شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۶۲۲۱
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۱:۲۷
سهیل گرهای اصلاح گری در ایران
در دو گفتار پیش به بحث های اجمالی و اندکی مملوس تر به واقعیتهای اصلاح گری و ایجاد تغییر پرداختیم و تسهیلاتی که حکومت دینی برای تحقق این فرضیه در ماهیت و هویت خود بطور برجسته دارد، اشاره نمودیم. در دوگفتار پیش به ضرورت انجام اصلاح در امور برای تعمق بخشی انقلابها و اینکه اصلاحات همواره در خدمت انقلابات بوده نه در تقابل با آن اشاره کردیم. درباره موهبت ولایت فقیه که هادی فعال جامعه به سمت ارزشها و راهی روشن که حرکات را توزین بخشیده و مانع خبط و خطا در گذر زمان به جریان حرکت آرمان ها می شود، در حد وسع و توان به انشا در آوردیم. در ادامه ی مبحث به باورها و واقعیات جامعه دینی که اصلاحات را به ذات کلمه خود به اختیار گرفته و نقش اصلاح گری را در جامعه تسهیل کرده و جامعه ی بانشاط برمبنای اصول را به ارمغان می آورد، خواهیم پرداخت. 
در مقدمه نیاز است به تعریفی از اصلاحات بپردازیم. چرا که اصلاح و اصلاحگری به دلیل بار هنجاری و ارزشی آشکاری که دارند همانند بسیاری از مفاهیم به شدت پاردوکسیال بوده و متکی به نظام اندیشه استعمال کننده آن دارد که از دشواری های است که اصلاح و اصلاح گری همواره بدان مبتلا بوده است. بطوری که در قران در سوره بقره آیات 11 و 12 وقتی خداوند سبحان به منافقان می گوید که افسادگری نکنید، آنان خود را مصلح می نامند.
اصلاح مصدری عربی و مفرد واژه اصلاحات است که به معنای درست و راست کردن، سرو و سامان بخشیدن، رفع عیب و فساد چیزی و ضد افساد اشاره شده است که در ادبیات کهن ایران در ابیات شعرای چون سعدی نیز بدان اشاراتی شده است. در اسلام نیز اصلاحات یک دکترین روشن و با رنگ و لعاب انسانی و دینی دارد که اندک حکومت مظهر عدالت، امام علی(ع) بهترین الگو برای اصلاحات حکومتی و اجتماعی در اسلام است.
با وجود همه سرحددات و قواعد مشخص برای اصلاحگری بدلیل بارهنجاری پاردوکسیال ذاتی خود احتمال کج راندن خط اصلاحات بسیار بالاست. بطوری که در دوران 8سال جناب آقای خاتمی که به دوران اصلاحات معروف گردید، هیچ گاه مردم طعم واقعی اصلاحات اسلامی را نچشیدند. اشتباه بزرگ دوم خردادی ها تعمدا یا سهوا عدم تعین حد و حدود اصلاحات و پر رنگ نکردن مرزهای اصلاحات اسلامی از آمریکایی بود. خطری که رهبری در اولین سال و در اولین دیدارها به آقای خاتمی متذکر گردیدند که نادیده گرفتن این هشدار منجر به کج روی ها و سقوط اصلاحات شد و اصلاحات از حالات التیام بخشی به موضع براندازی تبدیل گردید که فتنه های 78 و 88 ماحصل این تغییر ماهیت، بخشی از اصلاح طلبان بود. راه غلبه بر این دشواری و کاهش خطا در اصلاحگری پذیرش بنیان های انقلاب به عنوان یک اصل و تقید به آنان می باشد. تبعیت از رهبری و تمکین به قانون اساسی که ترسیم گران آینده ی مشعشع برای ملت ایران است، راه حل مسئله است. قانون اساسی به عنوان فصل الخطاب به زیبایی و بدون هیچ تعارضی با گذشته و آینده تسهیل گر روندها به سمت احسن هاست. قانون که مورد پذیرش آحاد ملت ایران می باشد با شیبی متعادل با سازوبرگی مشخص آینده نظام را که مملو از قسط و عدالت و برادری است تبین نموده است. بحث از پیش شرط برای ترسیم آینده ناشی از عدم آشنایی با ظرفیت های قانون اساسی است. قانون حافظ همه ی منافع ملت و دلسوزان و فرزندان خدوم انقلاب بوده ولی بلاشک کسی افزونتر از قانون نیست و همه در برابر قانون یکسان هستند.
