امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شهرهای فراگیر که بر اساس اصول توسعه پایدار شکل میگیرند، بهعنوان نمادی از جوامعی معرفی میشوند که در آن همه شهروندان، فارغ از پیشینه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، از فرصتهای برابر برای مشارکت در فرآیندهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی برخوردارند. این شهرها بر مبنای دموکراسی، عدالت و آگاهی اداره میشوند و مدیران آنها، ضمن احترام به همه گروه ها، تلاش میکنند تا نتایجی عادلانه برای تمامی اعضای جامعه فراهم آورند.
شهر فراگیر، شهری است که با نهادهای دموکراتیک اداره میشود؛ به این معنا که همه ساکنان، بدون تبعیض، میتوانند در تصمیمگیریهای مهم شهری مشارکت داشته باشند. در چنین شهری، نهادهای مدنی و سیاسی به گونهای طراحی شدهاند که حقوق همه گروههای اجتماعی، به ویژه آنهایی که اغلب از گفتمانهای سیاستگذاری کنار گذاشته میشوند، مورد توجه قرار گیرد. این گروهها شامل زنان، جوانان، افراد دارای معلولیت، جمعیتهای روستایی و مهاجر، جوانان بیکار، افراد مبتلا به بیماریهای خاص، گروههای بومی، فقرا و اقلیتهای نژادی، قومی و مذهبی هستند.
در دنیای امروز، حاشیهنشینی به یکی از پیامدهای پذیرفتهشده شهرنشینی تبدیل شده است. با این حال، این جوامع حاشیهنشین بهعنوان ستون فقرات رشد اقتصادی و تحولات اجتماعی در شهرها شناخته میشوند. بنابراین، یک شهر پایدار باید حقوق همه شهروندان را بهعنوان مشارکتکنندگان واقعی در جامعه تأمین کند. این امر نیازمند ارائه خدماتی است که نیازهای خاص این گروهها را برآورده کند و از سوی دیگر، سیاستگذاران نیز باید در تدوین برنامههایی که برای این جمعیتها در نظر گرفته شدهاند، تلاش بیشتری داشته باشند.
از منظر برنامهریزی شهری، مشارکت عمومی یکی از اصول اساسی در جوامع دموکراتیک محسوب میشود. در برنامهریزی شهری مدرن، عدالت و برابری به معنای فراهم کردن فرصتهای برابر برای همه شهروندان در تصمیمگیریهای مربوط به آینده شهری است. شهروندان باید در این فرآیندها نقش فعالی داشته باشند و دانش محلی خود را که میتواند برنامهریزی و سیاستگذاری را غنیتر کند، به اشتراک بگذارند. اما سوالی که مطرح میشود این است که "عموم شهری" دقیقاً چیست؟ این مفهوم بستگی به نحوه گردآوری مردم و فراهم کردن امکان مشارکت برای آنها دارد. در گفتمان سیاسی، "عموم" بهعنوان موجودیتی باثبات تعریف میشود که میتواند در بحثهای منطقی درباره مسائل مهم مشارکت کند. با این حال، این مفهوم از "عموم" با چالشهایی مواجه است. بر اساس نظریات عملگرایی، عموم مردم در جمع، بهطور موقت و پیرامون مسائلی که برایشان مهم است، تشکیل میشوند. بهعنوان مثال، ممکن است جامعهای پیرامون مسئله مسکن ارزانقیمت و جامعه دیگری پیرامون موضوع طبیعت شهری شکل بگیرد. بنابراین، مفهوم "عموم شهری" همواره در حال تغییر و تکامل است و خطوط مرزی بین گروههای مختلف نیز بهطور مداوم در حال تحول است. بنابراین، ساختارهای مادی و زیرساختهای تکنولوژیک نقش مهمی در شکلگیری این "عموم شهری" ایفا میکنند. تصمیمگیرندگان باید به این نکته توجه داشته باشند که آنچه بهعنوان مردم در نظر گرفته میشود، نتیجه طراحی و پیادهسازی این زیرساختهاست. به عبارت دیگر، "عموم شهری" نتیجهای از شیوههای دادهای است که میتوانند تغییر کنند و دوباره طراحی شوند تا به نیازهای واقعی شهروندان پاسخ دهند. نهایت اینکه برای تحقق شعارهایی مانند توسعه پایدار و شهر فراگیر، فراهم نمودن زیرساخت های ضروری در مناطق مختلف با نگاهی عادلانه، دسترسی آسان همه اقشار و گروه ها به نیازمندیهایی از قبیل حمل و نقل عمومی و مراکز آموزشی، بهداشتی و رفاهی بصورت متوازن و مشارکت عموم مردم در اتخاذ تصمیمات مهم، ضرورتی غیر قابل انکار میباشد.