شوشان ـ نوید قائدی :
طرح هدفمندسازی یارانهها یکی از جنجالیترین و بحثبرانگیزترین طرحهای اقتصادی ایران در سالهای اخیر بوده است. این طرح باهدف حمایت از اقشار ضعیف جامعه و بهبود تخصیص منابع، اجرا شد. اما نتایج آن نهتنها محقق نشده؛ بلکه انتقادهای زیادی از جانب مردم و کارشناسان اقتصادی بر آن وارد شد. این نوشته بهاختصار به بررسی برخی از مهمترین دلایل عدم توفیق این طرح پرداخته میشود.
یکی از اصلیترین انتقادات به این طرح، عدم شفافیت از آینده طرح و دورنمای آن و نحوه نادرست شناسایی و پرداخت یارانهها به خانوارها بود. بهگونهای که هنوز برخی از افراد پردرآمد نیز از این یارانهها بهرهمند شوند و البته یارانه بعضی از خانوادههای مستحق دریافت یارانه، علیرغم اعتراض قطع شده است. با اجرای این طرح، نرخ تورم بهشدت افزایش یافت و قدرت خرید مردم کاهش یافت. این امر باعث شد که بسیاری از مردم احساس کنند که از این طرح متضرر شدهاند زیرا روند کلی حاکم بر جریان اقتصادی خانوارها دچار آسیب جدی شد که اثرات آن تا کنون ادامه دارد.
همچنین قرار بود درآمد حاصل از حذف یارانهها بهاندازه کافی در بخش تولید سرمایهگذاری شود که چنین نشد و این امر باعث افزایش هزینههای تولید و در نهایت افزایش بیرویه قیمتها شد که بعد از سالها از گذشت طرح هنوز به سرانجام نرسیده و یارانهها هیچگاه منجر به رونق تولید در عمل نگردید.
البته نبود شبکههای حمایتی قوی یکی از مشکلات عمده طرح بود؛ زیرا برای اجرای موفق طرح هدفمندسازی یارانهها، نیاز به شبکههای حمایتی قوی برای اقشار آسیبپذیر و البته طبقه متوسط جامعه است. اما این شبکهها در ایران بهاندازه کافی قوی نبودند و نتوانستند از این افراد و خانوادهها بهخوبی حمایت کنند و حمایتها در قالب پرداختهای مالی باقی ماند که شیوه جالبی از حمایت نبود و نمونه بارز آن در شبکه بهداشت و درمان خانوارها قابل رویت است.
همچنین تغییرات مداوم در نرخ یارانهها و نحوه پرداخت آنیکی از مشکلات بزرگی است که موجب نارضایتی و بیاعتمادی مردم شده است، تغییرات مداوم در سیاستهای مربوط به یارانهها، باعث ایجاد بیثباتی در اقتصاد و کاهش اعتماد مردم به دولت شده است و باعث شده طی سالهای اخیر مردم هیچگونه باور و اعتمادی به سیاستهای اقتصادی دولتها نداشته باشند.
باید باور و اثبات کرد که طرح هدفمندسازی یارانهها بهتنهایی نتوانست و نمیتواند بهتنهایی مشکلات اقتصادی کشور را حل کند و باید با سایر اصلاحات اقتصادی همراه شود. به طور مثال تحریمهای اقتصادی اعمال شده علیه ایران، باعث افزایش هزینههای تولید و کاهش درآمدهای ارزی شده است و در نتیجه، اجرای طرح هدفمندسازی یارانهها را با مشکل مواجه کرده است یا دولتی بودن فعالیتهای اقتصادی کشور که موجب رانت و کاهش بهرهوری است و همچنین مشکل فعالیتهای بانکهایی که خود موجب بروز مشکلات اقتصادی بوده و هستند را نمیتوان با طرح هدفمندی مرتفع نمود.
نتیجه اینکه طرح هدفمندسازی یارانهها باوجود اهداف خوب، به دلایل مختلفی از جمله طراحی ناقص، اجرای نادرست و عدم همراهی با سایر اصلاحات اقتصادی، نتوانسته به اهداف موردنظر دست یابد. برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور و حمایت از اقشار ضعیف جامعه و طبقه متوسط، نیاز به اصلاحات اساسی در نظام اقتصادی و طراحی مجدد طرحهای حمایتی است. این اصلاحات باید با مشارکت همه بخشهای جامعه و با درنظرگرفتن شرایط خاص کشور انجام شود مگر نه توفیق نخواهد داشت.