اینستاگرام شوشان
شوشان تولبار
آخرین اخبار
اینستاگرام شوشان
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۱۱۰۵۹
تاریخ انتشار: ۰۴ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۴:۵۷
شوشان ـ سیدمحمدرضاموالی زاده :

۱- دموکراسی یا حکومت مردم بر مردم و به اصطلاحِ بومی شده در فرهنگ سیاسی ما ، مردم سالاری ( که در پیوند با آموزه های دینی عنوان مردم سالاری دینی یافته است ) وقتی می تواند شکل واقعی خود را بیابد که درهمه ارکان جامعه و در تمامی زمینه ها اعم از سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادی و... مدخلیت و نمود داشته باشد در این خصوص چند مثال از موارد پربسامد را که بارها و بارها اینجا و آنجا توسط مردم بیان شده ، ذکرمی کنم :

۲-در عرصه اقتصاد اگر قرار باشد در یک سو عده ای سودجو با استفاده از رانت اطلاعاتی و روحیه و مهارت برقراری ارتباطات ناسالم ، ویژه خواری نمایند و خود و فرزندان و اطرافیانشان در داخل و خارج از کشور در ناز و نعمت به سر برند اما در آن سو طبقه متوسط جامعه  پیوسته رو به تحلیل رود فاصله دارا و ندار روز به روز بیشتر شود و خیل عظیمی از مردم علی الدوام با معضلات عدیده و فزاینده معیشتی مواجه  باشند و فشارهایطاقت فرسای اقتصادی را تحمل کنند آیا وجدانا دیگر جایی برای سخن گفتن از مردم سالاری در عرصه اقتصاد باقی می ماند ؟
بر اساس اعلام سازمان شفافیت بین الملل ، شاخص ادراک عمومی از فساد اداری  و روابط ناسالم  اقتصادی  در ایران در سال ۲۰۲۲ ، در بین  ۱۸۰  کشور ۱۴۷  بوده  است یعنی اینکه درصد بالایی از مردم تصویر روشن و اعتماد بخشی در این زمینه ندارند این آمار زیبنده کشور ما نیست  

۳- در عرصه فرهنگ و رسانه آیا واقعا آنچه دست اندرکاران امور دنبال می کنند همانی است که مردم می خواهند؟ مثلا بخش قابل توجهی از مردم خواهان شنیدن ربنای مرحوم شجریان در مبارک رمضان ازصداوسیما بوده اند بارها گفته شده که آنان با این نغمه دل انگیز ، حس و حال خوبی در لحظات معنوی آستانه اذان مغرب پیدا می کنند ، نغمات دیگر هم نتوانسته اند جای این مناجات خاص را بگیرند . سوال اینجاست که واقعا چه مشکلی پیش می آمد اگر این اتفاق می افتاد و این دعای چنددقیقه ای از رادیو و تلویزیون  پخش می شد؟ این کار ساده آیا باعث افزایش رضایت مندی مردم می شد یا نارضایتی آنها را در پی داشت ؟
 
۴-سوال اساسی اینجاست که  ردپای مردم و سلیقه و خواست آنان چقدر در برنامه های دستگاه های فرهنگی و اجتماعی از جمله صدا و سیما دیده می شود ؟ مثالی دیگر ذکر کنم : در خصوص برنامه های ورزشی تلویزیون بارها و بارها گفته شده که مردم به عادل فردوسی پور گزارشگر توانمند فوتبال و اجرای موفق او در برنامه نود علاقه مند هستند واقعا چرا به این خواست عمومی در این زمینه توجهی نمی شود ؟ ایشان چه جرم  بزرگ و ذنب لایغفری مرتکب شده که نبایستی در صدا و سیما برنامه ای اینچنین  پر مخاطب داشته باشد؟       

 ۵- در عرصه رسانه  واقعا فیلترکردن  شبکه های اجتماعی آن هم در شرایط عادی چه توجیهی می تواند داشته باشد ؟ آیا مسئولین امر نمی دانند که چه مبالغ کلانی به جیب دلالان فروش فیلتر شکن سرازیر می شود ؟ آیا مردم خواهان ادامه فیلترینگ هستند ؟ اگر اینگونه است پس علت استفاده از این حجم انبوه فیلتر شکن در گستره کشور چیست ؟

