شوشان ـ سمیرا ضرابی :
پیشرفتِ یک جامعه را، می توان به وسیله ی موقعیتِ اجتماعی زنان، اندازه گیری کرد.
کارل مارکس
ما بدونِ زنانِ خوب،مردانِ کوچکیم!
نادر ابراهیمی کتاب آتش بدونِ دود
لزوم ِ حضورِ بانوان، در عرصه های اجتماعی،سیاسی،فرهنگی و ... به عنوان افرادی که نیمی از پیکر اجتماع را،تشکیل می دهند ملموس است و به وضوح قابل درک!
پس از رؤیت ِ لیستِ پیشنهادیِ کابینه ی دولت،
به وضوح دریافتیم که در کشور ما فقط خوب شعار می دهند و خبری از اجرا نیست!
بانوان را پیش از رأی گیری، ارج و قرب می دهند و در فراز می نشانند، لکن در میدانِ عمل به گفته هایشان، بر نام ها و نشان ها،خط می کشند!
ما خوزستانی ها که دِین مان را به گواهِ همگان، هم به اسلام و هم به ایران،ادا نموده ایم،باز هم موردِ اجحاف، واقع شدیم!
نخبگان و اندیشه ورزانِ نامیِ خوزستان،باز هم مشمول ِ مرحمت ِگوشه ی چشمی از زمامداران نشدند و همچنان در گوشه ی عزلت، برای ایرانِ جان، اندوهناکند!
نخبگانی چون عالیجنابان پروفسور قبادیان،دکتر مقتدایی،دکتر سید عماد طباطبایی با آن رزومه ی قوی و مردمداری بی نظیر شان و عزیزان عرب ، لر تبار و دیگر همتباران (که چون فرصت کوتاه ست و سفر جانکاه، و حوصله را، تاب نخواهد بود بر خوانش این نوشتار! لاجرم نامشان زینت بخش این مرقومه نشده است !عذر می خواهم از پیشگاه شان!)موردِ بی مهری و مشمولِ ایده ی تمامیت خواهی عده ای شدند و خوزستان با این همه استعداد، مظلوم واقع شده است.
گفتند در راستای نهادینه شدن اندیشه و تضمین ِ رویکردِ وفاق ملی،تأسی نمایید!
شنیدیم! و به روی چشم!
اما جهت ِ تحکیم ِ این پیوند، آیا بهتر نمی بود از سر دیارانی، چون جناب دکتر حاجی بابایی وزیر آموزش و پرورش دولت احمدی نژاد نیز مدد می جستید؟!
بگذریم!سخن کوتاه کنم!
بانوان را رخصت ِ حضور ندادید.
جای خالیِ سرکار خانم دکتر پروانه سلحشور با آن رزومه ی سیاسی، اندیشه ی نیک و دانش متعالی شان،در لیست پیشنهادی، به غرور ملی بانوان نهیب می زند و فرمان مان می دهد به مطالبه!
نه فقط برای حضور ایشان،بلکه برای حضور تعداد بیشتری از بانوان نخبه در هیأت وزیران!
آیا این خواسته ی بر حق،مخالف ِ قانونِ اساسی و آرمان های شهدای ماست؟!
ما بانوان به جِد، در این خصوص،خواهانِ تغییر هستیم و تعیُنِ رویکرد ِ افزودنِ وزرایِ زن، به کابینه ی دولت چهاردهم! تبعیض و تک قطبی گرایی را بدرود بگویید.
و انتظارِ قشرِ بانوان را در راستایِ تعالی ِ رویکردشان قطعیت ببخشید!(که همانا دعوت از دیگر بانوانِ نخبه در کابینه ی دولت چهاردهم می باشد.)
جناب دکتر عارف اخیراً فرمایش داشته اند؛معاونان وزرا، از بین زنان و جوانان انتخاب می شوند! حق سکوت است یا جبران مافاتِ اشتباهِ زمامداران!؟
باید به ایشان بابت این همه سخاوت، در بذل و بخشش ِ معاونت ها به زنان و جوانان،آفرین ها گفت و به مرام و معرفت ایشان،غبطه ها خورد؟!
جناب دکتر عارف،با احترام! چرا شکاف های جنسیتی و به قول خودتان شکاف های نسلی را ایجاد می نمایید؟!
به بانوان و اندیشه شان بها داده ، محترمشان بدانید و بدارید. جوانانِ آینده ساز را میدان دهید!
بین جامعه و بانوان، ایجاد ِ شکاف و فاصله ننمایید!
رفتارهای ایجاد کننده ی شکاف های تبعیض آمیز را پایان داده،
رخصت دهید پتانسیلها و توانایی های مدیریتیِ بانوان و جوانان، در خدمت و یاری رسان به آبادانی و سربلندی ایران باشد.
هم گفتمان بانوان، و هم گفتمان جوانان،( که باز هم جمع کثیری از جوانان را بانوان ایرانی تشکیل می دهند) حرف ها برای گفتن دارند.
گفتمان سازنده را تعریف نمایید و در راستای ایجاد تحول و اصلاح وضعیت موجود،از ملت ایران و اندیشه شان مدد بطلبید و عطف به مطالباتی که دارند و در حضور تمام نارسایی های موجود،فرجام ِ تکرار را آغازگر باشید.
مدیریت ها را به ایشان بدهید،به جرأت می گویم، بانوان اگر بهتر از آقایان نباشند، بدتر از آنان نخواهند بود!
با توجه به ژرفایِ توسعه نیافتگی در کشور ما، و در جهتِ ترویجِ توسعه یافتگی، تلاش شود بانوان به حق و حقوق شان، پیوند داده شوند.
استمرار ِ نخبه سوزی، تا کِی؟! انزوا تا به کِی؟! شاخصه های جمهوریت و مدنیت را ملاحظه نمایید!
مشاهده ی سرزمینِ سوخته،با این همه استعداد و توانایی، تشدید ِ بحران ها و شکاف ها را یادآور می شود.
اندیشه گر سیاسی، در این اثنا،باید ورود کند و جهت حذف بحران، کوشا باشد،لکن! چنین چیزی را شاهد نیستیم.
آنچه به وضوح، مشاهده می شود، دامن زدنِ عده ای است به بحران ها.
در سرزمینِ ما، در میدان ِ نزاع بر سرِ قدرت،آنچه مهم است و ارجحیت دارد، منفعتِ شخصی است به همتِ قدرتِ لابیگر ها.
ظرفیت ها را نادیده گرفتن،خوب نیست.
شکاف های باب شده،آسیب های اجتماعی_فرهنگیِ وحشتناکی را به دنبال دارد.
فضا را ایجاد نمایید،فرصت ها را که نباید بخشید، باید ایجاد نمود!
فضایی ایجاد شود که توان بالقوه ی بانوان و جوانان ایرانی، به فعلیت برسد.خواسته ی مشترک ِ
نسلِ جدید، با افکارِ ما سازگار نیست.
حرمت بگذارید،تا در سایه و پناهِ این حرمت ها و صد البته حُسنِ اعتمادها، مدیریت ِمدیران قوی را شاهد باشیم.
بحرانِ کارآمدیِ مدیران را با انتخابِ ناکارآمدان، تشدید ننمایید!
به تجربه را،تجربه کردن خطاست! و آزموده را آزمودن خطاست مصداق نبخشید در این زمانِ تاریخیِ خاص!
مبرهن است و البته شایسته،که صاحب نظرانِ تئوریسین مسلک،چشم ها را بشویند و جور ِ دیگر ببینند.
تمایت خواهی را در پایِ سربلندی ایران،قربانی کنند.
بین حاکمیت و جامعه، خاصه جامعه ی بانوان،فاصله ایجاد نکنند. رویِ اندیشه ها خط نکشند.موجباتِ سلبِ اعتمادِ مردم را مسبب نشوند.
ایجاد ِتشکیلات ِ مدنی با محوریت بانوان را،باعث شوند.
مشارکت جویی از بانوان در فعالیت های اجتماعی،سیاسی،فرهنگی،اقتصادی و ... در دستور کار خود قرار دهند.
اینگونه، انسداد سیاسی پایان خواهد یافت و فرآیندهای ارتباط با سیستم بین الملل متبلور خواهد شد.
به امیدِ فردایی بهتر در پرتوِ برقراریِ عدالتِ اجتماعی و تحققِ دموکراسی و ایجادِ سبکِ زندگیِ دموکراتیک.
ایرانِ جدید، ایرانِ مدرن!