چالش های استان از مدیری به مدیر دیگر منتقل می‌شود!

شوشان ـ اکبر بهاری :


یک ارزیابی اولیه نشان میدهد عموما در استان خوزستان در طی چندسال اخیر عملا مسأله یا بحران جدید یا به اصطلاح غ ق پیش بینی رخ نداده است و بلکه شیف مشکلات از دوره‌های قبل به دوره های پیش رو است.

یک بررسی گذری نشان می‌دهد چالش های که در دهه ۸۰ داشتیم تا به الان پا برجاست و تنها پیچیده تر، عمیق تر و بزرگتر شده است و با مدیریت بده زیر فرش حالا! تا الان پیش رفتیم و آنچه فهم عمومی نشان میدهد مهمترین معضل خوزستان فقدان تصمیم گیری های سخت است !

وقتی بحران ها مدام انباشته و انباشته تر می شود، تصمیم گیری ها بهمان اندازه سخت تر و شجاعت و درایت بیشتری می‌طلبد که این جاست مدیریت کلان معنا و وزن پیدا میکند!

استان خوزستان با ظرفیت های سرشار صنعتی، اقتصادی، کشاورزی، حمل و نقل، جغرافیایی، مرزی، گمرکی و نفت و گاز و پتروشیمی هم‌چنان به لحاظ آمار بیکاری و تاب آوری اجتماعی در سطوح نزدیک به پایین قرار دارد! حاشیه نشینی و آسیب های اجتماعی از دیگر معلول های علت فوق الذکر است!

ریز گرد، انتقال آب کارون، بالاامدن آب فاضلاب، مترو، سدسازی خاصه گتوند، حق آبه تالاب‌ها ، تخریب بنای تاریخی و نبود گردشگری سلامت و تاریخی و طبیعی، ضعف سیستم بهداشتی و درمانی ، نبود سرانه کافی ورزشی و فضای سبز، آموزش عالی خسته، توسعه نیشکر غیرپاسخگو و سوزاندن نی ها،بیکاری جوانان، حاشیه نشینی ، مدیران پروازی، صنعت های آلاینده و بی خیر برای استان،طرح ۵۵۰ هزار هکتار بی سرانجام، مشکلات مرزی بین شهرهای و تقسیمات مرزی در اهواز و کارون تا بندر امام، آموزش و پرورش روبه افول، مسایل فرهنگی و تیراندازی در مراسم ها، سد معبرهای لاینحل و راهنمایی رانندگی کم فروغ،مهاجرت نخبگانی و خالی شدن روستا و نابودی صنعت کشاورزی، دخالت همزمان ۱۸ نماینده مجلس در امورات اجرایی و خاصه انتصابات، مدیران ضعیف در بخش سیاسی، فساد عصیان کرده در شهرداری ها اینها همان مسایلی است که تقریبا بخش عمده ،خاص خوزستان است ، بخش عمده، قابل حل است، بخش عمده، گیر بودجه نیست، بلکه ضعف مدیریت است!

در پایان سال دوم دولت اول آیت الله رییسی همچنان این مسایل به قوت خود باقی است و رفته رفته زنگ پاسخگویی دولت فرا می رسد و با وجود تلاش های صورت گرفته باید پاسخ دهند.