شوشان ـ منوچهر برون :
افزایش جمعیت، موضوعی نیست که تنها با توصیهای فردی یا هیاهویی رسانهای تحقق یابد. این مسئله، ریشه در لایههای عمیق اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی روانشناختی جامعه دارد. وقتی از رشد جمعیت سخن میگوییم، در واقع از توسعهی متوازن انسان و زیستبوم او صحبت میکنیم. از افق آیندهنگری سخن میگوییم، نه از صرفِ تکثیر عددی انسان.
امروز بسیاری از خانوادهها، در آستانهی تصمیم برای فرزندآوری، خود را میان دو کفهی سنگین قرار دادهاند؛ یک سو ندای وجدان، نیاز به تداوم نسل، عاطفهی مادری و پدری، و آموزههای دینی و ملی. و در سوی دیگر، دغدغههایی از جنس معیشت، مسکن، تحصیل، سلامت، اشتغال، ازدواج آیندهی فرزندان و زیستن در جهانی ناپایدار. طبیعیست که در چنین میدانی، تصمیمها نیز محتاطتر و گاه محافظهکارانهتر باشد؛ نتیجهاش میشود خانوادههای تکفرزند یا دوفرزندی، که نه از سر بیمیلی، بلکه از سر نگرانی پا پس میکشند.
بیتردید، دغدغه افزایش جمعیت از نگاه رهبر انقلاب نیز تنها یک شعار نیست؛ بلکه طرحی جامع، کلاننگر و مبتنی بر زیرساختهای عینی و ملموس است. تأکید ایشان بر ضرورت برنامهریزی دقیق در حوزههای رفاه اجتماعی، عدالت اقتصادی، فرهنگسازی، بهداشت باروری، تسهیل ازدواج و آموزشهای بنیادین، نشان میدهد که این مطالبه یک بستهی کامل توسعهای است؛ نه دعوتی خشک و بیپشتوانه به فرزندآوری.
با این حال، گاه در تریبونهای رسمی، شاهد اظهاراتی هستیم که نه تنها با این نگاه کلان هماهنگ نیست، بلکه گاه به ضدتبلیغی برای اصل موضوع تبدیل میشود. بیانهایی از این جنس که زنی در فلان روستا ده یا سیزده فرزند به دنیا آورده است، اگرچه ممکن است بهظاهر تحسینبرانگیز باشد، اما در غیاب تبیین وضعیت آن مادر، رفاه خانوادگی، آموزش فرزندان، بهداشت جسم و روان، و کیفیت زندگی، نمیتواند حجتی برای توصیه عمومی به فرزندآوری باشد. این نگاههای سادهانگار، بیش از آنکه الهامبخش باشند، موجب سوءتفاهم و مقاومت اجتماعی میشوند.
افزایش جمعیت، تنها زمانی موفق خواهد بود که همزمان با آن، زیرساختهای حمایتی تقویت شود. جوانی که دغدغه کار و خانه دارد، خانوادهای که نگران آینده تحصیلی فرزندش است، مادری که از کمبود پزشک متخصص یا امکانات درمانی در مناطق محروم رنج میبرد، نمیتواند صرفاً با توصیه و شعار قانع شود. باید برای این مردم، افق قابل لمس زیستن ساخت؛ آیندهای که در آن تولد هر کودک، نه باری بر دوش خانواده، بلکه فرصتی برای بالندگی جامعه باشد.
بیبرنامگی در این حوزه، تنها آمار جمعیت را بالا نمیبرد؛ بلکه خطر گسترش بیکاری، آسیبهای اجتماعی، فقر مزمن و ناامیدی ساختاری را نیز در پی دارد. نمیتوان از جامعه خواست فرزند بیاورد، اما زیرساختها را در همان نقطهای نگه داشت که در دهههای قبل بودهاند. توسعهی جمعیت، بیتوسعهی عدالت، رفاه و کیفیت زندگی، جز انباشت بحران، حاصل دیگری نخواهد داشت.
امروز زمان آن است که نهادهای متولی، رسانهها، نظام سلامت، آموزش و پرورش، و مهمتر از همه سیاستگذاران کلان کشور، گفتوگویی جامع، شفاف و همهجانبه دربارهی جمعیت، کیفیت زندگی، و آینده ایران شکل دهند. وگرنه، ما در میان غوغای شعارها، کودکان بسیاری را به دنیا خواهیم آورد، بیآنکه جهانی بهتر برایشان ساخته باشیم.