۶- در قضیه حجاب ، اکثریت مردم دیندار کشورمان  ضمن اینکه به رعایت حداقل های شرعی باور دارند اما درعین حال  شیوه های تبلیغی و تنبیهی موجود را وافی به مقصود نمی دانند و معتقدند که باید روش ها و ابتکارات بدیع و جذاب و اثرگذاری  به کار گرفت تا در این زمینه کارساز واقع گردد سوال این است که چقدر به نظرات اکثریت مردم در این خصوص توجه  شده است ؟  (ضمن اینکه اساسا آیا مسائل اجتماعی را می توان به صورت مجرد و انتزاعی و بدون توجه به سایر مسائل در حوزه های اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و...  حل کرد)

۷-یا مثلا در عرصه سیاست خارجی آیا رویکردها و اقدامات و نوع ارتباطات و نزدیکی به کشورها ودوری از آنان دقیقا مطابق  با آن چیزی است که  مردم می گویند ومی خواهند ؟ مثلا آیا دیدگاه  مسئولین  نسبت به  روابط  با روسیه با دیدگاه مردم  در این خصوص  یکی  است ؟  و یا اینکه در عرصه فعالیت های سیاسی ، آیا می توان  بدون  وجود احزاب  قوی و کارآمد و مردمی و نیز رسانه های  توانمند و پرسشگر به عنوان  دو پایه شناخته شده دموکراسی در جهان ، مردم سالاری را به صورت مطلوبی محقق نمود؟  آیا بسترهای  مطلوبی  در این زمینه ها فراهم  شده  است ؟

۸- نکته اساسی این است که  جایگاه  نظر سنجی از مردم و به کار بستن نتایج حاصل از آن در سیاست گذاری ها و تصمیم سازی ها و تصمیم گیری های خرد و کلان در عرصه های مختلف چیست
  
۹- بر روابط فی ما بین حوزه های مختلف اعم از اقتصادی ، سیاسی ،اجتماعی ، فرهنگی
 و...قانون ظروف مرتبطه حاکم است این حوزه ها کاملا با هم  مرتبطند و نمی توان آنها را از یکدیگر جدا نمود تحقق مردم سالاری  بدون توجه به این پیوستگی و درهم  تنیدگی اساسا امکان پذیر نیست مردم سالاری تک ساحتی نیست  کثیرالاضلاع است و وجوه مختلفی  دارد
بین مردم سالاری در این حوزه و آن حوزه بایستی تناسب وجود داشته  باشد نمی توان  مثلا  در اقتصاد مردم را عملا غریبه  شمرد اما در سیاست رای آنها را تعیین کننده دانست  مفاهیم  و موضوعاتی  همچون  مردم سالاری  یک  کل  منسجم  و همگون  و یکپارچه اند ، اصولا چتر مردم سالاری  بایستی بر همه موضوعات ، همه اقشار ، همه اقوام ، پیروان  همه  ادیان الهی  و  مذاهب  اسلامی ، همه نحله های  فکری ، صاحبان  همه مشاغل  و صنوف ،  بر زن و مرد و پیر و جوان  گشودگی  و  گسترش  داشته  باشد

 ۱۰- نکته دیگر اینکه  مردم سالاری نمی تواند سینوسی  باشد  گاهی به  محاق  رود و گاهِ  دیگر سر برآورد و هویدا گردد مردم سالاری یا هست یا نیست ، اگر هست بایستی به گونه ای پیوسته  و به صورت یک روندِ امتدادیافته و بدون انقطاع و مستمر در همه عرصه ها در زمان ها و مکان های  مختلف وجود داشته باشد

۱۱-دموکراسی  پروسه  است  و مقوله ای  همچون  انتخابات    یک  پروژه  است  پروژه  جای  پروسه  را نمی گیرد هم عرض آن نیست بلکه زیرمجموعه آن است و ذیل  آن  تعریف  می شود  
انتخابات  آغاز دموکراسی نیست بلکه محصول آن است ( این گزاره ها چیزی از اهمیت انتخابات  نمی کاهند  ، انتخابات  موضوع بسیار مهمی است تا جایی  که بایستی  آن  را گرانیگاه و مرکز ثقل دموکراسی نامید  ) ضمن  اینکه  نکاتی در خصوص پیش نیازهای یک  مشارکت  پرشور و فعال در انتخابات وجود دارد  که در اینجا فرصت پرداختن به آن نیست قبول کنیم که اگر  در گذر زمان در عرصه های مختلف به  قوام و دوام  مردم سالاری  پرداخته بودیم  حضور پرشور مردم در هر انتخاباتی هم  به صورت  طبیعی به  دنبال  آن می آمد    

