شوشان ـ علی عبدالخانی : دوست من مدیر یک سازمان خدماتی در اهواز بود و حساسیت عجیبی در پرداخت بموقع حقوق کارکنان خود داشت. او بلافاصله پس از واریز حقوق، بدنبال تامین حقوق بعدی می رفت. دوست من به مدیر مالی خود می گفت: " حتی اگر تحت شرایطی به تو دستور پرداخت بدهم، شما حقِ برداشت از مبلغ مربوط به حقوقِ کارکنان را ندارید!!. آن مدیر، درک خوبی از نیازها و شرایط اقتصادی کارکنان خود داشت.
شوشان ـ علی عبدالخانی :
دوست من مدیر یک سازمان خدماتی در اهواز بود و حساسیت عجیبی در پرداخت بموقع حقوق کارکنان خود داشت. او بلافاصله پس از واریز حقوق، بدنبال تامین حقوق بعدی می رفت. دوست من به مدیر مالی خود می گفت: " حتی اگر تحت شرایطی به تو دستور پرداخت بدهم، شما حقِ برداشت از مبلغ مربوط به حقوقِ کارکنان را ندارید!!. آن مدیر، درک خوبی از نیازها و شرایط اقتصادی کارکنان خود داشت.
امروزه از درک نیازهای رفاهی- مالی و کسب رضایت کارکنان بعنوان هنرِ مدیریت یاد می شود. یک مدیر می آید تا با کمک نیروی انسانی، اهداف مشخصی را محقق بکند لذا بدون خلقِ حسی از حرمت و احترام و درک شرایط و مشکلات نیروی انسانی نمی توان به رضایتمندی کارکنان دست یافت و اهداف آن دستگاه را بشکل طبیعی و روان محقق کرد؟.
احترام و درک شرایط و مشکلات اقتصادی نیروی انسانی مقوله ی جدیدی نیست و حتی ارتباط چندانی به دانش و جایگاه علمی مدیران ندارد و از دیرباز صاحبان مشاغلِ به این اصول اخلاقی عمل می کردند. در بحث پرداخت دستمزد (بعضا) اجازه نمی دادند مدت زیادی از خشک شدنِ عرقِ کارکنانشان بگذرد !!!.
در خوزستان و مرکز آن کم نیستند باصطلاح مدیرانی که با وظایف ابتدایی و الفبای اولیه ی علم مدیریت بیگانه و ناآشنا هستند. در قاموس فکری حاملان به ناحق برخی عناوین مدیریتی چیزی به نام " درک شرایط کارکنان " بی معنا و محلی از اِعراب ندارد و چه بسا در شیب تند رشد و ارتقا نیز قرار بگیرند !.
در مقابل مدیرانِ لایقی بودند و هستند که فقط بخاطر عدم تقدم استحقاق های پیمانکاران و مقاطعه کاران بر کارکنان، دچار مشکلات متعدد شده و می شوند !.
مشکل ما در خوزستان و اهواز قبل از هرچیز نگاه نامدیریتی به حوزه های مختلف خدمتی است که سبب نابسامانیهای گسترده و سقوط های متعدد از جمله رتبه آخر آموزش و پرورش، وضعیت بشدت نابهنجارِ خدماتی - عمرانی شهر اهواز و ... شده و مسلماً تا تدبیری اساسی در شاکله ی کلی مدیران و نحوه انتخاب و انتصاب آنها صورت نگیرد، اوضاع به سمت اصلاح و تحسین شرایط پیش نخواهد رفت!.
نسبت به استاندار آرزو می کنیم و امیدواریم اشخاصی که نامدیری آنها طبق عملکردشان منفی بوده و سبب نابسامانی در حوزه خدمتی خود شده اند را با اصرار حذف و جای انها را به نیروهای شایسته تر و جامع بین تر پر کند!. استاندار خوزستان بعنوان مصداقی از توانمندی انتخاب شده و موفقیت و عدم موفقیت وی همراه با آثار مختلف خواهد بود و همانطور که پیشتر گفته بودیم ایشان چاره ای بجز موفقیت ندارند. راه تحقق موفقیت هم آسان نیست و به جدیت و تغییر نگاه و اصلاح خط مشی در رابطه با انتصاب نیروهای کارنامه دار و متخصص بستگی دارد. جدیت و تغییر نگاه به این معنا که استاندار از بلیه ی توصیه در انتصابات بپرهیزد و تحت هیچ شرایطی زیر بار تحمیل اشخاص بی کفایت که استان ما را به این وضعیت رسانده اند، نرود.
موالی زاده باید وضع موجود استان و اهواز از جهت سوءمدیریتهای مختلف در گذشته را بطور کامل و بدقت مطالعه بکند و بر اساس چنین مطالعه ای و با قاطعیت هرچه تمامتر نسبت به کنار زدن خالقانِ این وضعیت اقدام و جای آنها را با نیروهای متخصص و متعهد (که قطعا لابی و حامی ندارند) پر بکند. اشکالی هم ندارد که او حامی و دلگرم کننده نیروهای جدید باشد !*
بدون شک در سایه تغییر بنیادین و اساسی نگاه و صلابت و اقتدار مدیریتی استاندار می توان به تحقق شعارها و اهداف ترسیم شده امیدوار شد.
به نظر نگارنده تا یک ماه آینده پرده از نگاه واقعی استاندار به مقوله انتصابات و حذف و اضافه های مدیریتی ایشان خواهد افتاد و مشخص خواهد شد آیا ایشان قدرت و اقتدار حذف نامدیران و بکارگیری نیروهای متخصص و متعهد بجای آنها را دارد یا خیر؟.
آیا استاندار می تواند حاشیه های ناشی از کنار زدن نیروهای توصیه ای و تحمیل شده را مدیریت بکند؟.
همانگونه که بیان شد پرونده انتصابات استان حداکثر تا یک ماه دیگر بسته می شود و بنظر می رسد که تحمل یک ماه دیگر برای مردمی که چندین سال حسرت یک خدمات شهری ساده یا مقداری عمران و آبادانی یا اصلاح وضعیت تحصیل فرزندانشان برایشان شبیه به یک آرزوی بزرگ تبدیل شده، این مدت قابل تحمل خواهد بود!.
بطور کلی اقدامات دکتر موالی زاده در ارتباط با انتصابات از دو حالت خارج نخواهد بود: یا با بررسی و تکیه بر ادله و ارزشیابی عملکرد گذشته، خطِ بطلان بر نامدیریت ها خواهد کشید و خوزستان و مرکز آن را در مسیر صحیح خدمت قرار خواهد داد و یا اینکه کارها با همان سبک و سیاق قبلی ادامه و پرونده ی یک امیدواری و خوش بینی امثال نگارنده مبنی بر تحسین شرایط استان و اهواز کاملا بسته می شود که چنین مباد !!.