در هنگامه ایی که دولت پرونده های مهمی مانند خروج از رکود و تورم، اشتغال زایی، هدفمندی یارانه ها و مذاکرات هسته ای را دارد چرا باید در ورزشی که به قول رییس جمهور «ورزش هم سلامت ، هم نشاط و هم فرهنگ است. ورزش هنرهای زیادی دارد گاهی گره مشکلات عرصه دیپلماسی را هم باز می کند» این قدر حاشیه در این مدت کوتاه به وجود بیاید؟ شاید چرایی ورود رسانه ای و پرسروصدای وزیر ورزش به این مسایل را باید در مسایل غیر ورزشی جستجو کرد!
به گزارش عصر خبر صادق حسینی در سایت خانواده بزرگ ورزش نوشت: تحریریه خانواده بزرگ ورزش؛ محمود گودرزی آخرین گزینه معرفی شده به مجلس و آخرین وزیر اضافه شده به دولت تدبیر و امید بود که از ۲۶ آبان ۱۳۹۲ کار خود را آغاز کرد. دوران وزارت گودرزی را باید به دو بخش تقسیم کرد: دوران پیش از تمدید قرارداد کروش و دوران پس از آن. در دوره نخست او تا پس از بازگشت تیم ملی فوتبال از جام جهانی چندان ظهور و بروزی در رسانه ها نداشت و حاشیه را از حوزه کلان ورزش کم کرده بود؛ تنها موضوع ورزش تا پیش از آن ایام بحث برگزاری انتخابات فدراسیون های ورزشی بود که یا برگزار شده و یا طبق روال در جریان بود.
اما با بازگشت تیم ملی فوتبال همه چیز به ناگاه تغییر کرد و دوره دوم مدیریت گودرزی آغاز شد؛ وزیر ورزش که در موافقت تمدید قرارداد کروش گفته بود «ما علاقهمند به ادامه فعالیت با کروش به عنوان سرمربی تیم فوتبال کشورمان هستیم چرا که وی در کار خود موفق بوده» نظرش را تغییر داد و در آستانه امضای تمدید قرار کروش، در نشست خبری با تهدید کفاشیان به برکناری، آشکارا و صریح چنین مخالفتش را اعلام کرد «نتایج تیمملی ما با دورههای گذشته که در جامجهانی حضور داشتیم فرقی نکرده بنابراین دیگر باخت شرافتمندانه معنایی ندارد. با این روند مشخص است که در دور آینده باز هم دو باخت و یک مساوی میگیریم و تا ابد این رویه ادامه خواهد داشت. اگر قرار به کسب همان نتایج باشد چه تفاوتی میان کار مربی فعلی که همه از او تعریف میکنند با مربی که برای اولینبار تیم را به جامجهانی برده وجود داشته؟»
بعد از این مخالفت آشکار، وزیر ورزش که خود را مقابل افکار عمومی می دید که او را مسوول شکست مذاکرات با کروش می دانست بار دیگر نظرش را تغییر داد و این بار از طریق سخنگو و مدیر مرکز اطلاع رسانی وزارت ورزش در برنامه تلویزیونی نود گفته شد «کروش همین فردا بیاید قراردادش را امضاء کند»!
هنوز موضوع کروش داغ است که بار دیگر وزارت ورزش و وزیرش خبرساز شدند، این بار با برکنار علی دایی سرمربی ناموفق و مدیرعامل باشگاه پرسپولیس. در حالی که این بار و با تجربه قبل وزیر ورزش مایل نبود نامی از وزارت خانه اش در میان باشد اما این هر دو گفتند که برکناری ها با دستور شخص وزیر ورزش و جوانان توسط سیاسی رییس هیات مدیره انجام شده است. اظهاراتی که واکنش سریع روابط عمومی وزارت ورزش را در پی داشت « وزارت ورزش و جوانان به هیچ عنوان در امور دو باشگاه استقلال و پرسپولیس دخالتی ندارد و هیات مدیره این باشگاه ها را مسئول امور می داند.»
صرف نظر از نگاه فنی به موضوع ورود وزیر ورزش به تمدید قرارداد سرمربی تیم ملی فوتبال و تغییرات باشگاه پرسپولیس، سوال اصلی این است که چرا وزیر ورزش سکوت ۸ماهه خود را این چنین با سروصدا شکسته؟ و اصولا چرا در دولت تدبیر و امید که «آرامش و حاشیه گریزی» از ویژگی های بارز آن است، این وزارت خانه تا این حد «پر از سروصدای خالی» است.
در هنگامه ایی که دولت پرونده های مهمی مانند خروج از رکود و تورم، اشتغال زایی، هدفمندی یارانه ها و مذاکرات هسته ای را دارد چرا باید در ورزشی که به قول رییس جمهور «ورزش هم سلامت ، هم نشاط و هم فرهنگ است. ورزش هنرهای زیادی دارد گاهی گره مشکلات عرصه دیپلماسی را هم باز می کند» این قدر حاشیه در این مدت کوتاه به وجود بیاید؟ شاید چرایی ورود رسانه ای و پرسروصدای وزیر ورزش به این مسایل را باید در مسایل غیر ورزشی جستجو کرد!