شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۸۶۳۱
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۳:۰۵

«منتقدان شناسنامه دار باشند»؛ این درخواست حسن روحانی از منتقدان خود و دولتش است. رئیس جمهور گفته است که «منتقدان به نام جناح خود حرف بزنند» و هرگز سخن خود را با نام ملت ایران بیان نکنند.

منتقدان روحانی این روزها سامانه های رسانه ای و سیاسی خود را به گونه ای سازمان داده اند که به راحتی می توانند یک موضوع را بزرگ کنند.

اگر روزگاری چپ ها برای کار رسانه ای تیم داشتند، این تجربه برای گروهی از اصولگرایان هم رخ داده است و آنها بعد از تجربه دولتهای خاتمی و احمدی نژاد به هماهنگی هایی رسیده اند که به راحتی بتوانند آنچه را که مد نظرشان است، از طریق بسته های رسانه ای و هنری به مخاطبان خود منتقل کنند.

بیلوردهای صداقت آمریکایی آغازی بود که منتقدان دولت و توافق هسته ای  تلاش کردند بر مذاکرات و افکار عمومی تاثیر بگذارند. بعد از آن هم فشارها آن قدر موثر واقع شد که روحانی در یکی از اظهاراتش که پس از آن دیگر به آن اشاره نکرد، «برخی» به ظاهر منتقدان توافق ژنو را به درستی «کم سواد» خواند. اظهار نظری که تاثیر عکس گذاشت و مستمسکی برای منتقدان دولت شد تا با آن دولت را بنوازند.

مردانی که تا دولت قبل سکوت در قبال رفتار های دولت دهم را «مصلحت کشور» می خواندند، در دولت روحانی  این بار «نقد» دولت  را براساس «مصلحت کشور و دلسوزی برای آن» دانستند.

روحانی می گوید منتقدانش « از کاه، کوه» می سازند. واکنش به رخدادهایی  مثل توزیع سبد کالا، فاز دوم هدفمندی یارانه ها، انتصاب ها در دولت، سفر های یک وزیر به خارج از کشور برای عمل جراحی، انتصاب ها در دانشگاه ها، مهمانی کاخ سعد آباد و برخی اظهار نظرهای دولتمردان تنها نمونه هایی است که آنان به واسطه آنها به دولت حمله می کنند.

درخواست رئیس جمهور برای شناسنامه دار بودن منتقدان اگر چه بهانه ای شده تا منتقدان با کنایه و تمسخر این اظهار نظر را به معنای بسته بودن فضا تعبیر کنند و با گرفتن شناسنامه در دستانشان در واقع خود را مضحکه کنند و نه دولت را، اما مبرهن است که منظور روحانی مشخص بودن منشاء برخی انتقادهای تند است. انتقادهایی که به اسم «تشکل های خود جوش» و «ملت»  بیان می شود، اما از پشتیبانی سیاسی و مالی «نهادهای خاص» بهره مند هستند.

550x383x1393021320531997_PhotoL.jpg.jetiweb.ic.T0xf8Qat1w

با نگاهی به شخصیت های دلواپس شرکت کننده در همایش ضد توافق ژنو که خود را «ملت» و «مردم» نامیده اند، واضح ترین نکته ای که به چشم میخورد یک چیز است: همه آنها حامیان تفکری هستند که نماینده آنها در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ کسی جز «سعید جلیلی» نبود!

اتفاقا آقای روحانی به خوبی هدف گیری کرد: «منتقدان هرگز سخن خود را با نام ملت ایران بیان نکنند» زیرا آنها نماینده حدود ۴ میلیون نفر از ملت ایران هستند. یعنی فقط ۶ درصد!

با نگاهی به شعارها و برنامه های کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری اخیر متوجه میشویم که رای به هرکدام از کاندیداها بجز رای به آقای «جلیلی» یعنی «مخالفت با ادامه سیاست خارجه دولت های نهم و دهم» که نمود اصلی آن نیز همین «مسئله هسته ای» بود، زیرا برنامه تمام کاندیداها در مسئله سیاست خارجه و مسئله هسته ای؛ بجز آقای سعید جلیلی؛ تنش زدایی و عادی سازی روابط با تمام کشورهای جهان بود.