اصلاح طلبی به عنوان روشی برای تعمیق و بالندگی انقلاب نیازمند چارچوبی است. متاسفانه در برهه ی برخی با برداشت ناصواب از رفروسیم غربی دست به شیوه های اصلاحگری در ایران پرداختند. این برداشت ناشیانه باعث گسترش فقر، فساد و تبعیض گشته و شکاف های طبقاتی را عمیق تر نمود.
برای اصلاحگری در روشها و منش ها تسهیلات و راه های سهل و آسانی در فرهنگ انقلاب اسلامی وجود دارد که با بهره گیری و بالفعل نمودن این تسهیلات می توان به راحتی به جراحی های بزرگ اجتماعی و اقتصادی دست زد و به مبارزه با فساد، فقر و تبعیض به عنوان کارویژه های اصلاح طلبی در ایران پرداخت . برای درمان این شکاف ها نسخه های غربی گورباچفی یا لوتری چاره ساز نخواهد بود .
در ادامه به 4 امتیاز ویژه فرهنگ انقلابی ملت ایران که تسهیل گر و روان ساز روند اصلاحگری است اشاره می گردد.
1) ولایت فقیه ؛ استراتژی مستمر در اصلاحگری
2) فرهنگ قرانی؛ پشتوانه مستمر در اصلاحگری
3) سبک زندگی اسلامی ؛ بستر ساز مستمر در اصلاحگری
4) تفکیک قوا و ساختارهای منعطف حکومتی؛ چارچوبی مستمر در اصلاحگری
اکنون به تفکیک به هر یک از پارامترهای تسهیل گری در باب اصلاح طلبی نگاهی می اندازیم. 
ا- ولایت فقیه به عنوان یک راهبرد کلان که نقشی جامع نگر و محوری بر مسایل کشور دارد، مستمرا و منظما بر ترمیم و تشویق ابزارها و روش ها نظارت و دخالت می نماید. ولایت فقیه که همان راه و سیره انبیاست رسالتی جز برپایی قسط و عدل ندارند . این مسیر با تغیر و تحول که بشکل هجرت و حرکت صورت گیرد، حاصل میگردد. امام علی (ع) بلافاصله پس از بیعت با مردم اصلاحات حکومتی را با شعار عدالت اجتماعی آغاز می نماید. امیرالمومنین در شرایطی زعامدار مردم می شود که نظامی ضدارزشها در قامت خلیفه اسلامی بر مسند قدرت سالها تکیه داده بود و اسلامی با روح اموی به مردم ارائه شده بود. اسلام علوی برای تقابل با این نوع اسلام سست بنیان و با مختصات کجدار و مریض نیاز به اصلاحات عمیق داشت. اصلاحات علوی با محورهای مبارزه با انحرافات مالی و فرهنگی و با اصرار بر صذاقت ، حق محوری و قانونگرایی دنبال شد. 
ولایت فقیه در نظام دینی نقشی فعال در سوق دادن جامعه به این چنین مسیری مستمرا نقش آفرینی می کند. این جایگاه والا در نظام دینی ایران، چه در دوران امام (ره) و چه در دوران مقام معظم رهبری برای حرکت دادن جامعه به سمت نظام احسن، همواره جهد الهی نمودند. بجاست که صحبتی از رهبری پیرامون همین مطلب گفته شود. ایشان در باب جایگاه رهبری می فرمایند: رهبری هم یک شخص نیست-یک آدم، یک طلبه یک علی خامنه ای یا علی خامنه ای های فرادان دیگری که هستند نیست. رهبری یک عنوان است،یک شخصیت است و یک حقیقت برگرفته از ایمان و محبت و عشق و عاطفه مردم و یک آبروست".
