شوشان ـ نوید قائدی :
گرچه نگارنده بیش از دو دهه است درباره عوارض قوم گرایی مطالب زیادی منتشر کرده؛ اما بررسیهای میدانی نشان میدهند متأسفانه به دلیل ضعف نهادهای مدنی و سیاسی (احزاب فراگیر و تأثیرگذار) یا شاید نواقص قوانین انتخابات (حضور فردی کاندیدا خارج از دامنه فعالیت احزاب و لیستهای سیاسی)، در برهههای انتخابات افراد گوناگون به دلایل رأیآوری بر مشی قومگرایی تأکید دارند که نتایج مثبتی برای جامعه در پی ندارد. انتخابهای قومی در حوزههای انتخابیه با اقوام مختلف میتواند آسیبهای متعدد و جدی به همراه داشته باشد که به برخی از آنها بهاختصار اشاره میشود.
اولین آسیب تضعیف وحدت ملی است، تمرکز بر قومیت بهجای هویت ملی، انسجام و همبستگی اجتماعی را تضعیف میکند، بهجای همدلی و همکاری رقابت و تنش بین اقوام مختلف زیاد میشود و سوءاستفاده از احساسات قومی برای منافع شخصی و سیاسی بیشتر مدنظر قرار میگیرد.
دومین آسیب ناکارآمدی در اداره امور است، زیرا انتخاب افراد بر اساس قومیت بهجای شایستگی و تخصص، منجر به ناکارآمدی در اداره امور میشود، بهجای حل مشکلات عمومی جامعه تمرکز بر مسائل قومی بیشتر میشود و گاهی فساد و سوءاستفاده از قدرت توسط افراد نالایق نمود پیدا میکند.
سومین آسیب بیعدالتی و تبعیض در جامعه است، تمرکز منابع و خدمات در یک قوم خاص، به تبعیض و بیعدالتی علیه اقوام دیگر میانجامد و منجر به عدم دسترسی اقلیتها به فرصتهای برابر در زمینههای مختلف میشود، همچنین افزایش نارضایتی و تنشهای اجتماعی از دیگر عوارض آن است.
چهارمین آسیب افراطگرایی و خشونت در سطح جامعه است، سوءاستفاده از احساسات قومی تحریک شده توسط گروههای افراطگرا، میتواند منجر به خشونت و حتی ناامنی شود. البته منظور تحریک تنشهای قومی برای منافع سیاسی است.
اما بارها در خصوص راهحلها مطالبی منتشر شده است که افراد زیادی صحه گذاشتهاند؛ اما در کوران انتخابات همین افراد مجدد بر مشی قومگرایی تأکید داشتهاند که گویا بهعنوان عارضهای مزمن وجود آنها را فراگرفته است، اما بهناچار به بخشهایی از راه بهصورت خلاصه و تیتروار اشاره میشود.
اولین مورد ترویج هویت ملی است، تقویت آموزشوپرورش برای ترویج هویت ملی و احترام به اقوام مختلف، تشویق به گفتگوی بین اقوام و تبادل فرهنگی و حمایت از برنامههای فرهنگی و هنری که به وحدت ملی کمک میکنند.
دومین مورد تمرکز بر شایستگی و تخصص است، انتخاب افراد بر اساس شایستگی و تخصص، بدون درنظرگرفتن قومیت، ایجاد نظام شایستهسالاری برای جذب افراد باصلاحیت و افزایش آگاهی عمومی در مورد اهمیت انتخاب افراد شایسته از مهمترین موارد این بخش است.
سومین مورد عدالت و برابری در سطح جامعه است، توزیع عادلانه منابع و خدمات بین اقوام مختلف، تضمین دسترسی برابر به فرصتهای آموزشی، شغلی و اجتماعی برای همه اقوام و مبارزه با تبعیض و نابرابری بسیار کارساز خواهد بود تا این چرخه باطل و توهمزا از سطح افکار عمومی و مشی بعضی مسئولان زدوده شود.
چهارمین مورد گفتگوی بین اقوام است، تشویق به گفتگوی بین اقوام برای حل مشکلات و سوءتفاهمها، ایجاد فضای صلحآمیز و دموکراتیک برای تبادل نظر و گفتگو و افزایش آگاهی عمومی در مورد فرهنگ و حقوق اقلیتها میتواند مؤثر باشد.
در نهایت، لازم به ذکر است که انتخابهای قومی در حوزههای انتخابیه با اقوام مختلف، میتواند پیامدهای منفی متعددی برای جامعه داشته باشد. تمرکز بر هویت ملی، شایستگی و تخصص، عدالت و برابری، و گفتگوی بین اقوام، از جمله راهحلهایی هستند که میتوانند به کاهش این آسیبها کمک کنند که متولیان کشور و مسئولان ارشد استان بر اساس ترسیم یک نقشه راه مهندسی فرهنگی میتوانند ریشه بسیاری از توهمات ذهنی افراد را درمان و جامعه از این مشی بیمارگونه نجات دهند.