شوشان ـ عبدالرحمن نیک سرشت :
اغلب اساتید علوم سیاسی درک عینی و تجربی دقیقی از حوزه ی سیاست در ایران ندارند. مثلا، آن بزرگواران در خصوص سلسله الذهب یا نسل های به جا مانده از دودمان هایی که اجدادشان به کشور خدمت و یا خیانت کردند و یا همچنین در قتل و غارت های محلی و هجمه های تاریخی نقش داشتند کمتر دست به تحقیق و پژوهش زدند. فقط، اخیرا، می بینیم که بعضی از دانشوران تاریخ پژوه در مساله ی نفوذ در مورد نسل های یهودی تازه مسلمان که به آنوسی ها مشهورند از حیث شجره شناسی خانوادگی تحقیقات مختصر و غیر بسنده ای را انجام دادند .
به هر حال در اوایل انقلاب اسلامی به این جور مسائل اهمیت بیشتری داده می شد ولی به مرور زمان این رسالت خطیر هم نادیده انگاشته شد. به گونه ای که همان خاندان ها کم کم و بطور خزنده پست ها و منصب را اشغال کردند و مسبب اختلاس ها و ناکارآمدی ها شدند که جای آن دارد دلسوزان نظام با یک بازبینی دقیق در خصوص گزینش اشخاص و رجالی که قرار است زمام امور در قدرت اجرایی و سیاسی کشور را بر دست بگیرند اصلاحاتی چند بعمل آورند.
القصه، در بحبوحه ی تبلیغات دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی حوزه رامهرمز و رامشیر افرادی از این دست به یکباره بعد از سکوت معناداری سروکله شان پیدا شده و تریبون داری نامزد مورد نظرشان را عهده دار می شوند و بدون این که نقل گفتمان راهبردی توسعه محوری از انتخابات داشته باشند با شور و اشتیاق زائد الوصفی از تقسیم کیک قدرت براساس سهم الارث قومی و طائفه ای سخن به میان می آورند که انگار کرسی مجلس به مثابه ی حقابه کشاورزی است که بر اساس بنچاق تقسیم گردد .زهی افسوس، متاسفانه این معضل ناشی از نگاه غارتی به قدرت سیاسی است که ریشه در تاریخ ایران زمین دارد.
نگارنده برای بار دیگر از نخبگان و سرآمدان این حوزه انتخاباتی تقاضامند است که قویا به صحنه بیایند و با خلق یک گفتمان راهبردی توسعه محور آن دسته از مردم را که دور اول به هر دلیلی رای ندادند به مشارکت دعوت کنند . زیرا حضور حداکثری مردم پای صندوق های رای موجب خواهد شد.نقشه ی این افراد برای تقسیم کیک قدرت بر اساس سهم الارث طائفه ای کمرنگ شود.