شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۱۱۹۹۲
تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۴۰۳ - ۰۸:۴۶
شوشان ـ رجبعلی کرد : من این اصطلاح را از فوتبال و عالم ورزش وام گرفتم تا بگویم هر چیزی حد و اندازه ای دارد. فوتبالیست هایی که خوب توپ می زنند و مورد تحسین قرار می گیرند و مدال آور و نامدار و بعضا" چهره ای جهانی دارند پس از مدتی که درخشیدند و نام و آوازه ای برای خود و تیم خود کسب کردند در اوج شهرت به بازی در تیم پایان می دهند و به اصطلاح کفشهای خود را آویزان می کنند.

شوشان ـ رجبعلی کرد :

من این اصطلاح را از فوتبال وعالم ورزش وام گرفتم تا بگویم هرچیزی حد و اندازه ای دارد. فوتبالیستهایی که خوب توپ می زنند و مورد تحسین قرار میگیرند و مدال آور و نامدار وبعضا" چهره ای جهانی دارند پس از مدتی که درخشیدند و نام و آوازه ای برای خود و تیم خود کسب کردند در اوج شهرت به بازی در تیم پایان می دهند و به اصطلاح کفشهای خود را آویزان میکنند. این مورد فقط مربوط به فوتبال نمیشود و هرکس درکسوت هرشغل و حرفه ای چه ورزش و چه سیاست باید یک روزی با آن شغل خداحافظی و کسوت آن حرفه را از تن به در آورد و جای خود را به دیگرانی بدهد که آنان نیز بخوبی ایفای نقش کنند و این نقش آفرینی ها استمرار یابد و این آمدن و رفتن ها و بطور کلی تعییرات و نو شدن و کهنه شدنها جزء ناموس خلقت و آفریدگار جهان است.در فوتبال پا بیشترین نقش را دارد و کفشی که با آن شوت وگل میزنند نماد فوتبال است لذا وقتی که بازیکن مطرحی آخرین بازی رسمی را انجام می دهد پس از آن اصطلاحا" میگویند فلان بازیکن کفشهایش را آویزان و با فوتبال خداحافظی کرد.درعالم سیاست، سیاسیون و به ویژه وزارت امور خارجه معمولا با کت و شلوار در محل کار و مجامع ظاهر میشوند و کنایه از آویزان کردن کت به تسامح یعنی کناره گیری از پستهای سیاسی است همانگونه که آن فوتبالیست شاخص از یک مقطع سنی به بعد دیگر یک بازیکن خوب نیست و اگرکناره نگیرید باافزایش سن و کاهش قدرت بدنی با افت بازی مواجه میشود و لذا از توپ زدن کناره گیری میکند اما شاید بتواندباز به زمین بازی برگردد اما این بار در جایگاه و پستی دیگر بنام سرمربی. بنابراین کناره گیری از پست و سمت رسمی کناره گیری از سیاستگذاری است نه از سیاست.هنری کسینجر سیاستمدار پرآوازه ی آمریکایی که شهرتی جهانی داشت نیز کمتراز هشت سال وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا بود اما تا سن صدسالگی نیز از طریق مشاوره و نوشتن کتاب ومقالات ایفای نقش میکرد و بیکار ننشست ولی پست مدیریتی نداشت و دانش و تجربیات خود را درقالب نوشته هایش عرضه و در خصوص مسائل سباسی و بین المللی نظریه پردازی می کرد..