نخبگان جامعه از تعویق برکناری و جایگزینی مدیران ضعیف آزرده شده اند!!!

شوشان ـ  دکتر حمید خادم مسجدی :

 توجه توجه متن کشوری فرامنطقه ای است!!!

در مطلع سخن تقدیر و تشکری داشته باشیم از مدیرانی که شب را از روز نشناخته تلاش های فراونی کردند تا دانشگاهی در شهر و استانی پا بگیرد و جهادگونه به بهترین شکل در جهت پویایی جامعه گام برداشتند...سر در بدن ما انسان ها؛ فعالیت های مختلف را تنظیم  و به عنوان فرمانده، نقش آفرینی می کند، حال فلسفه وجودی دانشگاه های مختلف نیز همانند مغز انسان برای تأمین نیروی انسانی کارآمد جاهای مختلف از جمله پزشک و معلم و ....  برای  نیازمندی های جامعه نقش آفرینی کنند...حال اگر رئیس آن دانشگاه ضعیف عمل کند آن شهر و استان و به تبع آن کشور  گرفتار چه مصیبت هایی می شود؟

 فرمول تشخیص قوی از ضعیف بودن کار یک رئیس به راحتی قابل تشخیص و رصد می باشد بدین صورت است که در روز اول ابلاغ ریاست چه امکانات و نیروی انسانی به وی سپرده شد و اکنون بعد از گذشت این زمان ...وضعیت توسعه محیط فیزیکی؛ کادر اداری، استاد و ...دانشجو چه تعداد هست؟ برتری دانشگاهی خروجی تحقیقات، موفقیت دانشجویان، توسعه اساتید، ثبات مالی و مشارکت جامعه نیز اشاره نمود..
آیا تعداد نیروی انسانی سپرده شده و تعداد دانشجویان بیشتر، ثابت و یا کمتر شده است؟  اگر تعداد و میزان شاخص ها بیشتر شده که پیشرفتی صورت گرفته و به فال نیک می گیریم و بایستی از رئیس دانشگاه تقدیر کرد اما اگر  رئيسی، دانشگاه را به مرز تعطیلی و یا با حرکت لاک پشتی اداره می کند که این شیوه تعامل و مدیریت پسرفت و به درد منطقه و استان و کشوری نمی خورد چرا که با این شیوه اگر ۱۰ سال دیگر مدیر بماند اتفاق خاصی در مجموعه نمی افتد و سبب معطل شدن نیروی عظیم انسانی و پرورش نیافتن و عدم آبادانی را به ارمغان خواهد آورد که از علائم عدم نظارت استانی و  ضعیف بودن لایه های استانی و کشوری را نیز می رساند ناتوانی در مدیریت استانی باعث انتخاب و تداوم مدیریت ضعیف منطقه ای شده است چرا که رکود و عقب ماندگی را حفظ کرده افراد و مدیران مطالبه گر را از مجموعه خود حذف می کنند در نتیجه مردم پیشرفتی را مشاهده نخواهند کرد.
 ضعیف مدیریت نه تنها در استان بلکه تا سطح کشور تسری خواهد یافت.
 معمولا هدف این تیپ مدیران فقط نگهداشت صندلی است و اگر تعویض نشود ضررهای فراوانی را به سطح نیروی انسانی شهرها و استان و لایه کشوری وارد می نماید و باعث تلف شدن سرمایه های عظیم انسانی و ... خواهد شد.
 ریاست ضعیف دانشگاه باعث تخلیه استعدادها می شود.
برای مثال،
دانشگاهی که توسط یک رئیس ناکارآمد رهبری شود ....نمی تواند برای جذب و حفظ اساتید و دانشجویان با کیفیت بالا تلاش کند. در نتیجه منجر به فرار مغزها می شود.
و معمولا در برنامه این چنین تیپ مدیریت استعفاء جایگاهی ندارد چرا که به زور طایفه و حزب؛ گروه و باند و ... به صندلی چسبیده اند و با کندنشان چه بسا لایه ای از صندلی و امکانات را تخریب می کنند ولی چاره ای نیست!!!! بهترین گزینه آن است که از اریکه صندلی پایین آورده  اخراج شوند... چرا که وجودشان باعث رکود؛ ناامیدی و شگون و بدبختی هست.

برای مثال یک رئیس ناکارآمد ممکن است نتواند منابع دانشگاه را به طور مؤثر مدیریت کند. در نتیجه این ناکارآمدی می تواند ضمن هدررفت بودجه، هزینه‌ها، می‌تواند تأثیری موج‌دار بر اقتصاد کلی و کسب‌ وکارهای محلی داشته باشد.
یکی از عواملی حمایت گر  از این قضایا وجه ترسو بودن برخی نماینده هاست _(البته که نمایندگان شجاع در سراسر کشور از دید نگارنده کم  نیستند که مایه افتخار و مباهات مردمند و بایستی به آن‌ها افتخار کرد)_ و یا باج دهی می باشد چرا که یکی از وظایف نماینده ها نظارت بر حوزه های منطقه و استان و .. هست که به دلیل داشتن ضعف معمولابه دلیل ملاحظه کاری و ...از تعویض در حوزه خودشان خود داری کرده دانشگاه و نیروی انسانی شهرستان ها را به نابودی می کشاند و( افراد توانمند در بیرون نظاره گرند) لذا گاها با وجود اینکه می بینند مدیر این دانشگاه عملا کارایی یک مدرسه را ندارد و به جای پیشرفت در عمل  پیچ و مهره پیشرفت دانشگاه را باز کرده و دانشگاه همه نیروهای کادر اداری خود را از دست داده و در شرف تعطیلی بسته شدن هست که متأسفانه... به دلیل حائل بودن ترس ... تا به امروز رییس فلان دانشگاه عوض نشده است!!!
که برای تحول می طلبد که نمایندگان بدون داشتن ترس و واهمه ای به وظیفه نظارتی در قبال این گونه افراد عمل کرده تا مسئولین بالادستی افراد لیاقت مند مطالبه گر تحول آفرین را برای ریاست برگزینند. و  عقب ماندگی ها جبران شود.