شوشان ـ حسن دادخواه :
این یادداشت واکنشی نیست به برخی متون و فایل های صوتی دوستان رسانه ای و کنشگران سیاسی در انتقاد به عملکرد دکتر مسعود صفایی مقدم به عنوان رئیس ستاد مرکزی دکتر پزشکیان در خوزستان که در فضای مجازی بازتاب پیدا کرد، زیرا که هر فردی حق انتقاد از عملکرد دیگران را دارد و گذر زمان و شاهدان منصف می توانند در پیرامون عملکرد افراد داوری و قضاوت کنند!
انگیزه من از نوشتن این یادداشت بهره جویی از موقعیت کنونی دکتر صفایی مقدم هم نیست زیرا که نوع رابطه چندین ساله اینجانب با ایشان در فراز و فرودهای سالیان گذشته، گویای بی میلی و بی رغبتی ایشان به پست های اجرایی و بهره جویی های سیاسی و شغلی از اقبال های گذرا و کوتاه مدت است!
انگیزه من از بیان برخی ویژگی های شخصیتی دکتر صفایی مقدم، نشان دادن و شناساندن یک الگوی انسان اخلاقی و شریف و بزرگوار برای خود و دیگران و به ویژه نسل جوان دانشگاهی و نسل نوپای کنشگران سیاسی و اجتماعی در استان خوزستان است! و چه خوب و شایسته است که داشته های فرهنگی و ثروت های اجتماعی جامعه ایرانی و خوزستان در برهه و زمان زیست و حیات آنان، قدر دانسته و پاس داشته گردد!
ایشان به عنوان یک دوست و همشهری برای دیگر دوستان خود، نماد و نشانه مهربانی، خردورزی و جامعه نگری و سادگی بوده و هستند!
وی به عنوان یک فرمانده منطقه ای در برهه ای از جنگ، نماد شکیبایی، ترحم و مدیریتی جامعه نگر و انسانی دوست داشتنی بودند.
دکتر صفایی مقدم به عنوان یک مدیر در آموزش عالی، با درک درست از جایگاه دانشگاه در نظام تعلیم و تربیت و دستگاهی برای پرورش نیروهای متخصص و کارشناس، منادی گسترش اخلاق حرفه ای، استقلال دانشگاه و تامین امنیت شغلی و احساس امنیت در کادر آموزشی بوده و هستند!
ایشان در دوران ریاست دانشگاه شهید چمران اهواز با بهره گیری از فضای عمومی کشور در آن برهه، دوران سازندگی شادروان عباس جامعی معمار دانشگاه و پیش برنده طرح های عمرانی دانشگاه جندی شاپور را تکرار کردند! وی از شمار رئیسانی است که پس از پایان دوره مدیریت، همچنان در اهواز سکونت دارند و به عنوان یک عضو هیئت علمی در محل کار حاضر شدند!
دکتر صفایی مقدم به عنوان یک استاد در رشته فلسفه تعلیم و تربیت با بهره گیری از سرچشمه های اخلاق اسلامی در لابلای متون دینی و تجربه اندوزی و شرح آنچه در نظریات دانشمندان نامدار این رشته یافته است، کوشیدند و می کوشند تا خود نیز نمونه یک معلم و استاد مخلق و مزین به آراستگی اخلاقی و شخصیتی و نفسانی باشند و اینگونه او اکنون و در ورای کنش های سیاسی حتی علمی، به نمونه ای از یک انسان دانشگاهی فرهیخته تبدیل شده است!
کنش های سیاسی و اجتماعی وی و عهده داری برخی مسئولیتی ها در این وادی، بطور دقیق به جهت دیده شدن همین ویژگی ها و خصلت های نیک در ایشان است مانند شکیبایی، احترام به خردجمعی، پرهیز از اتکا و پافشاری بر باور فردی خویش و گوهر مهربانی، دوری از منفعت جویی انفرادی و عادت به عقل محوری در تصمیم گیری هاست. جالب آنکه ایشان حتی در کنش های سیاسی که همراه با تعارض منافع و قرار گرفتن در میان گروه ها و جمع های متفاوت است، همچنان منش و سرشت اخلاق مداری علمی را مد نظر قرار داده و کنار نمی گذارد!