رهبری نظام بخصوص در سالهای اخیر به مبارزه جدی با انحرفات پرداخته و با این مضمون که تا زنده هستم اجازه انحراف را نمی دهم. بر مبارزه با انحرافات به عنوان مصداق بارز فساد پرداخته است. پیام 8 ماده ی رهبری به سران 3 قوه کشور را باید سرآغاز حرکتی عظیم در تشویق وتایید حرکات اصلاحگری در ایران دانست. 
تاکید رهبری بر تعریف مشخص از اصلاحات و جداسازی آن از بستر انحرافات بر اصلاحات اسلامی به عنوان اصلاحات واقعی اصرار نمودند. که ایشان فرمودند" اصلاحات، یا اصلاحات انقلابی، اسلامی و ایمانی است که همه مسوولان کشور، مردم مومن و صاحب نظران با این اصلاحات موافقند و یا اصلاحات امریکایی است که همه مسولان کشور، مردم مومن و همه ی آحاد هوشیار ملت با آن مخالفند".
بنابراین ملاحظه میگردد ولایت فقیه بعنوان راهبرد کلان ما را در دستیابی و تسهیل به امر اصلاحگری و تغیر در نابسامانی حمایت و رهگشایی می کند. چه بسا هیچ تسهیل گری چوت تبعیت از ولایت فقیه نمی تواند ما را در نیل به آرمانهای اصلاحطلبی مان یاری رساند.

2) فرهنگ قرانی؛ پشتوانه مستمر در اصلاحگری؛ در بررسی دقیق نصوص اسلامی در ریشه یابی مبانی حکومت اسلامی مشخص میگردد که اسلام دین حکومت بر دلهاست. اسلام برنامه تکامل مادی و معنوی انسان و اصلی ترین عنصر آن محبت است. بطوری امام باقر (ع)می فرماید" هل الدین الا الحبّ" یعنی آیا دین چیزی جز محبت ست؟ 
انقلاب اسلامی ایران با این مبانی فرهنگی برای تسری صلح و آشتی و برچیدن تمامی آشفتگی ها و بحرانهای انسانیت بوجود آمد. بطوری که تطوری کوتاه در تاریخ انقلاب نشان میدهد مردم در برپایی انقلاب چیزی جز بازگرداندان دوباره ارزشها و حاکم شدن این ارزشها دنبال نمی کردند. انقلاب به بیانی از رهبری خود بزرگترین حرکت اصلاحی بود. 
به اعتقاد شهید مطهری نهضت اصلاح اسلامی باید برای خدا آغاز و برای خداوند تداوم یابد. و هیچ خاطره و اندیشه غیرخدایی در آن راه نیابد تاعنایت و نصرت الهی شاملش گردد. غیر خدایی شدن هدف یک نهضت اصلاح اسلامی، اسیب مهمی است که جامعه را از مسیر خداگونگی منحرف می سازد.
در این شرایط اگر کسی چنین وانمود نماید که حرکات اصلاحی بدلیل وجه غالب ایدئولوژیک حکومت امری بیهوده است، مغلطه ی غلط اندر غلط می باشد. دین اسلام دین واقعیتهاست و جدا کردن امری دنیوی از دینی به بهانه اصلاحگری همان سکولاریزم غربی است. به بیان دیگر هر جا ناکارآمدی و نقصانی است باید به دین رجوع کنیم. به باور بسیاری از متفکران و اسلام شناسان که به جامعیت اسلام ریشه عمده ناکاآمدها و بحران های جوامع نشئت گرفته روحیه دین گریزی و عدم دین باوری شان می باشد. 
اگر امروز در بخشی از کشور با بحرانها و آسیبهای اجتماعی مواجه هستیم، به دلیل عدم رسوخ تفکر دینی به شکل عمیق و باورمندانه در لایه های زندگی مردم است. اگر جامعه بتواند پیوندی قوی و مستحکم بین فرهنگ قرانی با واقعیتهای زندگی ایجاد نماید، دیگر جامعه آن بحرانها و آسیبها را تجربه نخواهد نمود. به طوری که امام (ره) به پشتوانه ی همین فرهنگ غنی بود که توانست در مقابل ژاندارم منطقه بر خلاف باور همگان بایستد و انقلاب نور را به ثمر برساند. 