جناب دکتر جواد ظریف برعکس نام خانوادگی اش فردی پر دل و جرات و در مواجه با این همه ناسپاسی وملامتها و هجمه ها و خط و نشان کشیدنها وتوهینها با کمال شجاعت و با سعه صدر ایستادگی و مقاومت کرد عطای پست و سمت را به لقایش نبخشید و در یک کلام جناب طریف با زخمتی هرچه تمام تر در مقابل همه مخالفینش ایستاد وحاضر نشد کت خود را آویزان کند. همان گونه که ذکر شد شیوه این مرد علم و عمل این مرد سیاست و دیانت، رعایت اخلاق حرفه ای و سیاسی بود و بامنطق و استدلال و سعه صدر این وضعیت را علم و حلم و بردباری مدیریت کرد و پشت سرگذاشت که جای تقدیر و تحسین دارد اما درخصوص اصل مسئله که پذیرفتن سمت دولتی باشد جای نقد دارد که به آن می پردازم. جناب ظریف با آن همه حمله های ناجوانمردانه و غیرمنصفانه و هتاکیها که در دولت تدبیر و امید به سرش آوردند وبا شناختی که از وضعیت قدرت در این برهه اززمان واز مجلس فعلی وصاحب نفوذان دارد به هیچ وجه نمی بایست هیچ سمت دولتی را بپذیرد و بهتربود در اوج کناره میگرفت و باهمه تلاشهایی که برای پیروزی دکتر پزشکیان کردو نقش فوق العاده ای که درکشاندن مردم به پای صندوقهای رای دراین شرایط حساس داشت و آبروی خودش را گرو گذاشت و برای نظام آبرو خرید می بایست از سوی همان کسانی که ادعا میکنند به اصول این انقلاب و نظام پایبند و مقیدند ستایش می شد و قدر این فداکاری را میدانستند ولی باکمال تاسف ناسپاسی و قدرناشناسی کردند. دکتر ظریف به اندازه عمرجمهوری اسلامی سمت و مسولیت داشت و دارد. ازبدو پیروزی انقلاب تا کنون مسولیتهای گوناگونی در عرصه سیاسی داشته که وزیرامور خارجه و نماینده دائم ایران در سازمان ملل از جمله این سمتها بود. باتوجه به اینکه ایشان یک چهره علمی و اهل قلم است و از طرفی دلسوز و حامی واقعی این نظام با رویکرد اصلاح طلبانه است اگر این سمت را نمیگرفت و یا باتجدیدنظر در تصمیم خود از این سمت کناره گیری کند میتواند با یک تیر چند نشان بزند. اول اینکه بااین محبوبیتی که در بین مردم دارد و این محدودیتی که آن اقلیت ناسپاس که عملا منافع حزبی جناحی خود را بر نظام ترجیح می دهند و هرروز به بهانه ای عقده خود را سر این جوانمرد خالی میکنند ماهیت آنها روشن تر ومنزوی تر میشوند واومحبوب تر و یادونام و عملکرد مخلصانه اش ماندگارتر خواهد بود. دوم اینکه درشرایط کنونی ووضعیت اسفبار اقتصادی و در تنگنا قرارگرفتن مردم با کناره گیری از سمت دولتی بیش از این شرمنده مردم نخواهد شد سوم اینکه اگر براساس تکلیف ووظیفه علیرغم این همه همجمه و فشار بر ماندن درقدرت پافشاری میکند بایدگفت که خداوند نیز به اندازه وسع و توان برانسانها تکلیف میکند و بااین معذوریتها و محدودیتها که بخشی از توان و انرژی کشور صرف ماندن و نماندن ایشان در قدرت میشود و بخشی از توان آن مردنجیب باید صرف خنثی کردن پروژه عزل شود عقل و منطق حکم میکند که در بستری دیگر به نظام و ملت خدمت کند و قطعا" دکتر ظریف با کناره گیری از سمت معاون راهبردی میتواند در قامت مشاوری مقتدردانسته ها و تجربیاتش را دراختیار دولت بگذارد و با فراغبال به تحقیق و تالیف و تدریس بپردازد ونشان دهد که شیفته خدمت است نه تشنه ی قدرت.این نوشتار دیدگاه یک اصلاح طلب حامی نظام ودوستار ظریف بودوسخن پایانی ام به آن جناب این است که "صلاح کار خویش خسروان دانند.

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار