مقاومت فقط روی زمین و در غزه جریان ندارد. مقاومت در همه شبکه های اجتماعی و فضای اینترنت در جریان است. مقاومتی که اسرائیلی ها به آن عادت ندارد و نمیتواند از عهده آن برآید
مهدی مکارمی
ساختار سیاسی در امریکا بگونه ای است که وقتی جمهوریخواهان بر روی کار می آیند و دولت را بدست می گیرند دموکراتها وارد فعالیت های اقتصادی و بخش خصوصی می شوند و در سازمان ها و شرکت های مختلف به فعالیت مشغول می شوند و همزمان رسانه ها و دستگاه های تبلیغاتی آنان، نقد دولت حاکم را در پیش می گیرند و رقابت برای ستاندن قدرت سیاسی از آنها شروع می شود.
دموکراتها و جمهوریخواهان هریک به نحوی سعی می کنند تا نظر شهروندان امریکایی را به خود جلب کنند و معادلات سیاسی حول همین موضوع شکل می گیرند. بر همین اساس مسئله افکار عمومی در امریکا از اهمیتی خاص برخوردار است و از این رو رسانه ها نیز جایگاه و قدرت بسیاری در عرصه سیاست این کشور دارند.
فرید زکریا در کتاب «آینده آزادی؛ اولویت لیبرالیسم بر دموکراسی» می گوید: ایالات متحده به سمت هر چه بیشتر اهمیت یافتن افکار عمومی در میان سیاستمداران این کشور پیش می رود به گونه ای که موسسات نظرسنجی و آمارگیری در این کشور روز به روز از اهمیت و جایگاه بالاتری برخوردار می شوند و سیاستمداران همواره نظری بر نتایج این نظرسنجی ها و تغییرات افکار عمومی دارند چرا که نگرانند سیاست های آن ها حتما حمایت افکار عمومی را به دنبال داشته باشد.
بدیهی است اهمیت افکار عمومی چنان است که امروزه از آن بعنوان یک بازیگر برجسته و موثر در عرصه سیاسی و اجتماعی از آن یاد می شود.
اهمیت موضوع افکار عمومی در امریکا باعث شد تا لابی های قوی در این کشور حول همین موضوع شکل بگیرند. صهیونیست ها هم برای آنکه تاثیرگذاری شان را بر سیاست مداران امریکایی و تصمیم گیرندگان در این کشور بیشتر و بیشتر کنند، تاثیرگذاری بر افکار عمومی را در دستور کار قرار دادند.
کمیته روابط عمومی یا امور عمومی آمریکا-اسرائیل «american Israel Public Affairs Committee» مشهور به آیپک، یکی از بزرگترین و قدرتمندترین گروههای لابیگری در ایالات متحده آمریکا است. این گروه لابی با ۶۰۰۰۰ عضو، هر ساله میلیونها دلار خرج سرمایهگذاری در نفوذ بر سیاستهای دولتی و قانونگذاری آمریکا میکند.
این گروه در سال ۱۹۵۱ به رهبری آیال کنن، یک آمریکایی که در دهه چهل در مذاکرات مربوط به نزاع اعراب و اسرائیل به عنوان یک لابیگر بسیار فعال برای کشور اسرائیل عمل کرده بود شکل گرفت.
اسرائیلی ها این نهاد را برای آن راه انداختند تا از طریق تاثیرگذاری بر افکار عمومی مردم امریکا و درنتیجه لابی با سیاسیون امریکایی، امریکا را پشت سر خود نگه دارند. شیمون پرز در مورد اهمیت آیپک میگوید: «ما به ایپک بهعنوان بزرگترین پل ارتباطی بین مردم آمریکا و دولت اسرائیل نیازمندیم.»
آیپک در امریکا دفاع از اسرائیل را بر عهده دارد و هر مقامی که همراه این سیاست ها نباشد توسط دستگاه تبلیغاتی و رسانه ای آنها مورد هجمه قرار می گیرد. یکی از نمونه های اخیر آن، ماجرای کناره گیری «چارلز فریمن» از ریاست شورای اطلاعاتی آمریکا بوده است.
آیپک نگران دو موضوع است. یکی برآشفتن افکار عمومی آمریکاییها علیه اسرائیل که نمونه آن را پس از جنگ22روزه صهیونیستها شاهد بودیم و یکی انتصاب افرادی در دولت یا مجلس قانون گذاری که ضدصهیونیست ها باشند.
دوران پساجنگ سرد
از زمان شکل گیری اولین حکومت های دموکراسی در دنیا، مساله افکار عمومی به صورت جدی مورد توجه قرار گرفت چرا که دموکراسی بر رای و نظر مردم بنا نهاده می شود.
انتشار روزنامه ها هم برای تحت تاثیر قرار دادن افکارعمومی فزونی یافت.
با پایان جنگ سرد و فضای توهم آمیز و بلوک بندی های ایدئولوژیک ناشی از آن، و از طرف دیگرف تحولات و ابتکارات نوین رسانه ای و ارتباطی و انقلاب اطلاعاتی و بصورت خاص ایجاد شبکه اینترنت و همزمان با ان رشد دموکراسی، افکار عمومی نقشی حیاتی و تعیین کننده یافت.
همچنین این انقلاب اظلاعاتی و در نتیجه تقویت شکل گیری ارتباطات غیردولتی و بین المللی و ایجاد جنبش های اجتماعی بر محور صلح و دگردوستی و محیط زیست و... افکار عمومی را از از کنترل دولتی در درون کشورها بیرون آورد و اینترنت توانسته است زمینه های شکل گیری نهادهای مدنی بین المللی و تقویت نگاهها و خواسته های صلح دوستانه، عدالت طلبانه و ... در جهان را بخوبی ایجاد نماید.
دیگر تاثیرگذاری بر افکار عمومی صرفا از کانال رادیو و تلویزیون و روزنامه ها اتفاق نمی افتد و اینترنت و شبکه های مرتبط با آن نقشی مهم در این میان دارند.
انقلاباتی که در برخی کشورهای عربی روی دادو یا جنبش وال استریت امریکا تحت تاثیر همین فضاست.
از این روست که در دنیای پس از جنگ سرد، رسانه های جدید اهمیت بسیاری در اثرگذاری بر افکار عمومی یافته اند و شبکه های اجتماعی این امکان را به مردم در کشورهای مختلف می دهد تا در فضایی که در کنترل کامل دولت ها و قرائت های رسمی آنان از وقایع و رویدادها نیست، به اطلاعات و اخبار دسترسی آزاد داشته باشند و اخبار و اطلاعات را با یکدیگر مبادله کنند.
اگر مطالعه و پژوهشی علمی و با حوصله انجام شود در خواهیم یافت که در موارد بسیاری رسانه ها بویژه رسانه های نوین، اثر خود را بر سیاست های داخلی و خارجی امریکا نشان داده چنانچه برخی ناظران و تحلیل گران معتقدند: یکی از مولفه های تاثرگذار در موافقت دولت اوباما با طرح روسیه مبنی بر حل دیپلماتیک بحران سوریه، عدم حمایت افکار عمومی داخلی آمریکا و متحدان اروپایی اش از حمله نظامی به سوریه بود و در این میان نقش شبکه ها و رسانه های جایگزین بسیار حائز اهمیت است.
این رسانه ها روز به روز تاثیرگذارتر می شوند و باید آنها را جدی گرفت.
چرا نتانیاهو دارد می بازد؟
« قبلا مثلی بود که میگفت قبل از آنکه حقیقت کفشهایش را بپوشد، دروغ دو بار دنیا را میچرخد. اما دیگر اینطور نیست. من شب عید سال 2008 وارد اسرائیل شدم، یعنی تاریخی که اسرائیل برای آغاز عملیات سرب گداخته در نظر گرفته بود – حملهای برای پایان دادن به تمام حملات به غزه! »
این بحشی از نوشته ی میرا هیلل در روزنامه ایندیپندنت است. او در این مقاله سپس کشتار 1300نفر از زنان و کودکان و تخریب خانه ها و مدارس و بیمارستان ها را یادآور می شود و می نویسد:« اما تمام چیزی که از رسانهها میشنیدم این بود که برخی از اسرائیلیها خیلی خیلی ترسیدهاند، زیرا چند موشک ابتدایی از غزه به سمت جنوب اسرائیل شلیک میشد.»