3) سبک زندگی اسلامی ؛ بستر ساز مستمر در اصلاحگری؛ برای اینکه جامعه آماده پذیرش تغییر و تحول باشد و مردم دست به اصلاحگری بزنند، نیازمند بستری مناسب برای تبین و تعیبه و طراحی این الگوها هستیم. جامعه ایران مردمی با باورهای اسلامی هستند این به عنوان یکی از مناسبترین تسهیل گر میتواند ما را در اصلاحگری و جرائت اصلاحگری یاری نماید.
در کنشهای رفتاری مردم ایران اصلاح و اصلاحگری امری مقبول می باشد. بطوری که پیامبر اسلام می فرمایند: اصلح الناس، اصلحهم للناس یعنی صالحترین انسانها، اصلاحگرترین آنهاست. زندگی برمبنای این باورها مطمئنا در روح و کالبد خود پذیرایی اصلاحگری است. در هویت سبک زندگی اسلامی امر به معروف و نهی از منکر، پرهیز از رفاه زدگی ، نگاه ابزاری به دنیا و برای دستیابی به آخرت که سطوح برجسته یک امر اصلاحطلبی است، یک حقیقت است. در سالهای اخیر رهبری با تاکید بر این شاخصه ها بر سبک زندگی اسلامی بعنوان بستری مناسب برای مبارزه با بعضی جنبه های فسادزا پرداختند . مبارزه با بی نظمی، عدم رعایت همدیگر، سن بالای ازدواج، وجود طلاق به عنوان یک آسیب در جامعه از جمله مواردی با تبیین آنان در مسئله سبک زندگی بر اصلاح آنان تاکید فرمودند.

4) تفکیک قوا و ساختارهای منعطف حکومتی؛ مستمر در اصلاحگری؛ قانون اساسی که بعنوان میثاق دینی ، ملی و انقلابی مورد پذیرش همه آحاد مردم هست، قوا برای اینکه مورد نقد مستمر واقع شود، از هم تفکیک گشته و سهم هر یک در حکومت مشخص گردیده است. 
در حکومت دینی نقش مردم به عنوان صاحبان اصلی و اصلاحگران واقعی به شکلی بسیار ممتاز در ساختارها لحاظ گردیده است. مردم در تعیین مسوولین مستقیم یا غیر مستقیم در همه عرصه ها نقش آفرین هستند. این به ذات یک حرکت اصلاحطلبی است. چرا رای مردم میتواند بیانگر آغاز یک روندی دیگر باشد. 
بنابراین جامعه ما، به خاطر بهره مندی از چنین تسهیلاتی برای رسیدن به جامعه مطلوب و انجام تغییر و اصلاحگری ، جامعه ی زنده و بانشاطی است. اصلاح گری در جامعه ایران با این امتیازات ، نویددهنده ، جامعه ی روبه تعالی است . جامعه ی که در آن ساختارها به شکلی مستمر توسط مردم اصلاح و ترمیم میگردد. در این چارجوب اصلاح پذیر، زندگی مردم که منبعث از آموزه های اسلامی است، هر امر خلاف دین و عقل با واکنش اصلاحگرانه مواجه گردیده و روندی روبه رشدی خود را مجدد پیدا می کند. برای رسیدن به این چنین جامعه قرانی راهبردی به غیر از تبعیت از ولایت فقیه نیست.
comment
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
انتشار یافته: ۲
comment
comment
دانشجو
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۱:۰۴ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۴
comment
0
0
comment سلام اکبر
خوب بود ولی میدونی کسانی که داعیه دار [...] هستند با این حرفها غریبه هستند
باز خدا خیرت بده
comment
از دیار مغان
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۴۵ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۹
comment
0
0
comment سلام
مطلب خوبی بود موفق باشید .
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار