شوشان ـ حامد ملحانی :
راننده تاکسی بودن، شغل شریفی است. از بین دنده و کلاچ و فرمان، رزق حلال در آوردن برای اهل و عیال، هنر می خواهد. نصف روز را بین آسفالت و چراغ قرمز و ترافیک و مسافر بداخلاق و بوی بنزین و دود اگزوز گذراندن، شیرمرد یا شیرزن می خواهد.
اما بخشی از همین راننده تاکسی های شریف، شاید به خاطر گیرافتادن در یک اتاقک آهنی سیار و شاید هم به خاطر حشر و نشر با هزار جور آدم مختلف، علاقه زیادی به تحلیل وقایع و حوادث روز دارند!
این سبک تحلیل و تفسیر وقایع، البته فقط منحصر به رانندگان تاکسی نیست. در جمع های فامیلی، در کلاس درس دانشگاه، در سخنرانی این طرفی ها و آن طرفی ها، در گروه های مجازی و کلا در هر جا که بشود مفت، حرف زد، می توان از این سبک تحلیل ها، مستفیض شد!
تحلیل هایی با سه ویژگی مشترک: اطلاعات ناقص، استدلال غلط، نبود دید جامع و از بالا به مسئله!
و البته جنگ رژیم غاصب صهیونیستی بهانه جدیدی است برای شنیدن این سبک تحلیل های تاکسی طور، به خصوص از برخی دوستان مخلص، دلسوز، جوگیر و احساساتی!
دوستانی با ۲۰، ۳۰ سال سن که دسترسی اطلاعاتیشان به خبرها، منحصر به چهار تا کانال و گروه تلگرام و واتس آپ و ایتا و بله است و تا الان حتی یک بار صدای انفجار را از نزدیک نشنیده اند و چنان از جغرافیای نبرد دورند که همسایه های فلسطین اشغالی را باید از روی گوگل مپ نام ببرند، از منبر تاکسی مجازیشان بالا می روند و سید حسن نصرالله را به خاطر سخنرانی دیروزش شماتت و فرماندهی محور مقاومت را به سازشکاری و محافظه کاری و عقب نشینی متهم می کنند!
شاید به خاطر همین هاست که سید مقاومت در سخنرانیش می گوید آنها که منتظرند من امروز اعلام جنگ کنم بدانند ما از ۸ اکتبر وارد جنگ شده ایم!
جنگ! البته واژه سه حرفی است که این رانندگان فضای مجازی فقط هجی کردنش را بلدند، نه مثل سید که چهل سال است دارد جنگ را زندگی می کند و پسرش و بهترین دوستانش را در همین راه، داده است!
شگفتا که در این فضای بی در و پیکر مجازی، دیکته فرمانده هوشمند و صبور مقاومت را که یک سخنرانیش، ۴ میلیارد بیننده داشته است و نفس ها را در تل آویو و لندن و واشنگتن درون سینه گرگ ها حبس کرده است، این تحليل گران جوگیر و احساسی باید صحیح کنند!
عجب دنیایی شده است! رانندگان تاکسی، می خواهند به خلبان شاتل فضایی، پارک دوبل یاد بدهند! غافل از اینکه این جبهه مقاومت که با همه محدودیت ها و قلت نفرات و امکاناتش، نفس استکبار را به شماره انداخته، فرماندهان کاربلد زیادی دارد که می دانند کی، کجا، چگونه و چقدر، گلوله و کلمه را شلیک کنند!