شوشان ـ علی عبدالخانی :

مصادره به مطلوب نوعی سفسطه و مغلطه ی کلامی است که بر مبنای امور غیرواقعی بنا می شود.
مصادره به مطلوب یعنی چیزی که ربطی به من ندارد و من تاثیری در ساخت و شکل گیری آن نداشته ام را بعنوان یک دستاورد به خودم نسبت بدهم مثلاً منِ نماینده ی مجلس یک طرح یا پروژه عمرانی در حال اجرا در حوزه ی انتخابیه ام که در هیچکدام از مراحل طرح و تامین مالی و محکم کردنِ جای آن در ردیفهای بودجه ی کشور همچنین در پیگیری اجرای پروژه در وزارتخانه و... هیچگونه تاثیر و نقشی ایفا نکرده ام اما بمحض شروع عملیات اجرایی و شنیدن صدای کلنگ، حاضر می شوم و بگونه ای سخن می گویم که یک شهروند معمولی تصور می کند صفر تا صد مراحل آن با همت و تلاش من صورت پذیرفته و اگر حضور من نمی بود، چیزی به نام آن پروژه وجود خارجی نمی داشت. مثال بالا بهترین شیوه جهت تبیین مصادره ی به مطلوب است.

همانطور که می بینید اصل و اساس مصادره به مطلوب نوعی مغلطه و سفسطه ی کلامی و در یک کلام: "نسبت دادن تصمیمها و اقدامات دیگران بخود است.

از باب معادله سازیهای درون وزارتخانه ها بسیار پیش می آید که یک وزارتخانه برای وامدار کردنِ یک یا چند نماینده، یک اقدام الزامی و تکلیفی خود را که چاره جز انجام آن ندارد را به تلاشهای فلان نماینده ربط می دهد و از این طریق بُنیان یک بده بستان و تعامل در آینده با نماینده ی مزبور را فراهم می سازد.

ناگفته پیداست که مصادره به مطلوب کردن کار دیگران اختصاص به یک یا چند نماینده در این دوره ندارد و بسیاری از وکلای ما در گذشته گرفتار این رفتار متضاد با احترام و نابودکننده ی اعتبار شده بودند.بطورکلی زیبا نیست یک منتخب مردم در همین ابتدای نمایندگی و بسیار زودهنگام، با رفتار پایدار و ثبات شخصیتِ حقیقی و حقوقی سابقِ خود خداحافظی بکند و بمحض دعوت و شنیدن صدای کلنگ و همهمه ی کلنگ زنان با سرعت زیاد به سمت آنان برود (یا بدود) و با تلمیح و تلویح خود را صاحب نقش در شکلگیری آن پروژه قلمداد نماید. این نوع ادعاهای عاری از صحت و فاقدِ بُن و ریشه اوج مصادره به مطلوب کردنً فعالیت دیگران است.

به نماینده یا نمایندگانی که مردم حوزه ی انتخابیه شان همچنان برایشان تاحدودی ارزش قائل هستند باید هشدار داد که *به هیچ عنوان به توصیه های غیرخردمندانه ی مشاوران نابلدشان در امور رسانه و تبلیغات توجه نکنند و از برخی نمایندگان گذشته که تحت تاثیر مشاوره های غلط عملا به نیروهایی خنثی تبدیل شدند درس عبرت بگیرند و انرژی و وقت خود را صرف دنیای کلنگها و روبانها ننمایند تا سبب تسریع در ریزش وجاهت و توجه معنوی مردم به خودشان نشوند !!!.

معمولاً مصادره کنندگان به مطلوب که هنرشان نسبت دادن کارهای دیگران به خود است در مجلس نیز تابع و دنباله رو بوده و خط دهندگان اصلی بجز استفاده ابزاری از آراء آنها حساب خاصی برایشان باز نمی کنند و در مقایسه با سایر نمایندگان لایق، پرثبات و قوی، از احترام و اعتبار حقوقی کافی برخوارد نیستند. به بیانی دقیقتر آنها با سطحِ نمایندگان شاخص و مطرح مجلس فاصله ی بسیار زیادی دارند و به همین دلیل (عادتاً) همه دوره ی خود را در خلائی شبیه به گمنامی (با وجود حضور فیزیکی) سپری می کنند.

از جهت روانشناسی بعید نیست که دلیل حضور همیشگی و مستمر آنها در کنار هر کلنگ و روبان مربوط به شهر و روستاهای حوزه انتخابیه و مصادره کردن کار دیگران به نام خود، ناشی از همان نقیصه ی نمایندگی و خلاء گم شدگیشان در مجلس باشد !.

بعید نیست که یک کلنگ، یک ژست فاتحانه و قهرمانانه، چند جمله ی کلیشه ای و مصادره شده همچنین کف زدنِ گرم جمعی از کف زنان حرفه ای و مدح و ستایش تعدادی مواجب بگیر مجازی نویس برای آنها (با توجه به فقدان اثرگذاریشان در مجلس) زیاد هم باشد !!.

X Share

Stumble Upon Delicious Cloob

Digg

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به شوشان است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.

طراحی و تولید: ایران سامانه