شوشان ـ عبدالرحمن نیک سرشت :
دولت تدبیر و امید با تمام ناکارآمدی و فرصت سوزی هایی که داشت برخلاف دولت سیزدهم از حیث رویکری و تصمیم گیری از اتحاد درونی نسبتا محکمی برخوردار بود چون قوای سه گانه یکدست نبودند و دولت نیاز به این انسجام داشت.
اما امروز آنچه ما در دولت سیزدهم به وفور مشاهده می کنیم حاکی از تشتت آرا در هسته ی قدرت است که موجب تفرق مواضع نیل بر ضعف تصمیم گیری در ارکان پیرامونی می گردد.
ناگفته نماند که این مساله ناشی از رقابت های منفی آن دسته از بازیگران سیاسی می باشد که در یکدست سازی قوای سه گانه و چینش وزیران کابینه نقش اساسی داشتند و جناب آقای رئیسی بعنوان رئیس جمهور توان ایستادگی و مخالفت با آنها را ندارد.
به هرحال این وضعیت متشتت در حوزه ی حکمرانی موجب شکاف در هسته قدرت و ناهماهنگی تصمیم و عمل در پیرامون شده است.
همانطوری که می دانیم ما در دوره ی احمدی نژاد و روحانی شاهد معضل ریزگردها در استان خوزستان بودیم که این بحران در دوره ی روحانی به اوج خود رسید و تبدیل به مصیبت ملی گردید. زیرا، هجوم ریزگردها همزمان زندگی شش استان کشور را مختل و به مخاطره انداخته بود که به هر طریق ممکن کارشناسان توانستند کانون های فعال سازی ریزگردها را شناسایی نمایند. یعنی، بزرگترین آنها که خشک شدن هور العظیم به دست وزارت نفت بود و نیز آن مناطقی که فاقد پوشش گیاهی بودند.
همانطوری که آرشیوهای خبری شهادت می دهند.این معضل با آبگیری و احیای تالاب هور العظیم و نهال کاری در آن مناطق فاقد پوشش گیاهی به طرف گردید و از آن تاریخ به بعد ما دیگر هجوم فاجعه آمیز ریزگردها را تجربه نکردیم.
البته همزمان با معضل هجوم ریزگردها در اواخر دولت روحانی ما شاهد مشکل آبگرفتگی خیابان ها و معابر شهر اهواز پس از بارندگی های شدید بودیم که کارشناسان نیز علت این معضل را نیز تشخیص داده بودند و مقرر شد که شبکه ی دفع فاضلاب و آب های سطحی به خاطر فرسودگی و ریزش در چند نقطه شهر بازسازی و مرمت شوند که به لطف مقام معظم رهبری بودجه ی مکفی از طریق صندوق ذخیره ارزی تخصیص داده شد و با وجود این که آبفای خوزستان همزمان به شکل ضربتی کار عملیاتی را شروع و اغلب خیابان های شهر اهواز را مورد حفاری قرار داده بود به موجب آن در این چهار سال شهر اهواز در محاق ترافیک فرو رفته و مردم بخاطر بارندگی های شدید هم اذیت شدند و هم خسارت دیدند.زیرا، اهواز حالت ونیزی به خود می گرفت و چون صدای مردم و منتقدین از رسانه ها بلند می شد. فوری پای مسوولین شرکت آبفای خوزستان را به محاکمه می کشانند و یا در نهایت عزل می کردند و برای خالی نبودن عریضه هم که شده بود یقه ی شهرداری اهواز را نیز می چسبیدند و آنها را متهم به کم کاری و بی عرضه گی می کردند تا از این رهگذر نشان بدهند که حواسشان جمع است در حالیکه نه قانونا شهرداری این وسط کاره ای بود و نه این محاکمه ها و عزل و نصب ها تاثیری در اصل قضیه می گذاشت. یعنی؛ اکنون که در ایام نوروزی سال ۱۴۰۳ هستیم با توجه با آن هزینه کردهای نجومی نتیجه مطلوبی در جهت رفع معضل که در نیت صالح رهبری و همت بلند دولت بوده هیچ چیزی برآورده نشد.
براستی، چرا اصلا، وزیران کابینه ی دولت سیزدهم معضلات پیچیده ی استان خوزستان را ساده فرض می نمایند و چرا بعضی از مدیران اجرایی ضعیف را بکار می گمارند. آری، همان مدیرانی که در مقام پاسخگویی ناتوان و الکن هستند و از حیث رفتاری شکل و شمایلی چون زهاد قرن پنجم هجری دارند و از حسن بصری قشری ترند.
آری، بعضی از این مدیران بیشتر به درد خانقاه، دیر و یا صومعه می خورند تا کار اجرایی، چون تخصص لازم در جهت حل مشکلات را ندارند و اگر می داشتند که به این سرعت عزل و نصب نمی شدند.