانی ترکیه به احتمال زیاد موفق می‌شود کنترل کامل اخوان المسلمین بدست سازمان سیا بیفتد که این اتفاق باعث ایجاد یک آشوب سراسری، جنگ، نسل کشی و... در شمال آفریقا و سپس منطقه ما می‌شود.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار