شوشان ـ محمد دورقی :
بارداری 150 ساله ی *مادر سنت* از *پدر مدرنیته* در ایران هیچگاه منجر به تولد فرزندی نشد.جیغ های طفل حاصل از این پیوند می توانست ما را از خواب جزم اندیشانه ی تاریخی مان بیدار کند اما آثار این بارداری فقط و فقط در حد ویارهای نازآلود باقی ماند و *داشتن کاکل زری توسعه هیچگاه از حد آرزویی شریف یا تمنایی نجیبانه گذر نکرد*.نفت اما آمد و همه ی گونه های این فقدان را برای ما جبران کرد. نفت و فرهنگ متصل به آن اگرچه ضامن توسعه همه جانبه نبود،اما توانست سبب ساز ورود مدرنیته یا حداقل ظواهر و عناصر مهمش به ایران باشد.رابطه نفت و توسعه، تضمنات نظری و عملی خود را دارد و هیچ انسان منطقی برای رد این ادعای بدیهی و این حجت روشن،تلاش نمی کند.
نفت،قابلهی تولد بسیاری از کشورهای خاورمیانه هم بوده است.موهبتی ارزنده ومجالی مغتنم برای عروج از خاکسترنشینی و یک مگاابزار کارا برای پشتیبانی از ساحت های ملتهب سیاسی.معروف است که گفته می شود علل موجده( یا علل محدثه)، علل مبقیه هم هستند.نفت،هم موجد شکل نوین بسیاری از کشورهای خاورمیانه بوده است و هم عامل اساسی در بقا و تحول معجزه وار آنها.هیچ پیکرتراشی جز نفت نمی توانست ریخت و شمایل نامتجانس و قناسدار دولتهای فاقد نهادهای مدرن اقتصادی و سیاسی و اجتماعی منطقه، منجمله ایران قاجاری را، آنچنان بتراشد که آنها را به آرزوگاه جهان یا حداقل به جایی کاملا تحول یافته تبدیل نماید.کشورهایی که کاروان مدنیت،آنها را در ایستگاه قرن 14میلادی، پیاده کرده بود اینک با بلیط نفت، در فِرست کلاس پروازِ ترقی سوار شده اند.این ید بیضایی که به تاریکنای تباه کشورهای خاورمیانه، شان و روشنی بخشیده است از گریبان نفت بیرون آمده است.
در طول یازده دوره ی مجالس قبلی، نمایندگانی را از اقشار و تخصص ها و خاستگاه های مختلف به مجلس فرستادیم و علیرغم تلاش ها غیرقابل انکار و زحمات غیر قابل فراموشی،نتیجه ای که منجر به تحول چشمگیر در شهرهای این استان گردد حاصل نشد.مطالبات متعدد استان متناسب با این ثروت کلان خدادادی محقق نشد.نه کشاورزی، نه صنعت،نه اشتغال، نه آموزش، نه بهداشت و درمان و نه زیرساخت های رفاهی استان ما، آنچنان که باید و شاید،رشدی شایان و درخور نداشتند.در برنامه هفتم توسعه فصلی به محیط زیست اختصاص پیدا نکرده است. معلوم نیست نمایندگان خوزستان در مجلس شورای اسلامی از چه نظام ترجیحاتی پیروی می کنند که علیرغم اینکه آلودگی هوا و خشکسالی و تبعات زیست محیطی آنها چندین سال است که به مساله ی اول خوزستان تبدیل شده اند تلاشی برای گنجاندن این معضل اساسی در برنامه هفتم توسعه نداشته اند.آنچه عیان است این است که *ما در خوزستان از بحران نمایندگی مطالبات رنج می بریم* و باید در انتخاب هایمان برای گزینش نمایندگان پارلمانی تجدید نظر کنیم.این بار نیاز است تا از سر ضرورت به کاندیداهای نفت اعتماد کنیم.یقین دارم که اعتماد به کاندیداهای نفت اعتبار و کیفیت نمایندگی استان ما را بشکل ایجابی دگرگون خواهد کرد.سازمان نفت به لطف آموزش های ویژه و فرآیندهای خاص جامعه پذیری کارکنان، از منظم ترین ومتعهد ترین عملیاتهای شغلی برخوردار است.بروکرات های بی ادعا و فروتن این سازمان حساسیت فوق العاده ای به استمرار صحیح عملیات سازمانی و تعهد بی نظیری به تاب آوری و بقای بهره ورانه ی سازمان شان دارند. این صفات شغلی ویژه، اسباب توفیق هر ماموریت شغلی هستند.این کاندیداها در صورت حضور در مجلس از این مزیت استثنایی برخوردارند که دیگر لازم نیست همهی هم و غم خود را معطوف به ایجاد شرایطی برای التحاق به وزارت نفت کنند و در نتیجه، تمام تلاش شان را برای اعتلای شایسته ی استان بکار خواهند گرفت. بروکرات های نفتی، گشاده دست و ایدهمند و بسیار متعهد هستند و بصورت نظام مند و الگوریتمی عمل می کنند و می توانند با استفاده از ظرفیت و پتانسیل آشنایی قبلی با وزارت متمول و کارگشای نفت این استان را متناسب با ثروتش شکوفا کنند.به بروکراتهای شایسته نفت یعنی جناب آقایان مهندس *محمد جشنی* و *سید فواد آلبوشوکه* اعتماد کنید و قیادت نهضت توسعهی همه جانبه استان را به آنها بسپارید.یقین بدانید که این اعتماد بشارت بخش و کارساز خواهد بود.