البته این دلیل نمیشود که مانع برگزاری همایش های این اقلیت شویم. ما بر آن اعتقادیم که همه گروه ها حق حرف زدن داشته باشند. خب چه اشکالی دارد اقلیت های زیر ۱۰ درصد هم حرفشان را بزنند؟ اتفاقا خوشحالیم که دیگر مثل گذشته حرفشان را به صورت سخت افزاری بیان نمیکنند و حالا ظاهرا ۲ – ۳ نفری هم مهندس نرم افزار استخدام کرده و دارند کم کم راه انتقاد را یاد میگیرند!

اصلا یک جورهایی دارند از آن طرف بام خودشان را پرت میکنند پایین با نام گذاری همایش اخیر! هرچه نگاه میکنم میبینم واژه «دلواپسیم» آنقدر لوند و دلبرانه و ملوس است که نه به شخصیت کوچک زاده و رسایی و قدوسی و حسینیان و زاکانی و باقی دوستان ارزشی و نه به حماسه کفن پوشان و کوی دانشگاه و چماق و اتوبان همت و ۳۵۰ و ۴۵۰ و غیره میخورد. ظاهرا ذاتا با افراط و تفریط حال میکنند. کاریشان نمیشود کرد.

با همه اینها باید از این ۶ درصد منتقد دلواپس و دوست داشتنی تقدیر کرد که بالاخره پس از حدود ۴ دهه فهمیده اند «دیپلماسی کف خیابانی» آن هم با آن وضع سخت افزاری جواب نمیدهد و سالن های همایش و آمفی تئاتر را برای همین کارها ساخته اند.

البته انتظار زیادی است که بخواهیم بطور همزمان هم معنی «با شناسنامه حرف زدن» را بفهمند و هم «دیپلماسی سخت افزاری و کف خیابانی» را به «دیپلماسی نرم افزری در آمفی تئاتر» تبدیل کنند. ما باید با نگاه به واقعیت ها به سمت ایده آل ها برویم. یعنی با توجه به گذشته گروه ها در مورد آنها نظر بدهیم و انتظار داشته باشیم و به اندازه ظرفیتشان به افزایش سطح سواد سیاسی و اجتماعی آنها کمک کنیم؛ قطعا یک روز معنی با شناسنامه حرف زدن را هم میفهمند.

البته خیلی هم بیراه نمیگویند این عزیزان دلواپس که فکر میکنند «ملت ایران» هستند؛ شاید پیش خودشان میگویند حالا که همه مردم ایران، «ایرانی» هستند، اشکال ندارد که بگویند ما نماینده ملت ایران هستیم. به هر حال همه هموطن هستیم. یا بگویند اصلا ما خودمان ملت ایران هستیم. یا نه! یک مقوا بردارد و رویش بنویسد «نام: ملت»! یعنی خودم یک نفره و به تنهایی ملت ایران هستم. نمیدانم این حرکت انتحاری را از چه کسی یاد گرفته اند که یک نفره خودشان را ملت میخوانند؟!

550x383x1393021320525510_PhotoL.jpg.jetiweb.ic.cxEdmG0-tI

یا مثلا میگویند «ما دلواپس منافع ملت ایران هستیم»! یعنی فکر میکنند ۹۴ درصد ملت ایران «نمیفهمند» و «بی سواد» هستند و حالا باید یکی برایشان دلواپس باشد که خدایی ناکرده فردا روزی ضرر نکنند. به هر حال این هم یک دیدگاه است، نیست؟

File_8887_162542آنها باید بدانند که به سخره گرفتن حرف آقای روحانی که گفته با شناسنامه حرف بزنید در واقع تصدیقی بر کم سوادی سیاسی خودشان است و موضوع دیگری را نمیرساند. منظور آقای روحانی از اینکه گفته گروه ها با شناسنامه حرف بزنند یعنی اینکه مثلا دلواپس های عزیز باید روی پلاکارهایشان بنویسند: «نماینده ۴٬۱۶۸٬۹۴۶ نفر از ملت ایران» ! اینطوری با سواد تر و منطقی تر جلوه میکنند. باشد که رستگار شویم.

comment
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
انتشار یافته: ۱
comment
comment
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۳:۴۵ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۸
comment
2
0
comment اين اقاي نويسنده ظاهرا خيلي خودش را بالا بالا كرفته !!!بابا كوتاه بيا جانم. يه انتقاد ساده هم اين دولت برنمي تأبه .كجا رفت وعده وعيدهاي روحاني در هنكام تبليغات انتخاباتي.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار