شوشان ـ دنیا قابضی :
من زنی بودم که در سرزمین غریبانه هیچگاه منتظر شهسوار محبت و عدالت نبودم و همیشه خود سوار بر اسب اقتدار شدم تا که قله قاف افتخار را فتح کنم و در مسیر تنهایی اندیشه ام با سنگریزه هایی چون شکست بی عدالتی و اشک بی محبتی مواجه بودم اما اشک هایم را مرواریدی ساختم به دور گردن عزتم انداختم و با تکیه بر درونیات خود مسیر آرمان هایم را هموار ساختم و بانوی نور در میان تاریکی اندیشه های افراطی شدم و با شجاعت بلوطی ام دوباره سبز شدم
بارها مرا خواندند به نام هایی چون
دختر هزارچشم ،اسطوره درد اساطیری
اندیشه ای فراتر از تصور،گردآفرید رسانه
فروغ فرخزاد،نسرین ستوده،شیرین عبادی
و بی بی مریم افتخاری
چون من از فروغ فرخزادها
از سیمین بهبهانی ها
از پروین اعتصامی ها حرف میزدم
از زنانی که خریدار ترس نبودند
از زنانی که همچون دنا ایستادند
و همچون بلوط مقاومت کردند
و نشان دادند جنسیت معنا ندارد و مردانه در مقابل جنایت کاران اندیشه ایستادند و زنانه صبوری کردند…
اما افسوس که داستان زندگی ام به این تیتر ختم شد:
زنی که در سنگباران اندیشه های افراطی سنگسار شد
روز زن بر مادران مقتدر و زنان مفتخر فرخنده باد