۱۲-نه  تنها در قضیه انتخابات بلکه به طور کلی باید گفت که اصولا  ما کشوری  پروژه محور هستیم  نه پروسه محور ، به  قول  دکتر همایون کاتوزیان ما جامعه ای  کوتاه مدت هستیم  اصلا  انگار روحیه ما  این  جوری  است  به اصطلاح فوتبالی ها دقیقه نودی هستیم حال و حوصله  برنامه ریزی درازمدت و  پای بندی به آن را نداریم  تا جایی که مثلا برنامه ۵ ساله  را درمجلس  تصویب  می کنیم اما همان  برنامه را می توانیم  طی مصوبه  دیگری  با دو سوم  آراء   نقض  نماییم   

 ۱۳-مردم ما وقتی می توانند از برکات مردم سالاری  بهره مند شوند که احساس  کنند در همه عرصه ها امکان  مشارکت  دارند و  در مدرسه ، دانشگاه ، اداره ، کارخانه ، ورزشگاه ، مسجد ، محیط کسب وکار ،
عرصه فرهنگ و هنر و رسانه ، حزب و سازمان مردم نهاد و انجمن و داخل و خارج  و... این رای  و خواست و نظر آنان  است که  تجلی می نماید و بروز و ظهور دارد

۱۴- مردم سالاری  مطلوب  وقتی به خوبی محقق  می شود که تصمیمات  واقدامات  فرامرزی ، ملی ، منطقه ای  و محلی برآیند و حاصل جمع  خواست  و اراده آحاد مردم  باشد

۱۵- این  یک  تجربه  ذی قیمت جهانی  است  که  قبض  و بسط دموکراسی  برای  هیچ  بخشی از جامعه ، نه مردم و نه دست اندرکاران  امور نتوانسته سودمند  واقع  شود

 ۱۶- به عنوان کسی که کمی با قانون اساسی آشناست و چند ترمی هم حقوق اساسی  تدریس نموده  معتقدم  که عجالتا  در چارچوب  همین  قانون  هم  می توان دموکراسی را بسط و توسعه  داد و این  مهم  متوقف بر تغییر قانون  اساسی  نیست ( تا زمانی  که  متناسب  با شرایط  و مقتضیات روز  تغییرات لازم در آن صورت گیرد)

 ۱۷-پرواضح  است که رویکرد قاطبه ملت فهیم و متدین  ایران به گونه ای از دموکراسی است که یله و رها نباشد این دموکراسی  به  معارف الهی و آموزه های دینی و احکام متعارف  شرعی و سنتها و ارزش های بنیادین  اعتقادی و هنجارهای اخلاقی توجه  دارد این دموکراسی نسبتی با آشفتگی و  بی نظمی و رفتارهای ضد اجتماعی و اباحه گری و  ترویج زشتی ها و پلشتی ها ندارد  این دموکراسی جامع  و مانع است و برونداد آن  هرج و مرج  و  ازهم  گسیختگی امور  نخواهد بود اتفاقا بسترهای  فرهنگی ، اجتماعی ، روانی و رفتاری  را برای  توجه  به  تکالیف  در برابر رعایت حقوق  و تنظیم رابطه این  دو با یکدیگر  بیشتر فراهم  کرده و میثاق  مشترک  دولت  و  ملت را برای حرکت  در چارچوب  منافع ملی و  رشد و توسعه و تعالی جامعه مستحکم تر و تضمین یافته تر می نماید، این دموکراسی  بردارهای  نیروهای عظیم  و  پرشمار  جامعه را در راستای  پیشرفت  همه جانبه کشور  همگراتر  و  همسوتر خواهدکرد

 ۱۸- مردم سالاری  هر چه جاندارتر ، بانشاط تر ، گسترده تر ، عمیق تر و همه جانبه تر ، روابط  حاکمیت  و مردم صمیمانه تر ، شفاف تر ، پویاتر ، سازنده تر و مستحکم تر،
براستی آیا این  دستاورد کمی است ؟
 
نام:
ایمیل:
* نظر:
اینستاگرام شوشان
شوشان تولبار