شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۱۱۷۷۹
تاریخ انتشار: ۲۱ مهر ۱۴۰۳ - ۰۸:۲۸
یک مثل اروپایی در اهمیت دفاع از خاک و سرزمین می گوید: در جنگ و عشق همه چیز مباح (مجاز) می شود .
شوشان ـ علی عبدالخانی :

 قصه ی عشق آدمیان به خاک قصه ای به عمر بشریت است.  صاحبان خاک در طول تاریخ برای رهانیدن معشوقِ خود از دست غاصبان، عاشقانه جنگیده و جانِ عزیز خود را در ساحت این دلدادگی تقدیم کرده اند. البته درک این عشق و جانفشانی و اعتقاد به استرداد خاک از دست اشغالگران برای  گُم‌ شدگان در وادی شکم و غریزه کارِ آسانی نبوده و اساساً آنها درک و فهمِ مشخصی از مفهوم فنا شدن برای معشوق ندارند !.

تاریخ نشان می دهد که خاک وطن و سرزمین برای بسیاری از جوامع و ملل از ارزش بالایی برخوردار است و به همین دلیل عنوانِ زیبا و مقدس مادر به آن داده شده لذا هرگونه تعدی بمثابه ی تعرض به آن مفهوم مقدس یعنی مادر تلقی می شود. بدون شک دلیلِ ارزان شدن جانها و گذر کردن از بسیاری امیال و لذتها وجود عنوانی به نام مادر است.
خاک عنوان مادر بخود می گیرد تا در سخترین شرایطِ مذاکره و فشار نیز در معرض فروش و معامله یا هبه و بخشش قرار نگیرد !!.

در این دوره و زمانه که به مرگ معنویت مشهور شده و اصالت به شکم و غریزه و سیال بودن مواضع و دوگانه شدنِ رفتارها داده می شود و سیاست زدگی به بالاترین حد خود رسیده، می بینیم که برغم غصبِ آشکارِ خاک توسط یک غاصب و واضح بودن جنایات او اما همچنان مورد حمایت قرار می گیرد و قتل کودکان و نوزدان توجیه می شود.وابستگی برخی انسانهای احشام صفت به شکم و مقداری رفاه کار را به جایی رسانده کهسلاخی روزانه ی زیباترین و بی گناه ترین طبقه جامعه  یعنی اطفال نیز توجیه می شود.  بی شک سکوت در مقابل عُریان ترین جنایات که تاریخ هرگز شبیه به آنها را ندیده، این باور را تقویت می کند که: " گرایش برخی انسان نمایان بدطینت و رهروانِ حیوانیت و بربریت در توجیه قتل مستمر کودکان، زنان، دختران و پیران (به مدت یک سال از سوی آنها) از اصلِ قتل‌های آزاردهنده ی جانیان و خون آشامان بدتر است.

غاصبی که از ارتفاع چندین هزارپایی دکمه ی مرگ را می فشارد و بازی نوگلانِ بی گناه را به خاک و خون می کشد، آنگاه به سرزمینِ آبا و اجدادی همان پرپرشدگان باز می گردد و بدون ذره ای ملامت، دغدغه یا ندامت سر بر بالین می گذارد و بخواب فرو می رود تا برای روزی دیگر و کشتارِ کودکان بیشتر انرژی بگیرد و... واقعا وجود چنین موجوداتی در روزگاری که داعیه ی تمدنیش گوشها را کر کرده و می کند، تعارضی بزرگ است و همانطور که گفته شد، عجیبتر از ادعاهای واهی خون آشامان، توجیه جنایات وحشتناک آنها توسط عده ای شکم پرستِ خوک صفتِ تاریخ ناخوانده است که چشم بسته و حیوان وار جنایات خون آشامان را توجیه عقلانی می کنند !!

در مقابل تهی هویتانِ پلیددل که از عشقِ به سرزمین (مادر) هیچ نمی دانند و دنیای آنها همانند غیرآدمیان در شکم و غریزه خلاصه می شود، بودند، هستند و خواهند بود *زنان و مردانی که برغم فنا شدنِ عزیزترینِ عزیزانشان و ویران کردنِ خانه هایشان و... اما نمی توانند بمثابه حیواناتی که همه ی هم و غمشان پرشدن معده شان است، بی تفاوت بمانند. آنها همان نمونه های فراوان موجود در لابلای تاریخند که توانند بر سر غصبِ مقدسترین معشوقشان با متجاوزان کنار بیایند !.*

می بینیم که برغم حاکمیت شکم‌ و غریزه و کم رنگ شدن شدید آرمانها در این وانفسا اما می بینیم ابرزنان و‌ مردانی که  برای تجلی مفهوم عشق خود جان ارزان می کنند و با تیکه تیکه شدنشان به وحشی ترین متجاوزِ روزگار ما یادآور می شوند که عاقبت اشغال و تجاوز (دیر یا زود) چیزی بجز استرداد حق به صاحبان آن نخواهد بود !.

اگر مقاومت در مقابل متجاوزان نازی بعنوان حقی مشروع برای لهستانیها، چکها و فرانسویها و سایر ملل  اشغال شده ی اروپایی درنظر گرفته شد و آن گروهها از انواع کمکها بهره مند شدند اکنون با توجه به بقا و ابقای موضوعِ تجاوز  چرا مدافعان امروز که از خاک و سرزمین خود دفاع می کنند نباید از این حق قانونی بهره مند بشوند؟. چرا کشتن کودکان، زنان، پیران و جوانان در قاموس این ديوصفتان دفاع مشروع و عشق به خاك و سرزمين و لزوم فدا شدن در راه آن جرمی سنگین یعنی تروریسم ناميده می شود !!. چرا مقاومت در مقابل درنده ترين حيوانات عصر امرى مذموم و ناپسند شمرده می گردد؟.

وافعیت آن است که تاریخ متجاوز و  غاصبی نمی شناسد که کودکان را از ترس بزرگ شدن و تبدیل شدن آنها به نیروهای مقاوم، پیشاپیش آنها بکشد!!.  این سیاه دلان تجمیع شده از هزاران کوچه و خیابانها و پس کوچه های دهها کشور جهان،  براحتی نوزادان و کودکان را به خاک و خون می کشند تا آن کم سن و سالان در آینده به کابوسی برای زوال و نابودیشان تبدیل نشوند !.

با تکیه بر منطق و نمونه های بسیار تاریخی باید پذیرفت که  نمی توان یک زمینِ غصبی را با ترس و تکیه بر تفنگ و بمب و کشتن شبانه روزی مردمش و اعدام بی رحمانه باغها و درختانش و ویرانی مدارس و بیمارستانهایش و... برای همیشه نگاه داشت. تجاوز و اشغال هرچقدر هم که طول بکشد بلاخره متوقف و متلاشی می شود اما جنسِ عشقِ عاشقانِ خاک، عشقی آتشین که روز به روز بر لهیبِ شعله های آن افزوده می شود!.

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار