شوشان ـ دشتگلی پور :
در بسیاری از کشورهای جهان، سیاستهای توسعهی اقتصادی، آموزش و اشتغالزایی محورهای اساسی پیشرفت اجتماعی محسوب میشوند. اما در مواردی، تأکید بر رشد جمعیت و توصیه به فرزندآوری بدون توجه به زیرساختهای اقتصادی و رفاهی، میتواند چالشهای بزرگی برای جامعه ایجاد کند.
امام جمعه اهواز، جناب موسویفرد، در سخنرانی اخیر خود اظهار داشت: ابرچالش آینده نظام جمهوری اسلامی کاهش جمعیت و فرزندآوری است. در اهواز بانویی ۲۳ فرزند دارد و بانوی دیگری ۱۰ فرزند دارد و فرزند یازدهمش در راه است؛ او قصد دارد ۱۲ فرزند به دنیا بیاورد، در حالی که خانه ندارد و همسرش نیز شغلی ندارد. در مقابل، عدهای بیکاری و نداشتن مسکن را بهانه میکنند، اما باید بدانند که خداوند روزیدهنده است.
این دیدگاه بر توکل به خداوند و اعتماد به روزی الهی تأکید دارد، اما سؤالات بنیادینی را در ارتباط میان سیاستهای جمعیتی، اقتصاد و رفاه اجتماعی مطرح میکند: قرآن کریم به صراحت بیان میکند که *خداوند روزیدهنده است، اما این به معنای عدم تلاش نیست: "وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى"* (نجم: ۳۹) > انسان برای تأمین معیشت خود موظف به تلاش و برنامهریزی است.
با این نگاه، سه پرسش اساسی مطرح میشود:
۱. آیا افزایش جمعیت بدون اشتغالزایی و مسکن، میتواند یک راهکار پایدار باشد؟
۲. چگونه امید به روزی الهی میتواند جایگزین سیاستگذاری اقتصادی و تأمین نیازهای اساسی شود؟
۳.در شرایط اقتصادی دشوار، آیا تشویق به فرزندآوری بدون تضمین رفاه خانوادگی منطقی است؟
تعادل میان سیاستهای جمعیتی و سیاستهای اقتصادی لازمهی پیشرفت جامعه است. رشد جمعیت باید همگام با اشتغالزایی، تأمین اجتماعی و توسعهی اقتصادی باشد تا از فشار بر نظام آموزشی، خدمات درمانی و امکانات رفاهی جلوگیری شود. از سوی دیگر، تأکید بر اینکه بیکاری و نبود مسکن "بهانه" هستند چالش دیگری را مطرح میکند: آیا افرادی که در شرایط سخت اقتصادی قرار دارند، باید صرفاً به امید روزی الهی تکیه کنند، یا مسئولان وظیفه دارند زیرساختهای لازم را برای حمایت از خانوادهها فراهم کنند؟
اتکا به خداوند و امید به رزق الهی، همواره برای آرامش فردی ضروری است، اما از منظر مدیریت کلان، سیاستگذاری اقتصادی و تأمین اجتماعی نقش بنیادینی در زندگی مردم ایفا میکند