هیلل با اشاره به ممنوعیت ها و محدودیت های اسرائیلی ها علیه گزارشگران، می نویسد: «در نتیجه، قتلعام سپتامبر 2008، که در آن از ماده ممنوعه فسفر سفید استفاده شده بود، از چشمها پنهان ماند و تقریبا گزارش نشد. عملیات، وقیحانه شکست خورد و...، چون حماس مقاومت کرد و نفرت مردم از سرکوبگران متکبر خود، شعلهور گردید. اما برای "جامعه بینالمللی" این امر خارج از دید و ذهن قرار داشت. از نظر آنان همه چیز مثل سابق بود."
او می نویسد: « اما چند سال پیشرفت فنآوری چه تغییراتی که به وجود نمیآورد! فجایع غزه اکنون به طور دائم توسط شاهدان عینی، گزارشگران حرفهای سازمانهای رسانهای بزرگ، یا محلیهای آماتور گزارش میشود. زیرا تمام آنچه که نیاز دارید یک تلفن همراه و یک حساب توئیتر است.
همین ابزارها هستند که تصاویر دلخراش کودکان با اعضای قطع شده یا سرهای متلاشیشده – که حتی در تلویزیون قابل نمایش نبودند – را به چشم ما رساندند. کودکانی سراپا زخم ترکش که بر سر جسد والدین کشته شده خود فریاد میزنند؛ والدینی که اجساد کودکان خردسال خود را حمل میکنند. صحنههایی که باعث شدند لیز دوست، خبرنگار ارشد بی بی سی، حین گزارش زنده بغض نماید.
اگر بخواهید نگاه کنید، همه آنها اکنون در توئیتر هستند. این شکل جنگهای آینده است. از این به بعد هر چیزی که توسط بمب اتمی کاملا نابود نگردد، توسط قربانیان و همچنین فاتحان برای نسلهای آتی ثبت خواهد شد – البته هر یک با روایت خاص خود. تصور کنید در بوسنی، رواندا و دارفور و قتلعامهای گذشته نیز اینگونه میبود. بالاخره شرایطی پیش آمده است که مورخان به داستانهای هر دو طرف دسترسی دارند، و شواهدی در اختیار دارند که حرفهایشان را ثابت نماید.
اما مهمتر از هر چیز، متجاوزان مجبور خواهند بود با پیامدهای اقداماتشان زندگی کنند، بدون اینکه بتوانند پشت الفاظ توخالی پنهان شوند. زیرا اسرائیلیها هیچ چیز نداشته و ندارند که در مقابل آن تصاویر اجساد خونین و پاره پاره شده در غزه قرار دهند. بله، تا امروز آنها با مقاومت در مقابل شورای امنیت سازمان ملل و درخواستهای مودبانه جان کری برای توقف حملات، به سرکوب غزه ادامه دادهاند. اما هرگز به آن اهمیتی ندادند. از سوی دیگر، راهپیماییهای اعتراضی عظیم از کالیفرنیا تا شیلی کار خود را میکنند.
نویسنده ایندیپندنت در پایان مینویسد، "ارتش اسرائیل در اینترنت با مقاومت بیشتری مواجه است تا در روی زمین؛ مقاومتی که به آن عادت ندارد و نمیتواند از عهده آن برآید."
مخالفت با نشست آیپک
نمونه ای دیگر از تاثیر شبکه های اجتماعی را اواخر سال گذشته مشاهده نمودیم. روزنامه اسرائیلی یودیعوت آحارونوت با انتشار گزارشی به افزایش مخالفت ها علیه برگزاری نشست آیپک توسط کاربران شبکه های اجتماعی پرداخته و نسبت به این موضوع ابراز گلایه کرده است. این روزنامه با اشاره به افزایش فعالیت های ضد اسرائیلی همزمان با برگزاری نشست سالانه لابی اسرائیل در امریکا (آیپک) و ابراز خشم از این موضوع می افزاید : «در "توئیتر" کاربران زیادی کمپین تازه ای را علیه رژیم اسرائیل آغاز کرده اند. این کمپین به کاربران اجازه می دهد با ارسال عکس های خود خشونت سربازان اسرائیلی در قبال فلسطینیان را به نمایش بگذارند. بر روی عکس های آپلود شده این عبارت نوشته شده است :"من هوادار صلح هستم، من "آیپک" هستم!". عبارتی که بخش دوم آن رفتارهای آیپک درباره صلح در سرزمین های اشغالی را به سخره گرفته است.»
