شوشان ـ جعفر دیناروند :
پژوهش در معنای لغوی، مترادف با،بازجست، بازرسی، تتبع، تحقیق، تدقیق، تفحص، جست وجو، مطالعه، استیناف، تمیز و رسیدگی است.این معنایابی، در مقدمه و آغازینی برای دریافت،مفید خواهد بود.اینکه چه چیزی بازرسی شود یا بازجست در کدامین موضوع صورت گیرد؟چرا به تتبع نیازاست و چگونه تحقیق انجام گیرد؟مباحثی علمی و متمایز از نگرش های عامیانه است.در یک نظر کلی،پژوهش،امری انسانی .نیازی برای رفع مشکلات بلکه حل مسائل جامعه است.این بدان معناست که نوع بشر با توجه به سدها و موانع پیش روی خود،در پی برداشتن آن هاست.در این رابطه،جوامع به دو بخش عوامی و علمی متمایز می شوند.منتظر ماندن و کنار آمدن با مصائب از ویژگی های جوامع عام نگر است.اینکه مرور زمان،مشکلات را رفع و نیرویی خاص به یاری آن ها خواهد شتافت، از دیگر خصوصیات آن هاست.در مقابل آن،کوشش های علمی و نگرش های عمق نگر،سببی برای یافتن ریشه ها و علل می گردد.ارائه ایده ها در قالب تدوین فرضیه ها و سپس آزمایش آن ها،با هر نتیجه ای،موفقیت آمیز خواهد بود.این ،بدان معناست که بسیاری از مشکلات جوامع ،انسانی است زیرا نوع بشر آن ها را به وجود می آورد و اوست که باید آن ها را حل و فصل نماید.از همین زاویه است که پژوهش به عنوان مسیری درست، جهت یافتن ریشه ها و قطع نابسامانی ها،مطرح می شود.ماهیت این راهکار،بدون شک،علمی است و از قوانین دانش، پیروی می کند.اینکه جامعه دچار افسردگی است یا عصبانیت در میان مردم،موج می زند،با کشاندن مسئله به دادگاه و زندان،حل نمی شود.این مورد،به ویژه در مرکز پژوهش های جامعه شناسی،از اهمیت خاصی برخوردار است.عصبانیت با عصبانیت قابل رفع نیست.جنگ با جنگ،رفع نمی شود.باید به ریشه ها پرداخت و اساس را مورد توجه قرار داد.این مهم زمانی مورد توجه قرار می گیرد که به وجود آن، احساس نیاز شود.جوامعی که پژوهش را امری مهم تلقی نمودند،بسیاری از مشکلات را حل و به آرامش نسبی رسیدند.بر این اساس،باید کوشش ها را به سمت علمی نگری و به تبع آن،اندیشمندی،سوق داد و این،از مسئولیت های پایه ای اندیشمندان و متفکران جامعه است.پس،چرخش به سمت تحقیق گرایی و فاصله گرفتن ازاحساس نگری،زمینه رشد و بالندگی جامعه را ایجاد می کند.پژوهش,امری علمی و نیازی روشن برای حل مشکلات انسانی و مسیری برای توسعه و پیشرفت انسانگرایانه است.جوامعی که چنین باوری داشته باشند،مردمانی آرام و منطقی خواهند داشت.