شوشان ـ حسن نسیمی :
طی روزهای اخیر لابلای سیل اخبار زرد و رنگارنگ دنیای مجازی دو خبر و تصویر نوشته بیشترین بازخورد را داشت. دو تصویر و خبری که در نگاه اول هیچ ارتباط موضوعی با هم ندارند اما با قدری دقت و هوشیاری میتوان آن ها را در راستای هم تعبیر و باز تعریف کرد.
مورد اول مربوط به تصویری کنایه ای از تفاوت سینمای ترکیه و حقیقت جامعه مدرن ترکیه است. این تصویر نوشته مقایسه ای مضحک میان چهره واقعی سربازان ترکیه یک قرن گذشته با سر و وضعی مشمئز کننده و تصویری از سربازان روتوش شده و فتوشاپی عثمانی در سینمای ترکیه برای القای تصویری قهرمانانه از سربازان گذشته خود و در کنار بازنشر این تصویر همزمان خبری تلخ در صدر اخبار اجتماعی ایران قرار میگیرد. اتفاق تلخی که قلب هر ایرانی نژاده و وطن دوستی را به درد می آورد.
حکم قصاص سرهنگ جوانمردی از افسران ارشد فراجا یا همان نیروی حافظ امنیت آن هم بواسطه انجام ماموریت و در حال ایجاد نظم و امنیت در مقابل عده ای اغتشاشگر.
شاید تعحب کنید که چه ارتباطی میان این دو موضوع میتواند وجود داشته باشد.
موضوع ساده و بدیهی است. در تمام دنیا نیروهای حافظ امنیت و ارتش آن کشور از چنان احترام و اقتداری در جامعه برخوردار هستند که در صورت اهانت به این افراد، شدید ترین قوانین تنبیهی از سوی نهادهای قضایی آن کشورها شامل حال هتاکان می شود.
در تمام کشورهای دنیا بخش اعظمی از بودجه های دولتی، صرف ساختن فیلم، سریال و محتواهای نفیس هنری برای نشان دادن اقتدار نیروهای پلیس و ارتش خود می شود.
تصویر سربازان ترک، مشتی از این خروار بود آن هم نه متعلق به سینمای هالیود یا بالیود بلکه در کشوری که هم مرز با ما است و بیشترین مراودات فرهنگی و اجتماعی را با ما دارد.
حال به ماجرای تلخ قصاص سرهنگ جوانمردی نیم نگاهی میندازیم. در روز باخت تیم ملی ایران به آمریکا در مسابقات جام جهانی و در اوج دو قطبی بودن جامعه و هیجانات و التهابات آن روزها، جوانکی خام، برای تجمع اعتراضی فراخوان می دهد.( در فیلمی هم که در یکی دو روز اخیر منتشر شده و منتسب به دوست مونث مقتول است، نیز موید همین موضوع است.)
مقتول (مهران سماک ) در اجتماعی که خود عامل آن بوده به اشتباه و آن هم بوسیله گلوله پلاستیکی (و نه جنگی) توسط پلیس حاضر در صحنه کشته می شود و حال بعد از این ماجرا از سوی نهاد قضایی، برای فرمانده میدان شب حادثه حکم قصاص نفس یعنی اعدام صادر می شود. به همین سادگی..
این حکم که مورد رنجش طیف انقلابی شد و موجی از اعتراض و تظلم خواهی از سوی نخبگان، فعالان رسانه و کنشگران اجتماعی به دنبال داشت و البته باید برای به این رنجش احترام قائل شد چرا که آن ها به وفور این موضوع را دیده اند و صد البته حداقل در همین یک مورد باید دست مدیران رسانه ملی ایران را بوسید. چرا که شبی نیست که از کشته شدن مردم عادی توسط پلیس کشورهای معاند، خبری روی خروجی رسانه ملی قرار نگیرد. در پیش چشم جهانیان و در مقابل لنز دوربین شهروند خبرنگاران، پلیس یک کشور معاند و غیر دوست، متهم ( و نه مجرم ) را بدون ذره ای رحم و مروت، به قتل می رساند و جالب اینکه سیستم قضایی آن کشور نیز با تمام توان، از اقدام قاطع نیروی حافظ امنیت خود حمایت میکند. اما این گوشه دنیا و در کشور عزیز ما ایران، نیروی پلیس که به هر دلیلی (عمد یا غیر عمد؛ سهوا یا ارادی ) شخص آشوبگری را مورد هدف قرار می دهد، و اکنون باید منتظر اجرای حکم قصاص باشد.