این روزنامه اسرائیلی در ادامه می افزاید :"در موج تازه ایجاد شده عکس هایی از لبخند فعالان اسرائیلی – امریکایی در کنار تصاویر شهرک سازی های اسرائیل و حمله جنگنده های نظامی ارتش آن رژیم منتشر شده اند. هم چنین عکس هایی نیز به تصویر شده اند که شان می دهند والدین اسرائیلی به کودکان شان چگونگی استفاده از اسلحه را می آموزند."
روزنامه "یودیعوت آحارونوت" در ادامه اشاره می کند که گروه "هکرهای ناشناس" و گروه "انتفاضه الکترونیک" نیز به شبکه های اجتماعی و کمپین ضد اسرائیلی ایجاد شده پیوسته اند. هم چنین از گروه های ضد جنگ و حامی حقوق زنان نیز با شرکت در بحث های توئیتری مطرح شده خواستار تحریم نشست "آیپک" شده اند. بسیاری از پیام های منتشر شده در "توئیتر" میان آیپک و ارتش رژیم اسرائیل ارتباط برقرار کرده اند. هم چنین در تصاویر منتشر شده از سیو این فعالان ضد اسرائیلی یک عکس از "شلدون آدلسون" سرمایه داران امریکایی یهودی تبار منتشر شده و انتقاداتی از او به دلیل حمایتش از سیاست های رژیم اسرائیل مطرح شده است."
مقاومت، در شبکه های اجتماعی
اسرائیل باز هم حمله کرد. اما اینک دیگر رسانه ها کاملا در کنترل لابی های سیاسی و دستگاههای تبلیغاتی آنها نیست. رسانه ها نمی توانند همه چیز را پنهان کنند. شبکه های اجتماعی فعال هستند و لحظه به لحظه عکس ها و تصاویر غزه را به همه جای دنیا مخابره می کنند. کمپین های ضدخشونت و ضدجنایت فعال می شوند و مردم در هر جای دنیا، علیه این رژیم جعلی نفرت و خشم دارند.
حالا اسرائیلی ها قول داده اند دانشجویانی که به نفع آنها در شبکه های اجتماعی تبلیغ کنند پاداش بگیرند!
دستگاه تبلیغاتی و رسانه ای اسرائیل بی تردید ناتوان از مقابله با این موج است. آنها روز به روز تنفر افکار عمومی در دنیا را علیه خود بالا می برند و حتی جایزه صلح نوبل اوباما بخاطر حمایت هایش از اسرائیل دارد به فراموشی سپرده می شود.
هیلل درست می گوید. مقاومت فقط روی زمین و در غزه جریان ندارد. مقاومت در همه شبکه های اجتماعی و فضای اینترنت در جریان است. هر چقدر مردم جهان با خوی ددمنشانه اسرائیل آشناتر شوند، هرچقدر تاثیرگذاری صهیونیست ها بر افکار عمومی کمتر شود، آنها شکست بیشتری می خورند.
کاریکاتورهایی که در فضای مجازی در حال انتشار است مظلوم نمایی اسرائیلی ها را به سخره گرفته است. کاریکاتورهایی که احساس ترس و عشوه آنها را در کنار کشتار بی رحمانه کودکان فلسطینی به تصویر می کشد. دنیا دیگر این مظلوم نمایی ها را باور نمی کند. دیر نخواهد بود که افکار عمومی بر سیاست های امریکا تاثیرگذار شوند. شبکه های مجازی، آیپک- قوی ترین لابی موجود در امریکا- را زمین خواهند زد و سیاست مداران آمریکایی اسیرِ در بندِ این لابی ها، متاثر از افکار عمومی مردم شان (والبته سایر مردم جهان) دیگر نمی توانند به ریاکاری در دفاع از آزادی و حقوق بشر دم بزنند و تصمیمات بهتری خواهند گرفت. ناچارند.