شوشان ـ حسن دادخواه :
استان خوزستان افزون بر داشتن پیشینه درخشان در حوزههای مربوط به فرهنگ و هنر، از پیشینه بلند و قابل قبولی در حوزه رسانههای نوشتاری نیز، که به نوعی به فرهنک، در پیوند است، برخوردار می باشد. از مجلههایی که از سوی دستگاههای صنعتی برای خانوادههای کارمندان و کارگران وابسته، تهیه و توزیع می شد تا روزنامه های خصوصی و مستقل از دولت!
ناگفته پیداست که سردبیران و نویسندگان و اصحاب این رسانههای نوشتاری و صاحبان فرهنگ و هنر، در واقع فرزندان همان پدرانی اند که کارمندان و کارگران و کارشناسان دستگاههای صنعتی یاد شده بودند!
اگر تاکنون، تاریخچه پیدایش انواع هنرها و تولیدات فرهنگی در خوزستان گردآوری نشده است، جا دارد که این مهم نیز، مورد توجه علاقمندان به تاریخ شفاهی قرار گیرد و پیشینه تولید مطبوعات خوزستان را به ویژه پس از انقلاب و در سه دهه اخیر، تدوین و منتشر کنند.
در میان روزنامههایی که در سه دهه اخیر در خوزستان تولید می شده و می شود، روزنامه هایی وجود داشته و دارد که سردبیر و مدیر مسئول و صاحب امتیاز آنها، چهره های دانشگاهی بوده و هستند و یا صبغه فرهنگی و هنری آنان، بر دیگر وجوه شخصیتی آنان غلبه دارد.
این مطبوعات، گاهی جلوتر از زمان، به پیش بینی و پیش یابی مسائل و مشکلات خوزستان پرداختند و از این بابت چه بسا مورد بی مهری و طرد قرار گرفته یا تا مرز تعطیلی و پایان کار، کشیده شدند.
با این وجود و به هر دلیل و علت، کمتر دیده شده است که این دسته از مطبوعات، به مسائل عموم دانشگاه از جمله دانشگاه مادر یعنی دانشگاه شهید چمران اهواز بپردازند و در شناساندن و معرفی چهره های علمی و فرهنگی و تاثیرگذار آن، اهتمام ویژه داشته باشند و یا راه درج وچاپ یادداشت های تخصصی و نیمه تخصصی اعضای هیئت علمی دانشگاه در آن باز و هموار باشد.
از میان مطبوعات کنونی خوزستان، بی گمان، روزنامه متن محور «خوزیها»، نشان از خیزش نو و گامی بلند و تازه در تاریخ مطبوعات خوزستان بلکه کشور، در پرداختن به زیربناهای فکری و اندیشهورزی دارد و کوشش درخوری را وقف و صرف پاسداشت از چهره های دانشگاهی، بازتاب دادن دیدگاه های علمی و جامعه محور آنان و بزرگداشت و قدردانی از زحمات و رنجهای علمی و فایده رسان آنان دارد.
از این سو نیز، خوشبختانه و در میان حدود ۷۰۰عضو هیئت علمی دانشگاه مادر، تعداد قابل قبولی از آنان، افزون بر تولید مقالات تخصصی و علمی برای مجلات دانشگاهی، می کوشند تا با نگاه علمی به مقوله های مورد نیاز جامعه، کارگزاران و برنامه ریزان و نهادهای بالا دستی کشور را در رفع مشکلات و باز کردن گره های کور راهنمایی کنند و مشورت دهند!
پیوند دو سویه میان دانشگاهیان و روزنامه خوزیها، گر چه به هر حال، برخاسته از دیدگاه و نگاه مستقل فرهنگی و اجتماعی و سیاسی مستقل و غیر وابسته در هر دو سو، حکایت دارد ولی جامعه محوری، مردمداری، آسیب شناسی علمی، رعایت مصالح ملی و استانی در واقع استوانهها و ستون های این کوشش رسانهای بوده و هست و از همین روست که هیچ دسته بندی تعریف شده ای میان نویسندگان آن، دیده نمی شود جز مشارکت دلسوزانه و خردورزانه و عمیق برای حل مشکلات و آگاهی بخشی و بازتاب دادن دیدگاه های اصیل!