امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
از نظر یك شاعر: زبان و ادبیات اگرچه از نظر چیستی دو نظام متفاوتند چون متاثر از یک دیگر هستند همواره در کنار هم دیده و سنجیده میشوند.
افسانه نجومی، با بيان اين كه ادبیات همواره برای بقای خود به زبان نیازمند است، در گفتوگو با ایسنا بیان كرد: زبان به مثابه موجود زندهای است که در هر نوشتار ادبی از نو متولد میشود و رشد میکند. ادبیات نیز گونهای استفاده خودآگاه از زبان هنجار است و همین امر سبب شده تا زبان و ادبیات در نهایت در خط سیری تداخلی/ موازی کار ارتباط و پیامرسانی را در هر متنی بر عهده بگیرند. با این همه، ادبیات هنر کلامی است و به گفته دکتر شفیعی کدکنی «ادبیات حادثهای است که در زبان اتفاق میافتد». پس پیوسته در تن زبان جان تازه میدمد.
او اظهار داشت: تاثیر زبان و ادبیات بر هم سبب میشود تا در هر متن ادبی زبان نسبت به هنجار عصر خود دچار تغییر و تحول شود و همین تغییرات به مرور جزو ذات زبان شده منجر به نو شدن و تری و تازگی واژهها، کنایات، ترکیبات و اصطلاحات زبان روزمره مردم کوچه و بازار شده به تکامل زبان منجر شود.
نجومی گفت: عدول از قواعد متعارف جملهسازی، هنجارگریزی و قاعده افزايی، انحراف از هنجار زبان معیار، برجستهسازیها، تغییر و جابهجایی در محور همنشینی و جانشینی در نهایت به گسترش زبان همان عصر میانجامد. با این همه، همچنان که گفته شد ادبیات برای آفرینش خود نیاز به زبان دارد. پس همچنان که نیازمند به زبان است و از آن تاثیر میگیرد به وضوح از طریق تصرف در دستگاه صرفی زبان و با ساخت انواع لغت و ترکیبات جدید و بالا بردن ظرفیت گنجینههای واژهگانی بر زبان تاثیر میگذارد سبب میشود تا در کار تحول و تکامل آن نقشی محوری را به عهده بگیرد.
او همچنين با اشاره به نقش ادبيات كلاسيك در زبان فارسی خاطرنشان كرد: تاثیر شاهنامه فردوسی در گسترش زبان و ادبیات فارسی بر کسی پوشیده نیست. شعر حکیم سنائی مشحون از ترکیبات، اصطلاحات و کنایات قلندری / عرفانی است. شعر زهد، مغانه و قلندرانه به تکامل و رشد مفاهیم و مصطلاحات تصوف در ادب فارسی انجامید و انتقال این گونه مفاهیم به شعر فارسی را حکیم سنائی در زبان فارسی به کمال رساند.
این شاعر اضافه كرد: خیام، عطار، مولانا، سعدی و حافظ با تصرف در زبان و گسترش دایره واژهگانی و ابداع ترکیبات متنوع به غنا و پویایی زبان در طول قرنها کمک فراوانی كردهاند. ملک الشعرای بهار با افزودن اصطلاحات و ترکیبات زنده و پویا در شعر مشروطه و در وجه متوسعتر آن شعر معاصر فارسی خون تازهای دمید. وفور واژههایی چون آزادی، میهندوستی و اندیشه ملی در قالب تحولات جهانی و برجستهنمایی تاریخ بعد از انقلاب صنعتی، خدمتی ارزنده بود که بهار در جهت بسط و گسترش زبان فارسی انجام داد.
او تصریح كرد: صادق هدایت نیز با به کارگیری اصطلاحات و لغات عامیانه و مردمی به بالا بردن توان و ظرفیت زبان فارسی ادامه داد. در عصر ما نیز اخوان و شاملو با بهکارگیری زبان کهن خراسانی و دستیابی به گنجینه لغوی و استعمال واژههای کهن و ترکیب و پیوند آنها با زبان فارسی معاصر، تحرک و پویایی ویژهای را برای زبان فارسی به ارمغان آوردند.
نجومی یادآور شد: دقت در دیگر متون ادبی و به ویژه مجموعه شعرهای منتشر شده در هر دهه نشان میدهد که نقش شاعران در هر عصر و نسل در پویایی و تحرک زبان فارسی نقشی ارزنده و جدی است؛ نقشی که هر بار این گفته الیوت را به یادمان می آورد که «شاعران خادمان زبان خودند».