امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان ـ مجتبی حلالی :
گاهی حق مان تضییع می شود. براحتی آنچه که حق مان بوده و هست را سلب می کنند. مصداق بارز حق ستادنی ست و نه دادنی.
برای حق باید جنگید. باید تلاش کرد. باید چانه زد. باید رگ گردن گذاشت. اما مستدل. با آگاهی. با مستندات. با صداقت. اگرچه در برابر این هم مقاومت و مخالفت هایی وجود دارد، اما به هر ترتیب نباید کم گذاشت و در نهایت نتیجه هرچه شد اما تلاش و جنگ خود را به نمایش گذاشته باشیم. اینگونه برای روح و فکر خودمان نیز بهتر است. اینکه برای آنچه حق و دلخواهمان بود جنگیدیم و صبر کردیم و تحمل کردیم و گاهی چشم و گوش بستیم.
حق و حقوق بدین معناست که باید در ازای آنچه که انجام داده ایم، چیزی دریافت کنیم. این می شود حق. گاهی با چشم می بینیم که تکه ای از چیزی که متعلق به ماست را دیگری تصاحب می کند و یا قصد دارد درآن سهیم شود. اینجا حقی درحال تضییع شدن است و باید وارد معرکه شد و به پشتوانه آگاهی و مستندات مان از حق و حقوق مان دفاع کنیم.
اکنون که در آستانه برگزاری انتخابات مجلس و خبرگان رهبری قرار داریم، بد نیست دقیق تر شویم بر افرادی که کاندید شده اند. افرادی که قرار است از حق مان در کلیه حوزه ها دفاع کنند.
شرایط استان رضایت بخش نیست. آمار بیکاری از یک سو، شرایط کشاورزی از سوی دیگر، وضعیت آلایندگی های معلق در هوا از یک سو، نحیف شدن رودخانه خاطرانگیز کارون بدلیل انتقال آب از سرشاخه ها از سوی دیگر. اینها یک معنا دارد، آنگونه که باید کسی برای این مرز و بوم همت نکرد. عزمی نداشت. رگ گردن متورم نساخت.
طی چند روز اخیر تماس های متعددی از سوی افراد مختلف برقرار شد. افرادی که می خواهند تبلیغات کنند. سوار بر موج شوند. جنجال بیافرینند، رک و پوست کننده و جسور سخنرانی کنند. از دست های پشت پرده حرف بزنند و در صورت ورود به مجلس تحول و تغییر ایجاد کنند.
تعدادی از این کاندیدها تقاضای نوشتن مصاحبه در ازای پرداخت هزینه داشتند. در حوزه های مختلف سوالاتی مطرح و سپس مصاحبه کننده، پاسخ را نیز خود به نثر درآورد. بعنوان مثال یکی از آنها می گفت: در باب حجاب و عفاف چگونه موضع گیری کنم؟ می شود تو برایم بنویسی؟ دیگری می گفت: برای حل مشکل بیکاری چه راه حل هایی می توان ارایه کرد؟ می توانی برایم یک متن جنجالی حاضر کنی؟ دیگری می گفت: مقابل دوربین نرفته ام لطفا هرجا ایرادی در سخنانم بود قطعش کن که پاسخ ها را مرور کنیم. و ...
لابلای همین گفتگوها، در خصوص سبد رای شان نیز سوالاتی کردم و برآوردهای همه نشان می داد که دست کم دور دوم خواهند رفت. به پشتوانه رای از فلان صنف و فلان منطقه و ... جالب ترینش اما گروه 500 نفره در ایتا بود که هر کدام با خود تعدادی رای می آورند و لینک را به دیگران ارسال می کنند و دوستانی هم در سایر مناطق دارد و با همین حساب کتاب برای خود نزدیک به 20 هزار رای قایل شد.
به خودم آمدم. این دیگر چه وضعی است؟ اینها دقیقا درخود چه دیدند که خود را در قامت کاندیدای مطرح مجلس دیدند؟ اینها چه توانی، چه تخصصی و چه ظرفیتی در خود حس می کنند که فکر می کنند می توانند 4 سال نماینده مردم باشند؟
شرایط اقتصادی مردم را لمس کرده اند؟ از بیکاری خبر دارند؟ از نداری ها و تنگدستی خبر دارند؟ در مورد ظرفیت های استان اطلاعاتی دارند؟ می دانند وقتی با وزیر و سایر نمایندگان استان های دیگر مواجه شدند باید چگونه از حق مردمی که به او رای داده اند دقاع کند؟
افرادی که توانی در موضع گیری در ساده ترین مباحث اجتماعی و اقتصادی ندارند، آیا می توانند صاحب فکر و ایده برای حل و یا کاهش مشکلات مردم باشند؟
مردم نیز باید هوشیار باشند. هر رای مسوولیت آفرین است. اینکه یک نفر به من رای دهد، بی شک تا قیام قیامت باید بابت آن رای پاسخگو باشم. نه تنها پاسخگو که باید در عمل نیز نشان دهم که برای رای و انتخابت حرمت و ارزش قایل بوده ام. مردم باید بدانند که چرا و چه کسی را بعنوان نماینده خود برمی گزینند؟ انتخابی برای توسعه و آینده شهر و کشور و یا به امید گوشه چشمی برای شغل و غیره.
مردم بدانند هر رای میلیاردها ارزش دارد. آینده فزرندان جامعه در گرو همین رای هایی است که قرار است به افراد داده شود. لیکن، آزموده را آزمودن خطاست. چراکه خوزستان بیش از هر زمانی نیاز به نمایندگانی اصلح، کارآمد، توانمند، متخصص و جسور دارد.
راه حل و توصیه: کدام نماینده طرحی را آغاز کرد و به سرانجام رساند؟