در این میان ذکر چند نکته حائز اهمیت است؛
اول آنکه افراد نخبه جامعه بویژه سلبریتی های بی دردی که که اتفاقا خود از مقصران و عاملان تهییج مردم در آن فتنه کذایی بودند و برای برائت حکم قاتلان نیروهای امنیتی از جمله شهید عجمیان و شهید الله وردی و دیگر شهدای امنیت، هشتک نه به اعدام ترند میکردند، در صورت داشتن وجدان بیدار، اکنون لازم است در مورد قصاص سرهنگ جوانمردی نیز، هشتک نه به اعدام را ترند کنند.
نکته مهم بعدی تنزل روحیه نیروهای حافظ امنیت است. آیا با این تفاسیر می توان امیدوار بود که نیروهای مدافع امنیت در مقابل فتنه های بعدی باز هم با اقتدار به وظایف خود عمل کنند؟! آیا این حکم [ حتی اگر به مرحله اجرا هم نرسد] موجب دلسردی و تضعیف روحیه نیروهای امنیتی نخواهد شد؟!
نکته بعد که میتواند به عنوان یک اهرم حمایتی به کمک وکلای سرهنگ جوانمردی بیاید رجوع به مسائل فقهی و استمداد از مراجع، فقها و علمای دینی است. گرچه نگارنده قویا تاکید میکند تخصصی در حوزه مسائل فقهی ندارد اما آیا نمیتوان بر اساس نص روایات و احادیث موجود، نسبت به این موضوع از دریچه دین نگریست؟!
در همین رد و بدل شدن سیل پیام ها گوشه ای خواندم که پیامبر گرامی اسلام (ص) به دلیل این که یکی از سربازان لشکرش، شخص دیگری را به اشتباه به قتل می رساند دیه آن شخص را از بیت المال مسلمین پرداخت کرده و آن بزرگوار اینگونه از نیروی نظامی تحت امر خود حمایت می نماید [ الله اعلم ]. حال با توجه به این سیره الهی، نمیتوان با بهره گیری از فقه اسلامی جلوی قصاص نفس یک نیروی انتظامی مسلمان شیعه گرفته شود؟!
از سوی دیگر، پدر مقتول که طبق آنچه که در رسانه ها منتشر شده است، خود از جمله افرادی بوده که به دلیل حمل نزدیک به ۴۰۰ کیلو گرم مواد مخدر! به هر دلیلی از زیر بار حکم نجات یافته و اکنون به عنوان مدعی، خواستار قصاص افسر ارشد نیروی انتظامی کشور است.
در پایان باز هم تاکید می شود این حکم خدای ناکرده چه اجرا بشود و چه اجرا نشود، و تا همین مرحله نیز بار روحی منفی به دنبال دارد. دلسردی نیروی پلیس از انجام ماموریت و عدم اعمال قدرت توسط نیروهای نظامی و انتظامی در مقابل ارتکاب جرم و بزه از سوی مجرمین و همچنین جری کردن خلافکاران، معاندین، معارضین و آشوبگران تبعات منفی این حکم است.
حال با توجه به جمیع جهات و آنچه که گفته شد، یکبار دیگر به چهره بزک کرده سربازان عثمانی در سینمای ترکیه نگاه کنید و با هم آرزو کنیم که روزی برسد که چهره سربازان وطن و نیروهای مدافع امنیت ما نیز، نه صرفا بر پرده نقره ای سینما و قاب جادویی تلویزیون، بلکه در ذهن مردم کشورمان با تندیسی از اقتدار و عزت حک و ماندگار شود و با امید به لغو حکم قصاص سرهنگ جوانمردی و آرزوی سلامتی، طول عمر و عزت برای تمام عزیزان مدافع امنیت و سربازان وطن در هر رنگ و لباسی.