شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۱۲۵۴۲
تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۲:۱۹
شوشان ـ لفته منصوری :

تا چند سال پیش، اگر کسی از «اقتصاد فرهنگ» یا «بازار محصولات فرهنگی» سخن می‌گفت، احتمالاً با لبخند و تردید شنیده می‌شد. اینکه مگر می‌شود درباره هنر، معنا و زیبایی با زبان عدد و ریال حرف زد؟ اما امروز، کمتر کسی تردید دارد که اگر فرهنگ نتواند خودش را اداره کند، محکوم به فرسودگی و حاشیه‌نشینی خواهد بود.
در دنیایی که فیلم، موسیقی، بازی‌های دیجیتال، پلتفرم‌ها و محتواهای فرهنگی میلیاردها دلار گردش مالی دارند، نادیده گرفتن «اقتصاد فرهنگ» دیگر یک غفلت ساده نیست؛ بلکه نوعی خودتحریمی فرهنگی است.

اقتصاد فرهنگ چیست و چرا اهمیت دارد؟
اقتصاد فرهنگ به زبان ساده، علم فهم رابطه میان پول و معناست. اینکه چطور کالاها و خدمات فرهنگی (مثل کتاب، فیلم، هنرهای تجسمی، آیین‌ها و حتی رسانه‌ها) تولید، توزیع و مصرف می‌شوند. و مهم‌تر از آن، چگونه می‌توان آن‌ها را از وابستگی صرف به یارانه و بودجه دولتی نجات داد و به درآمد و اشتغال پیوند زد.
اقتصاد فرهنگ یعنی:
ساختن زیرساختی اقتصادی برای هنر و فرهنگ؛
یافتن مخاطب برای محتوای فرهنگی؛
قیمت‌گذاری و تضمین حقوق خالقان آثار؛
و طراحی سیاست‌هایی برای اینکه فرهنگ، پایدار و مؤثر باقی بماند.

وقتی فرهنگ فقط خرج دارد و نه دخل
بخش بزرگی از فعالیت‌های فرهنگی در کشور، بدون بازار مشخص و بدون مدل اقتصادی روشن شکل می‌گیرند. نتیجه‌اش چیست؟ فرسایش نیروی انسانی، تولید انبوه آثار بی‌مخاطب، وابستگی دایمی به دولت و سرانجام، بی‌اعتمادی مردم.
در واقع، فرهنگ ما بیشتر هزینه می‌دهد تا درآمد کسب کند. این در حالی است که در جهان، صنایع فرهنگی یکی از مهم‌ترین منابع رشد اقتصادی، خلق ثروت و حتی قدرت نرم کشورها محسوب می‌شود.

چهار زاویه برای دیدن این پیوند
برای درک بهتر اقتصاد فرهنگ، می‌توان از چهار زاویه به موضوع نگاه کرد:
اقتصادِ فرهنگ: نگاه به فرهنگ به‌مثابه یک صنعت. تولید، توزیع، مصرف و قیمت‌گذاری کتاب، فیلم، موسیقی، تئاتر و...
فرهنگِ اقتصادی: سبک زندگی مردم و تأثیر فرهنگ بر رفتار اقتصادی آن‌ها؛ مثلاً فرهنگ پس‌انداز یا فرهنگ مصرف.
اقتصاد فرهنگی: طراحی مدل‌های اقتصادی بر پایه ارزش‌های بومی، مانند اقتصاد اسلامی یا اقتصاد اخلاق‌محور.
فرهنگ اقتصادی: مجموعه باورهایی که نگاه جامعه را به پول، کار، رفاه و انفاق شکل می‌دهد.

خوزستان؛ ظرفیت بزرگ، اقتصاد کوچک
استان خوزستان با همه ظرفیت‌های بی‌نظیرش در میراث فرهنگی، آیین‌ها، هنرهای بومی، موسیقی و تنوع قومی، هنوز سهم ناچیزی از اقتصاد فرهنگ دارد. بازار محصولات فرهنگی در این استان نه شفاف است، نه رقابتی. زیرساخت‌ها فرسوده‌اند و سیاست‌گذاری‌ها پراکنده و کوتاه‌مدت.
اکنون که نخستین «کمیته اقتصاد فرهنگ» شورای فرهنگ عمومی استان به ریاست اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان خوزستان شکل گرفته، وقت آن است که این میدان مغفول را جدی بگیریم. این کمیته می‌تواند به اتاق فکر پیوند میان هویت فرهنگی و توسعه اقتصادی تبدیل شود، اگر بخواهد از نقش تشریفاتی فاصله بگیرد و نقشه‌ای راهبردی طراحی کند.

گام‌هایی برای تغییر
اگر بخواهیم فرهنگ را به پایداری برسانیم و از حاشیه به متن توسعه بیاوریم، باید:
۱- تولیدکننده فرهنگی را «کارآفرین فرهنگی» ببینیم.
۲- ساختارهای حقوقی و حمایتی از اهالی فرهنگ را تقویت کنیم.
۳- آموزش اقتصاد فرهنگ را در دانشگاه‌ها و نهادهای فرهنگی آغاز کنیم.
۴- بازار محصولات فرهنگی را شفاف، رقابتی و قابل پیش‌بینی کنیم.

فرهنگ اگر با اقتصاد آشتی کند، نه تنها زنده می‌ماند، بلکه زاینده می‌شود؛ هم برای معنا، هم برای معیشت.

لفته منصوری
عضو حقیقی شورای فرهنگ عمومی استان خوزستان
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار