شوشان ـ حسن دادخواه :
واژه رنگارنگی، واژه وحشت آفرین شده است و در پی آن، بی اختیار مفاهیمی چون ولنگاری رفتاری، بی مبالاتی، سبک سری و سست شمردن آموزه های دینی را در اذهان دسته ای از افراد ایجاد می کند این در حالی است که جمعیت چند هزاری در محیط های دانشگاهی با حضور دانشجویان جوان دختر و پسر از سراسر کشور در هر یک از دانشگاه ها، تمرکز بر تنوع و رنگارنگی فعالیت فرهنگی را می طلبد تا این فعالیت ها، پذیرای طیف گسترده ای از دانشجویان شود و در طول چهار سال ماندگاری در دانشگاه، به آنان کمک کند که بتوانند از خویش، یک شخصیت مستقل و اندیشهورز و کنشگر با روحیه برونگرایی و با توان تشخیص و انتخاب نوع تعامل با جامعه، بسازند!
بر این پایه، رویدادهای فرهنگی در دانشگاه ها، با مدیریت و نظارتی از چند رشته تخصصی و دانشگاهی درآمیخته و همراه شده است. روانشناسی، جامعه شناسی، فرهنگ و ادب، هنر و دینداری و سیاستدانی عمومی از مجموعه علوم و دانش و دانستنی های ضروری در پایش و نظارت و اجرای رویدادهای فرهنگی در دانشگاه هاست که مدیران و معاونان فرهنگی بایستی از این تخصص ها برخوردار باشند و در همان حال، از ظرافت های مدیریتی و استعداد اجرایی و توان تشخیص و رعایت اقتضاهای زمانی و مکانی برخوردار باشند!
همه این مهم، البته باید با در اختیار داشتن بودجه کافی، نیروی انسانی خلاق و هنرمند و با روحیه تحمل پذیری و وسعت دیدِ در همراهی با جوانان و بدون دغدغه و نگرانی از بروز اتفاقات پیش بینی نشده و مزاحمت های سیاسی و دخالت های افراد بی مسئولیت و کج سلیقه همراه باشد!
رعایت توازن و تعادل در اجرا و برگزاری انواع رویدادهای فرهنگی، از دیگر هنرمندیهای مدیران فرهنگی دانشگاه هاست. وجود نهادهای رسمی متعدد در محیط های آموزشی و دانشگاهی که هر یک، رنگ و صبغه جداگانه و متفاوتی دارند و می کوشند روزها و مناسبت های تقویتی را صحنه هنرنمایی و فرهنگ پروری خود نماینذ، نیازمند یک مدیریت قوی و تاثیرگذار است که بتواند ضمن متعادل و متوازن نگه داشتن انواع فعالیت های فرهنکی، برنامه های ملی و تکلیفی وزارتی را هم برگزار کند!
ایجاد رنگارنگی و تعادل و توازن در رویدادهای فرهنگی، میزان و اندازه جذابیت و استقبال و هواخواهی دانشجویان را نیز در پی خواهد داشت. در حالی که تک بعدی، تمرکز بیش از اندازه و بدون رعایت قواره و نوع فعالیت ها، موجب کناره جویی دانشجویان و بی رونق شدن امور فرهنگی در محیط های دانشگاهی می شود!
رعایت حجم رویدادهای فرهنگی و تنظیم و توزیع آن در سراسر دو نیمسال تحصیلی و متناسب با رعایت آب و هوای منطقه و حجم دروس و تکالیف درسی و امتحانات پایان نیمسال، از ظرافت های مهم در مدیریت امور فرهنگی و اجتماعی دانشجویان است که باید مورد توجه قرار گیرد. چه بسا، تمرکز بر نوعی از فعالیت فرهنگی و اختصاص بودجه برای دو سه نوع کار فرهنگی موجب عدم اجرای دیگر برنامه ها شود!
به رغم شعار زیبای دور نگه داشتن محیط های فرهنگی و علمی و دانشگاهی از آنچه سیاست بازی و بازی سیاسی و باشگاه احزاب خوانده می شود، متاسفانه گاهی عین سیاست بازی و بازی سیاسی در رویدادهای فرهنگی دانشگاهی از سوی مدیران و نهادهای رسمی فرهنگی و دینی مشاهده می شود!!
پررنگ داشتن نوعی از برنامه های فرهنگی و اختصاص بودجه های فرهنگی برای آن، انجام تبلیغات حجیم و چشم پرکن برای دسته ای از فعالیت های خاص و بی اعتنایی به پاره ای از دیگر برنامه ها، از مصداق های سیاست بازی و بازی سیاسی و کاربرد سیاست در امور فرهنگی است که در بسیاری از دانشگاه ها مشهود و محسوس است! برگزاری اردوهای تابستانه برای دسته هایی ویژه از دانشجویان با استفاده از بودجه عمومی سرانه دانشجویان و محروم شدن دسته های دیگر از دانشجویان، عین بی عدالتی فرهنگی و خاموش به حساب می آید!
بی فروغ شدن و در مرز تعطیلی قرار گرفتن انواعی از هنر و ادب مانند نمایش، شعر خوانی، گردشگری میراثی، برگزاری اعیاد و مناسبت های ملی و تاریخی، خوشنویسی، نمایشهای طنز آمیز، موسیقی و خوانندگی و نوازندگی که مورد توجه و نیاز رده های سنی و متناسب با دانشجویان است، از اسباب و علل سایه افکندن ناامیدی و یاس و رخوت در جوانان و دوری از نشاط و سرزندگی و طراوت جوانی است!