شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۱۰۴۷۹
تاریخ انتشار: ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۷
شوشان ـ علی ذکوی :

بارها و بارها واژه‌ی نخبگان را از زبان افراد مختلف شنیده‌ایم‌ با گرم شدن تدریجی فضای تبلیغاتی باز هم‌واژه‌ی نخبگان، لقلقه‌ی زبان کسانی شده‌است که به خوبی می‌دانند چگونه با شعارهای نخ نما شده رای مردم را بزنند و وقتی خرشان از پل گذشت بگویند شما  را در دکان فلان شخص رویت کردیم و تمام. در این یادداشت قصد داریم به جای مقصر کردن مسئولان-که قطعا مقصرند- این بار، خودِ نخبگان را مقصر کنیم. دراینجا منظور از نخبگان، تحصیل‌کرده‌هایی هستند که در دانشگاههای خوبِ کشور و تا مقاطع بالا تحصیل کردند و در حوزه‌‌های تخصصی خودشان حرفی برای گفتن دارند.

قبل از هر چیزی، باید بدانیم که در یک ساختار درست، پزشک، رئیس آموزش و پرورش نمی‌شود. مهندس، رئیس بیمارستان نمی‌شود، دامپزشک رئیس شبکه بهداشت نمی‌شود، معلم فرماندار نمی‌شود. ورزشکار، شورای شهر نمی‌شود و....

اما اینجا ایران است کشوری که مردمانش یا دم‌ از امپراطوری کورش یا نظام علوی می‌زنند اما در  عمل، اگر کسی دستش به یک صندلی مدیریت  رسید با جرثقیل هزارتنی هم جدا نمی‌شود.
سوال این است نخبگانی که با این همه جدّ و جهد مقالاتی در بهترین ژورنال‌های دنیا ارائه می‌کنندچگونه از پسِ مشکلات دور و برشان  برنمی‌آیند؟ چگونه حتی در جمع‌های فامیل مرجع اخلاقی به حساب نمی‌آیند چرا بعضا  در یک درگیری طایفه‌ای،  یک پیرمرد ۹۰ ساله از یک دکتری جامعه شناسی تاثیر گذارتر است؟  البته پاسخِ این سوالات به عوامل متعددی بستگی دارد و بماند که اساساً طرح این سوال درست است یا خیر؟ اما سعدی مَثَلی دارد که می‌گوید ده درویش بر گلیمی بِخُسبَند و دو پادشاه در اقلیمی نگنجند. یکی از معضلات اصلی، عدم اعتماد  و باور نخبگان به همدیگر است، بعضی از آنان خود را بسیار فراتر از دیگران می‌دانند و همین باعث می‌شود تا به خود اجازه‌ی همراهی با سایر نخبگان را ندهند. نخبگانی که می‌توانند با تشکیل جلسات متعدد درباره مسائل مختلف راه‌حل‌های علمی ارائه کنند و با رویکرد‌های آکادمیک، تصمیماتِ مدیران و مسئولان را به چالش بکشند، با شرکت در نشست‌های متعدد، ایده‌های کارشناسی ارائه کنند و بانفوذ در بدنه‌ی ادارات و ارائه‌ی طرح‌‌های عملیاتی، آرام آرام به مناصب بالای اجرایی کشور دست پیدا کنند در میان خودشان دافعه‌ای دارند که اجازه‌ی همگرایی نمی‌دهد و نیروهایشان تجمیع نمی‌شود لذا به ناچار، کنج عزلت گُزیده و منتظرند تا کسی از در درآید و از آنان با خواهش و تمنا بخواهد که به میدان بیایند و قطعا این اتفاق هرگز نخواهد افتاد.

سطح سواد نمایندگان مجلس این منطقه را در ادوار مختلف بررسی کنید سابقه‌ی پژوهش‌های علمی‌شان را بررسی کنید ببینید چگونه بعضا افرادی با کمترین سطح سوادِ دانشگاهی و یا با کمترین اطلاع از نحوه‌ی قانون نویسی، به لطف رانت‌های خاص، آرای طایفه‌ای و عقاید سنتی مردم توانستند بهترین تحصیل‌کردگان منطقه را پشت سر خودشان بسیج کنند و با اتکا به نامِ نیکِ آن نخبگان راهی بهارستان شوند و بدترین عملکرد را به جا بگذارند و متاسفانه حتی کمترین استفاده را از فکر و دانش این نخبگان نکنند.
 
عدم همگرایی بین نخبگان، باعث می‌شود تا عده‌ای دیگر به راحتی دور هم جمع شده پشت سر یک نفر از جنس خودشان بسیج شوند و او با حمایت عامه‌ی مردم به سادگی به نخبگان پشت کند و خود را بی نیاز از رای و نظر آنها ببیند و چقدر کارش ساده‌تر می‌شود.

آن بخش از فعالین مدنی هم که در زمره‌ی نخبگان اجتماعی به شمار می‌روند به شدت دچار رزورمرگی و بی انگیزگی شده‌اند. این گروه عمدتا در یک گروه واتساپی که احتمالا مدیرش هیچ کدام از تحصیل‌کرده‌های طراز اول شهر یا استان نیست به رد و بدل کردن اخبار و مطالب زرد وقت می‌گذرانند و منتظرند تا پای مسئولی بلغزد و عکسی از او منتشر شود تا ساعتها راجع به آن لغزش فلسفه ببافند و تئوری بنویسند که بله ما از اول هم میدانستیم که این گونه خواهد شد بدون آنکه کوچکترین تلاشی برای ارائه راه حل و برون رفت از وضعیت موجود ارائه کنند.

جمیع این حرف و حدیثها ما را به این نتیجه می‌رساند که ابتدا باید یک اجماعی بین نخبگان شکل بگیرد، سپس بین عامه‌ی مردم فضای اعتماد نسبت به نخبگان ایجاد شود و مرجعیت رسانه و رویکرد های علمی، به  اظهار نظرهای نخبگان وابسته شود، تا آغازی باشد بر پایان ناشایسته سالاری ها و مردم به جای متوسل شدن به افرادی با سوابق نه چندان قابل دفاع به سراغ نخبگان بروند.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار