عصـای شکستـه

شوشان ـ فاضل خمیسی :

 میانسال بود و پخته، با اینکه ۱۲ سال درس خوانده و دیپلم داشت، اما نه جدول ضرب بلد بود و نه اینکه میتوانست یک انشای ساده را بنویسد!
 وقتی از او پرسیدم معمولاً در کلاس سوم ابتدایی جدول ضرب به خوبی یاد داده و حفظ میشود پاسخ داد: «من کلاس سوم را نخوانده ، اومدم چهارم»!
 ادامه داد، در بحبوحه ی انقلاب مدارس چندین ماه تعطیل بودند و وقتی برای امتحانات باز شدند، قریب به اتفاق بچه ها را قبول کردند، و من آنموقع کلاس سوم را نخوانده اومدم چهارم...
 بعداً هم با خواهش مادرم از معلمان و بعضی ترفندها دیپلم را گرفتم، اما راستش را بخواهی هر چی بلدم تا کلاس دوم ابتدایی است!!...
    حذف برخی از دروس و کسر از حجم کتابهای درسی به بهانه ی کوتاه شدن زمان آموزش و تعطیلی های ناخواسته ، باعث شده شرایط ارتقاء به پایه های بالاتر اهمیت خود را از دست داده و علیرغم افزایش بی شمار مدرک به دست اما متاسفانه کیفیت یادگیری و آموزش روز به روز کاهش بیشتری داشته باشد .
 برای برخی از مناطق کشور مانند خوزستان که جنگ تحمیلی نیز باعث تعطیلی مدارس یا کاهش زمان آموزش و سهل انگاری در دادن نمره به دانش آموزان شد و مضاف بر آن وضعیت گردو خاک و شرایط آب و هوایی و تعطیلی دو ساله ی فیزیکی مدارس بدلیل کرونا و وضعیت غیراطمینان بخش آزمونهای مجازی شاهد «انباشت افت آموزشی» بیشتری نسبت به سایر استانها می باشیم...
شاید در یک واقع بینی باید گفت آموزش و پرورش خوزستان هر چند در انتهای جدول رتبه بندی قرار دارد اما وضعیت کیفیت آموزشی آن  بدلایل تعطیلی بیش از میانگین کشور ، بسیار بدتر است.
 انباشت غیر محسوس «افت پنهان آموزشی» در نسل های مختلف نه تنها اثر خود را بر کُلیت آموزش استان گذارده بلکه باعث شده که اهمیت «نُمره» بعنوان اصلی ترین میزان سنجش یادگیری به قهقرا رفته بطوریکه یکی از مسوولان آموزش و پرورش در جلسه ای که با مصححان اوراق امتحانی داشته از آنها خواسته زیاد سخت نگرفته و حتی نمره  ی ۸ را به ۱۰ افزایش تا آمار قبولی بالاتر رود. نکته اینکه یکی از معلمان که در جلسه حضور داشت تعریف میکرد که بعد از سخنان آن مسوول حتی نمره ی ۵ به ۱۰ و ۱۱ ارتقا پیدا میکرد!!
  اخیراً وزیر آموزش و پرورش نیز به جای چاره جویی برای افزایش کیفیت آموزشی و جبران عقب ماندگی تحصیلی اعلام کرده که اولویت اول او نماز است!
 کسی از او نپرسید پس وظیفه و اولویت صدها حوزه ی علمیه و هزاران طلبه و روحانی چیست و کدام دستگاه متولی حوزه ی دانش و ارتقا علمی جامعه است؟
 یا اینکه مدیرکل ها ی آموزش و پرورش به جای توضیح دلایل افت یا ترک تحصیل دانش آموزان با حرکت‌های نمایشی، فعالیتهای فوق برنامه دانش آموزان را به جای برنامه اصلی جا زده و با شرفیابی به حضور بزرگان و گزارش غیرواقعی به آنان سعی میکنند برای «کمی بیشتر ماندن» زمان بخرند. بنظر میرسد علیرغم ناکارآمدی تلنبار شده ،عصایی که پاهای ناتوان آموزش و پرورش به کمک آن قدمهای کوچکی نیز بر می داشت در حال شکسته شدن است..